، اجتناب گردید و کشورها صراحتاً از توسل به زور و مداخله در امور داخلی سایر دول منع شدند. احترام به حقوق بشر در منشور مورد تائید قرار گرفت و از اصول و اهداف جامع ملل متحد برشمرده شد. بر اعمال اصل عدم مداخل و عدم توسل به زور نیز دو استثنا وارد گردید. این دو استثنا عبارتند از ماده 51 منشور که حق دفاع مشروع را در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یکی از اعضا تا زمانیکه شورای امنیت اقدامات لازم را جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی به انجام نرسانده، مجاز می داند و استثنا دیگر، توسل به اقدامات قهرآمیز در صورتی است که شورای امنیت به موجب فصل هفتم، تهدید یا به خطر افتادن صلح و امنیت بین المللی را احراز نماید.
علیرغم وجود اصول مندرج در منشور، وجود دو بلوک شرق و غرب در جهان با توانائیها و امکانات نظامی و سیاسی تقریباً مساوی، مانع از رعایت این اصول بود. استراتژی غرب – بالاخص آمریکا- این بود که در کشورهای مختلف فاسدترین قشرها و افراد را برگزیند و از طریق کودتا به کومت برساند و متعاقباً آنها را حمایت کند. شوروی هم همین سیاست را در کشورهای تحت سلطه خود در اروپای شرقی اعمال می کرد.
لذا پس از تصویب منشور ملل متحد نیز با مداخله کشورها در امور داخلی یکدیگر به بهانه های مختلف، از جمله حمایت از اتباع خویش، دفاع مشروع و حمای از حقوق بشر مواجه بوده ایم. با بررسی مصادیق مختلف چنین مداخلاتی که غالباً نیز از جانب ابر قدرتهای جهانی انجام پذیرفته است می توان نتیجه گرفت که توجیهاتی که این کشورها بدانها متوسل می گشتند. در راستای تحقق اهداف سیاسی این کشورها بوده و به مصادیق زیادی می توان اشاره نمود که فجایع بشری رخ داده، دل جامعه جهانی را به درد آورده ولی این کشورها، با اشاره به اصل عدم توسل به زور و عدم مداخله از انجام هرگونه اقدامی امتناع نموده اند.
روند قضایا پس از پایان جنگ سرد دگرگون شد و تغییر و تحولی که با آغاز عصر ارتباطات شروع شده با فروپاشی شوروی وارد مرحله ای تعیین کننده و ملموس شد. اینک دنیا فقط با یک ابر قدرت مواجه است که خود را متولی نظام جهانی می پندارد و بدون پرده پوشی سیاستهای خود را به سازمان ملل و شورای امنیت و سایر کشورهای غربی و نیز اتحادی اروپا تحمیل می کند.
اعلامیه حقوق بشر و لزوم رعایت مفاد آن بهانه و حربه ای است که دخالت سازمان ملل را در داخل محدوده مرزهای ملی مجاز و موجه می کند اما روشن است که این دخالت که به صور گوناگون و از طریق کشورهای عضو یا سازمانهای منطقه ای صورت گرفته است از صفت عمومیت و یکسانی عاری است.
از دهه 1990 جنگ های داخلی و کثرت آنان در عرصه جهانی موجبات نگرانی جامعه بین المللی را فراهم آورد و غالباً مداخلاتی در امور داخلی کشورها صورت پذیرفت. به بهانه حمایت از اعطای کمک های بشر دوستانه ب قربانیان چنین جنگهایی بود. فجایع انسانی رخ داده در شمال عراق، یوگسلاوی، بوسنی هرزگوبین، رواندا و اخیراً کوزوو و اقداماتی که جهت حمایت از قربانیان این فجایع صورت پذیرفت نشان می دهد که مرزهای ملی خاصیت و حرمت خودرا به طور نسبی از دست داده اند و دولتها در روابط خویش با اتباعشان آزادی مطلق ندارند. به عبارت دیگر در جهان امروزی نمی توان حقوق بشر را نقض و آزادیهای فردی را سلب نمود و از مداخله بشر دوستانه درامان بود. بر حسب مورد گاهی این موارد نادیده گرفته می شود و گاهی نیز با اعتراض و محکوم کردن تحمل می شود، اما گاهی هم می تواند به دخالتهای خونین و ویرانگر در ورای مرزهای ملی منتهی گردد.
در این پایان نامه برآنیم که به مداخله بشردوستانه در جنگهای داخلی که در دهه اخیر میلادی، شکل غالب اغتشاشات جهانی را به خود اختصاص داده اند و مشروعیت چنین مداخله ای بپردازیم و سپس به این سوال پاسخ دهیم که آیا تکرار چنین مداخلاتی در دهه نود، تحت عناوین مختلف و با بررسی موضع شورای امنیت ایجاد عرف بین المللی نموده است یا خیر و از آنجا که غالب این مداخلات به بهانه حمایت از
قربانیان این جنگها و اعطای کمک های بشر دوستانه به آنان انجام پذیرفته است آیا زمان آن نرسیده که بر این دو پدیده یعنی مداخله و کمک های بشر دوستانه به شکلی تازه نگریسته شود و اعمال آنها بر مبنای تدوین اصول و قواعد جدید بین المللی منضبط و منظم گردد.
سوال اصلی تحقیق:
آیا رعایت حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه بین المللی در مخاصمات غیر بین المللی نیز اجرا می شود؟ سوال فرعی تحقیق:
1-حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در مخاصمات غیر بین المللی چه تاثیری بر یکدیگر دارد؟
2-جایگاه حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در حل مشکلات مخاصمات غیربین المللی (داخلی) در کجاست؟
فرضیه های تحقیق:
برآن است تا به هر موضوع حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه با دیده حقوقی بنگرد.
بنابراین فرضیه های آن عبارتند از:
به نظر می رسد مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی به علت اختلاف بین دولتها و برخی از گروههای داخلی است.
در این زمینه موانعی وجود دارد که نمی گذارد حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی (داخلی) اجرا شود.
اهداف تحقیق:
بررسی، تحلیل و اطلاع رسانی حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه و تاثیر آن در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی
سوابق تحقیق:
در مورد مبارزه علیه تروریسم و حقوق بشر مقالاتی و یا کتاب هایی نوشته شده است اما تحقیقی در چارچوب پایان نامه صورت نپذیرفته است.
روش کار و گرد آوری اطلاعات:
روش اتخاذی در این تحقیق توصیفی و تحلیلی است که با بررسی نظام حقوقی حاکم بر حقوق بشر دوستانه و بین الملل ابتدا منابع و مقررات مورد توصیف و سپس تحلیل منطقی قرار خواهد گرفت، روش گرد آوری مطالب کتابخانه ای است که با رجوع به کتابخانه های دانشگاهی منابع اینترنتی به زبان فارسی و انگلیسی می باشد.
تقسیم بندی مطالب:
بررسی موضوع در دو بخش صورت گرفته است، به این نحو که در بخش اول به کلیات پرداخته خواهد شد، و در بخش دوم به ماهیت موضوع خواهیم پرداخت، و در پایان به بیان نتیجه و پیشنهادات و ذکر منابع می پردازیم.
فصل اول: حقوق بشر دوستانه و منازعات داخلی
بخش اول: تعاریف و پویش های تاریخی
مبحث اول: تعریف و مفهوم حقوق بشر دوستانه
حقوق بین الملل بشر دوستانه ریشه در تاریخ جوامع بشری دارد. از زمانی كه انسان بوده است از وقتی كه حسّ انسان دوستی و مروّت وجود داشته است، از موقعی كه جنگ وارد عرصۀ حیات بشری شده است رفتار انسان دوستانه نیز به نوعی وجود داشته است. ریشۀ حقوق بین الملل بشر دوستانه ضرورتی نشأت گرفته از پدیدهای تلخ و شوم بنام مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی است، در حال حاضر، وقوع چنین مخاصماتی اجتناب ناپذیر است و حیات بشری و كرامت او را بشدت تهدید مینماید، در این راستا توجه بیشتر به قواعد مقررات حقوق بین الملل بشر دوستانه و رعایت دقیق آنها در مخاصمات مسلحانه امری ضروری و حیاتی است چرا كه حقوق بین الملل بشر دوستانه از لحاظ تاریخی شامل حقوق لاهه و حقوق ژنو میباشد اما امروزه، این حقوق به صورت مجموعه واحد در نظر گرفته میشود یعنی به طور همزمان هم شامل حقوق لاهه است و هم شامل حقوق ژنو، تصویب پروتكلهای الحاقی 1977 بیانگر این مطلب است.
گفتار اول: تعریف حقوق بشر دوستانه
حقوق، دانشی است که از طریق تنظیم قوانین و مقررات، روابط افراد را با یکدیگر تنظیم می کند و سامان می بخشد. حقوق بین الملل هم به تنظیم مقررات می پردازد، اما مقرراتی که حقوق بین الملل در پی تنظیم آنهاست روابط دولتها را با یکدیگر تنظیم می کنند.
حقوق بین الملل بشردوستانه (که با عنوان حقوق جنگ هم شناخته می شود) یکی از شاخه های حقوق بین الملل است. حقوق بین الملل بشردوستانه در بردارنده دو مفهوم اصلی است:
اول اینکه اعلام می کند که هنگام درگرفتن درگیری مسلحانه، حق دولتها در انتخاب روشها و سلاحهای جنگی نامحدود نیست و آنها فقط می توانند از آن دسته از روشها و سلاحهای جنگی استفاده کنند که رنج زاید و غیرانسانی ایجاد نکنند؛
دوم اینکه، از حیات، سلامت و کرامت انسانهایی که در درگیری مشارکت نکرده یا به مشارکت خود در درگیری پایان داده اند ( شامل غیرنظامیان، اسیران جنگی، مجروحان و بیماران ) حمایت می کند. براساس این دو هدف در گذشته حقوق بین الملل بشردوستانه از دوشاخه جداگانه تشکیل می شد:
از دیر باز هدف از طرح دعوا و دادرسی در محاکم ستاندن حق شخصی است که حقی از حقوق او ضایع شده و در جهت احقاق حقوق خودبرآمده است .در نتیجه صرف با صدور حکم به نفع او مقصود نهایی دادرسی حاصل نمی شود بلکه این حکم باید بعد از گذراندن مراحل قانونی به موقع اجرا گذارده شود.در واقع باید به این نکته اشاره نمود که در صورت عدم اجرای حکم مقصود نهایی که همان برقراری و اجرای عدالت شرعی و قانونی ماست صورت نخواهد پذیرفت.
اهمیت این موضوع تا بدان جاست که می توان اجرای حکم را نوعی اعمال اراده حکومت توسط نظام اسلامی دانست.
از آنجایی که یکی از مسائل مهم حقوق در تمام قوانین جهان اجرای حکم می باشد ،اما متاسفانه در کشور ما به این مرحله مهم کمتر توجه شده است. اجرای احکام در واقع ادامه مراحل رسیدگی و فرایند دادرسی بوده که با اجرای حکم نتیجه این فرایند به توفیق خواهد رسید.
در نظام حقوقی ما مقررات اجرای احکام مدنی نخستین بار در قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1329 هجری قمری تنظیم گردید.پس ازآن لایحه قانون اجرای احکام مدنی در سال 1319 در مجلس وقت مطرح گردید،نهایتا قانون کنونی اجرای احکام مدنی در سال 1356 به تصویب رسید که قانون حاضر شامل 180 ماده می باشد.
آنچه در نظام کنونی ما واضح و مشهود است اجمال و کمبود مباحث نظری و تفسیر قانون اجرای احکام مدنی می باشد.در این رساله به بررسی احکامی می پردازیم که جهت اجراءنیاز به صدور اجراییه ندارند از آنجا که مصادیق این گونه آراء زیاد نبوده و برخی موارد آن مورد اختلاف می باشد.امید است با استفاده از سایر قوانین و کمک گرفتن از رویه قضایی و احصاءمصادیق اجرای حکم بدون صدور اجراییه کار پژوهشی مفیدی جهت استفاده حقوقدانان به ویژه قضات و وکلاء ارائه نماییم.
ب)اهداف تحقیق:
1)بررسی ضوابط و بیان آرایی که اجرای آن مستلزم صدور اجراییه نمی باشد.
2)تشریح مواردی که حکم جنبه اعلامی داشته ولی دارای آثار اجرایی بوده وآثار حقوقی جدیدی را به دنبال دارد.
3)تحلیل نظریات موجود در خصوص برخی ازآراء محاکم از جمله الزام به تمکین زوجه و حکم حجر سوءظنی که در رابطه با جنبه اعلامی یا تاسیسی بودن آن اختلاف است.
ج)سوالات تحقیق:
1- آیاحکم انتقال حقوقیکهقبلا انتقال یافته ،دارای جنبه مالی بوده وآثارآراء اعلامی برآنها بارمیشود؟
2- آیا در احکام اجرایی که دارای جنبه مالی نیز می باشند ، جهت ایفای جنبه مالی آنها نیاز به صدور اجراییه در واحد اجرای احکام می باشد؟
3- آیا در صورت عدم اجرای حکم توسط نهادها و سازمان های دولتی ،زمانی که لازم است احکام قضایی به وسیله آنها اجرا شود ضمانت اجرای ماده 4 قانون اجرای احکام مدنی شامل آنها می شود؟
د)فرضیات:
1)احکامی از جمله انتقال منافع مورد اجاره و حکم به انتقال رسمی حقی که قبلا به صورت عادی انتقال یافته است جنبه مالی نداشته وآثار اعلامی برآن بار می شود.
2)در احکام کیفری که علاوه بر مجازات جزایی دارای جنبه مالی نیز می باشد جنبه مالی آن نیز به تبع جنبه جزایی اجرا شده و نیاز به صدور اجراییه در واحد اجرای احکام مدنی نمی باشد.
3)در صورت عدم اجرای حکم از سوی هر یک از سازمان ها و ادارات دولتی یا غیر دولتی به دستور مرجع قضایی ، مشمول ضمانت اجرای ماده 4 قانون اجرای احکام خواهد شد.
و)روش تحقیق:
آنچه در تحقیقات حقوقی مرسوم است این است که با مراجعه به منابع کتابخانه ای و بررسی آنها تحقیق خود را کامل می کند که نوشتار حاضر از این قاعده مستثنی نمی باشد.بنابراین روش تحقیق،روش کتابخانه ای بوده اما به لحاظ ارتباط تنگاتنگ موضوع با نظرات حقوقی ،بر
آن شدیم تا جهت تکمیل پایان نامه از نظرات قضایی و برخی دست اندکاران دستگاه قضا استفاده نماییم.
ه)پیشینه تحقیق:
با مراجعه به تحقیقات بعمل آمده در باب اجرای احکام مدنی شاهد آنیم که اساتید و صاحب نظران حقوق،در کتب خود به مبحث اجرای احکام به خصوص مصادیق آراءاعلامی و آرایی که جهت اجرای آن نیاز به صدور اجراییه نمی باشد کمتر پرداخته اند ،بنابر این پیرامون این موضوع در هیچ متنی به صورت یکجا و مفصل پرداخته نشده است.
ی)ساختار تحقیق:
تحقیق حاضر مشتمل بر 2 فصل می باشد،فصل اول در برگیرنده مباحث کلی در رابطه با مفهوم و نحوه اجرای احکام بوده و فصل دوم که قسمت اصلی پایان نامه را به خود اختصاص می دهد،در رابطه با مصادیق آراء اعلامی و تحلیل ماده 4 قانون اجرای احکام مدنی می باشد .به امید اینکه این پایان نامه موافق نظر خوانندگان قرار گیرد.
مبحث اول:تعریف و مفهوم اجرای حکم
اجرا به کسر همزه به معنی راندن ،جاری کردن،انجام دادن به جریان انداختن و اقدام به اعمالی برای به عمل در آوردن حکم قضایی را گو یند. و در اصطلاح به کار بردن یا به کار بستن احکام دادگاه ها و مراجع رسیدگی اداری یا اسناد رسمی را اجرا گویند.در اصطلاحات اجرای احکام ،اجرای اسناد رسمی ،اجرای مالیاتی،اجرا موقت اجراییه ،اجراییه ثبتی،اجراییه دادگاه،اجراییه سند ذمه ای اجراییه سند رهنی اجراییه سند شرطی،ورقه اجراء و ضمانت اجراء شامل ابلاغ اجراییه دادگاه تا مرحله تحویل محکوم به به محکوم له را گویند در معنای خاص ،تحقق بخشیدن مدلول حکم را گویند که شامل ابلاغ اسناد لازم الااجرا، اجرا قرار، اجرای رای داور،اجرای مدنی،اجرای کیفری و …به کار رفته است،اجرای حکم در دو معنای خاص و عام استعمال شده است:معنای عام آن شامل ابلاغ اجراییه دادگاه تا مرحله تحویل محکوم به به محکوم له را گویند ودر معنای خاص،تحقق بخشیدن مدلول حکم را گویند که شامل ابلاغ نمی شود.منظور از اجرای احکام مدنی در مقابل اجرای احکام کیفری است[1]. در واقع اجرای حکم نتیجه ماه ها و شاید سال ها رسیدگی در مراجع دادگستری می باشد، و مقصود کسی که جهت احقاق حق و حقوق خود به این مراجع مراجعه نموده است حاصل می گردد.
اجرا در معنای قانونی و قضایی عبارت است از اعمال قدرت عمومی برای تحمیل مفاد حکم مراجع قضایی به محکوم علیه و یا اجبار شخص به انجام تعهدات و الزاماتی که با تمایل و یا به امر قانون عهده دار گردیده است.[2]
اصل 34 قانون اساسی این حق را به طور بدیهی بیان داشته است که دادخواهی حق مسلم و بدیهی هر فردی از افراد جامعه است که برای استیفاءحق خود می تواند به دادگاه صالح مراجعه نموده و در واقع هدف از طرح دعوا و رجوع به محاکم ستاندن حق است، صرف صدور حکم به نفع دادخواه مقصود نهایی از طرح دعوا را مشخص نمی کند بلکه با اجرای آن است که هدف و غایت نهایی به بار می نشیند.[3]
مبحث دوم:مقدمات اجرای حکم
جهت اجرای حکم قضایی حصول شرایطی لازم است که در ذیل به آنها اشاره می گردد.
گفتار اول:صدور حکم قطعی
پس از صدور حکم قطعی جهت به اجرا گذاشتن مفاد آن حصول شرایطی لازم می باشدکه مقدمات اجرای حکم را تشکیل می دهدیکی از این شرایط و در واقع اولین شرط اجرای حکم در ماده 1 قانون اجرای احکام بیان گردیده است[4].آنچه را که این ماده به طور صریح بدان اشاره می نمایدآن است که حکم صادره باید قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن صادر شده باشدو آنچه را که به طور تلویحی اعلام می کند آن است حکم جنبه اجرایی داشته باشد ، زیرا وقتی صحبت از اجرای حکم است در حقیقت ویژگی اجرایی بودن حکم باید موجود باشد. [5]
آنجه ضروری است این است که قبل از تعریف حکم بدانیم که رای چیست به نظر دکتر محمد جعفر لنگرودی، تصمیم دادگاه که برای حل امر ترافعی گرفته شود رای نامیده می شود که هر گاه راجع به ماهیت دعوی باشد آنرا کلا یا بعضا حل کند حکم و گرنه قرار است[6]. پس هر گاه قاضی وارد ماهیت دعوا شده و با توجه به اظهارات طرفین دعوا و اسناد و مدارک موجود در پرونده اقدام به فیصله دادن دعوا نماید به معنی این است که حکم قضایی صادر شده است.
پس از صدور حکم، دادگاه دستوراتی را جهت اجرای حکم قضایی می دهد که این دستورات جزء تصمیمات اداری بوده و رای محسوب نمی گردد.بنابراین اولین شرط اجرای حکم قطعی بودن آن است در تعریف حکم قطعی باید گفت:حکم غیر قابل اعتراض و تجدید نظر و نیز حکم قابل اعتراض که در موعد مقرر قانونی به آن اعتراض شده باشد[7]حکم قطعی نامیده می شوند.
احكام قطعی و لازم الاجراء عبارتند از:
الف)در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال کمتر باشد (مفهوم مخالف بند الف ماده 331قانون آیین دادرسی مدنی) در مورد این موضوع این نکته در خور توجه است که رای دادگاه می بایست حضوری باشد چنانچه رای دادگاه غیابی باشد و خواسته ویا ارزش آن کمتر از سه میلیون ریال باشد رای دادگاه با توجه به ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی[8] ظرف مدت 20 روز قابل واخواهی خواهد بود.رایی که پس از رسیدگی واخواهی صادر خواهد شد قطعی و غیر قابل اعتراض خواهد بود.چنانچه محکوم علیه در فرجه مقرر و قانونی درخواست رسیدگی واخواهی نکند رای قطعی خواهد شد.البته لازم به ذکر است هرگاه در دعاوی مالی خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال بیشتر نباشد و اخطاریه به خوانده ابلاغ واقعی شود و خوانده نیز در جلسه دادگاه شرکت نکرده و یا لایحه ارسال نکند رای دادگاه قطعی خواهد بود و پس از ابلاغ به محکوم علیه لازم الاجرا می باشد.
ب)احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند و با استناد به تبصره ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی قطعی و غیر قابل اعتراض است.
ج)احکام حضوری دادگاه ها که مهلت تجدید نظر خواهی آن منقضی شده باشد.
د)احکام غیابی دادگاه ها که مهلت واخواهی و تجدید نظر آنها منقضی شده باشد.[9]
1- رویه قضایی ایران در ارتباط با اجرای احکام مدنی،معاونت آموزش قوه قضاییه،انتشارات جنگل،1378،ص2
2- مدنی،دکتر سید جلال الدین اجرای احکام مدنی،انتشارات گنج دانش،1376، ص 6
3- اصل 34 قانون اساسی«دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.»
1- ماده 1 قانون اجرای احکام مدنی«هیچ حكمی از احكام دادگاههای دادگستری به موقع اجرا گذارده نمیشود مگر این كه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی كهقانون معین میكند صادر شده باشد.»
2- مهاجری،علی،شرح جامع اجرای احکام مدنی،جلد اول،انتشارات فکرسازان،1388، ص11
3- لنگرودی،دکترمحمد جعفر،دانشنامه حقوق،جلد3،انتشارات امیر کبیر،ص162
4- باختر،سید احمد و رئیسی،مسعود،بایسته های اجرای احکام،جلد اول،انتشارات خط سوم،ص 44
5- ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی«مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است.در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص دادقرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود..»
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
فهرست مطالب
فصل اول 1
1-1- طرح مسأله. 2
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق. 6
1-3- سؤالات تحقیق. 8
فصل دوم: ادبیات نظری و تجربی 10
2-1- ادبیات تجربی: پژوهشهای پیشین. 11
2-1-1- پیمایش سال 1379. 11
2-1-2- پایان نامه ها. 11
2-1-3-تطبیق نظریه اینگلهارت در دیگر كشورها. 13
2-1-4- تحلیل های ثانویه. 18
2-2- ادبیات نظری:جایگاه نظری اینگلهارت در مقایسه با نظریات نوسازی. 23
2-2-1- نظریة نوسازی. 23
2-2-2 تفاوتهای نظریه اینگلهارت و نظریه نوسازی. 25
2-3- چارچوب نظری. 29
2-3-1- رویکردهای نظری به مفهوم فرهنگ. 30
2-3-2- نظریه عمومی کنش. 34
2-3-3- بررسی كتاب تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته صنعتی. 40
2-3-3-1- بیان فرضیات نظریه اینگلهارت. 41
2-3-3-2- مدل تحلیلی اینگلهارت. 46
2-3-4– تعیین جایگاه نظریه اینگلهارت در نظریه عمومی کنش. 47
2-4- فرضیات تحقیق. 49
فصل سوم: روش شناسی تحقیق 51
3-1- روش تحقیق. 52
3-1-1- تحلیل ثانویه داده ها. 53
3-1-2- تحلیل ثانویه جداول. 54
3-2- جامعه آماری. 57
3-3- حجم نمونه. 57
3-4- تعریف مفاهیم. 58
3-4-1- مفاهیم نظری. 58
3-4-2- مفاهیم عملیاتی(شاخص ها). 60
3-4-2-1- شاخص های مادی/فرامادی. 60
3-4-2-2- شاخص های رشد اقتصادی و رفاه. 63
3-4-2-3- شاخصهای ارزشی- نگرشی. 63
3-4-2-4- شاخص امنیت سازنده. 65
3-5- روش تجزیه و تحلیل داده ها. 65
3-6- مراحل تجزیه و تحلیل داده ها. 66
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 68
4-1- تطبیق سنخهای ارزشی. 72
4-1-1- روش اول. 72
4-1-2- روش دوم. 75
4-1-3-روش سوم. 80
4-1-3-1-نگرشهای دینی. 85
4-1-3-2- نگرشهای جنسیتی. 89
4-1-3-3-نگرشهای دینی(در ایران). 93
4-1-3-4- نگرشهای جنسیتی(در ایران). 96
4-2- تطبیق از منظر شاخص امنیت سازنده. 102
4-3- آزمون مدل تحلیلی، نظری اینگلهارت طی سالهای (1382 – 1353). 104
4-3-1- روش اول. 104
4-3-2- روش دوم. 112
4-3-2-1- مرحله اول. 114
4-3-2-2- مرحله دوم. 117
4-3-2-2-1- نگرشها و رفتارهای مذهبی. 117
4-3-2-2-2- نگرشها و ارزشهای مربوط به جنسیت و خانواده. 124
4-3-2-2-3- رضایت از زندگی. 132
4-3-2-3- مرحله سوم. 136
4-3-2-3-1-ارزشها و نگرشهای دینی. 136
4-3-2-3-2-خانواده و جنسیت. 147
4-3-2-3-3-رضایت از زندگی. 159
4-3-3- روش سوم. 165
4-4- تحلیل ابتکاری. 173
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهاد 179
5-1- نتیجهگیری. 180
5-2- پیشنهادات. 183
منابع و مآخذ 185
پیوست 188
فهرست جداول
جدول 2-1: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ایالات متحده) 13
جدول 2-2: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(تركیه). 15
جدول 2-3: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(اسپانیا). 15
جدول 2-4: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 97 تا 2000(پاكستان). 15
جدول 2-5: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2001(كره جنوبی) 16
جدول 2-6: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 82 تا 2000(ژاپن). 16
جدول 2-7: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 90 تا 2000(هند). 16
جدول 2-8: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 81 تا 2000(آلمان). 17
جدول 2-9: تغییرات در درصد مادیون و فرامادیون طی سالهای 81 تا 2000(كانادا). 17
جدول 3- 1: بارهای ارزشهای گوناگون در كشورهای مختلف( اینگلهارت،1990؛جدول 4-1) 62
جدول 4-1:فراوانی نسبی سنخهای ارزشی در پایان نامه محمدرضا منفرد. 72
جدول 4-2: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 79 (ایران). 73
جدول 4-3: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایشهای سالهای 2000 تا 2003 (جهانی) 73
جدول 4-4: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 2000 (دانمارک. آلمان، ایرلند، ایتالیا، بلژیک، فرانسه، ایالت متحده، پرتغال، یونان، اسپانیا). 74
جدول 4-5: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایشهای سالهای 2000 تا 2003 74
جدول 4-7: نتایج عاملهای تشکیل شده از 12 سوال اهداف و آرزوها از پیمایش 79 (ایران) 75
جدول 4-8: عاملهای تشکیل شده از 12 سوال اهداف وآرزوها از پیمایش 79(ایران). 76
جدول 4-9: رد یا قبول ارزشهای یهودی مسیحی (تحلیل عوامل مولفههای اصلی). 80
جدول 4-10: اهمیت خدا بر حسب سنخ ارزشی و كشور (درصد كسانی كه اهمیت اندكی برای خدا متصور هستند:4 یا پایینتر در مقیاس(1-10)) (سال1981). 85
جدول 4-11: اهمیت خدا بر حسب سنخهای ارزشی و كشور(سال 2000-2003 پیمایشهای جهانی ) 85
جدول 4-12: نگرشهای مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی(سال1981). 86
جدول 4-13: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به خدا) بر حسب سنخهای ارزشی و كشور، پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003 ). 86
جدول 4-14: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به زندگی پس از مرگ) بر حسب سنخهای ارزشی و كشور ،پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003). 87
جدول 4-15: نگرشهای مذهبی(مذهبی شمردن خود) بر حسب سنخهای ارزشی و كشور، پیمایشهای جهانی (سال 2000-2003 ). 87
جدول 4-16: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی(سال1981). 87
جدول 4-17: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی، پیمایشهای جهانی(2000 – 2003 ). 88
جدول 4-18: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخهای ارزشی و کشور، پیمایشهای جهانی(2000 – 2003 ). 88
جدول 4-19:رد همجنس بازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز همجنس بازی را جایز نمی شمارند، سال 1981). 89
جدول 4-20: نگرشهای اخلاقی و اجتماعی بر حسب سنخ ارزش(سال1981). 90
جدول 4-21:رد همجنس بازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز همجنس بازی را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 90
جدول 4-22:رد فحشا بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگزفحشا را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91
جدول 4-23:رد سقط جنین بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز سقط جنین را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91
جدول 4-24:رد طلاق بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز طلاق را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 91
جدول 4-25:رد كشتن از روی ترحم بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز كشتن از روی ترحم را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 92
جدول 4-26:رد داشتن روابط جنسی غیر قانونی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز داشتن روابط جنسی غیر قانونی را جایز نمی شمارند)، پیمایشهای جهانی(2000-2003). 92
جدول 4-27: اهمیت خدا بر حسب سنخ ارزشی ، پیمایش79. 94
جدول 4-28: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به خدا) بر حسب سنخ ارزشی ، پیمایش79. 94
جدول 4-29: نگرشهای مذهبی(اعتقاد به زندگی پس از مرگ) بر حسب سنخ ارزشی ، پیمایش79 94
جدول 4-30: نگرشهای مذهبی(مذهبی شمردن خود) بر حسب سنخ ارزشی ، پیمایش79. 95
جدول 4-31: اندیشیدن به معنا و مفهوم زندگی بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش79. 95
جدول 4-32:رد همجنسبازی بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز همجنسبازی را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 96
جدول 4-33:رد فحشا بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگزفحشا را جایز نمی شمارند)، پیمایش79 97
جدول 4-34:رد سقط جنین بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز سقط جنین را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 97
جدول 4-35: رد طلاق بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز طلاق را جایز نمی شمارند)، پیمایش79 97
جدول 4-36:رد كشتن از روی ترحم بر حسب سنخ ارزشی(درصد كسانی كه هرگز كشتن از روی ترحم را جایز نمی شمارند)، پیمایش79. 98
جدول 4-37 : ادای فریضه نماز بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 99
جدول 4-38:اهمیت خدا در زندگی بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100
جدول 4-39: اهمیت فرزند داشتن برای زن بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100
جدول 4-40: اهمیت كار بیرون از خانه برای زن بر حسب سنخ ارزشی، پیمایش 79. 100
جدول 4-41: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 102
جدول 4-42: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)10 كشور غربی:. 103
جدول 4-43: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایش79. 103
جدول 4-44: درصد مادیون و فرامادیون و التقاطیون در پیمایش سال 79 (ایران). 110
جدول 4-45: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(گرایشات مذهبی). 114
جدول 4-46: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(گرایشات جنسیتی). 115
جدول 4-47: سوالات مشابه در 4 پیمایش سالهای 53، 74، 79 و 82(رضایت از زندگی). 116
جدول 4-48: اعتقاد به خدا بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 119
جدول 4-50: اعتقاد به روح بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 119
جدول 4-51: اعتقاد به دوزخ بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 120
جدول 4-52: اعتقاد به بهشت بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش79. 120
جدول 4-53: انجام فرایض مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 121
جدول 4-54: انجام فرایض مذهبی(نماز در مسجد) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 122
جدول 4-55: تعلق مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 122
جدول 4-56: اهمیت خدا در زندگی بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 123
جدول 4-57: احساس آرامش به وسیله دین بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 124
جدول 4-58: برتری رهبری سیاسی مردان بر زنان بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 125
جدول 4-59: اهمیت بیشتر تحصیلات مردان نسبت به زنان بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79 125
جدول 4-60: نتایج آماری گاما (انتخاب زن سنتی بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 126
جدول 4-61: نتایج آماری گاما (انتخاب زن مدرن بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 127
جدول 4-62: نتایج آماری گاما (انتخاب زن مذهبی بر حسب سنخهای ارزشی)،پیمایش79. 127
جدول 4-63: تعداد ایده آل فرزند بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 128
جدول 4-64: كار كردن زنان(مادری که کار نمیکند رابطه گرم و پایدار با فرزندانش برقرار میکند) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 129
جدول 4-65: كار كردن زنان(کدبانو و خانهدار بودن درست به اندازة کارکردن برای دستمزد ارضاکننده است) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 129
جدول 4-66: كار كردن زنان(زن و شوهر هر دو باید در کسب درآمد خانواده سهیم باشند) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 130
جدول 4-67: كار كردن زنان(حس میکنید وجود کدام یک از خصوصیات زیر در یک زن از همه مهمتر است : کار کردن بیرون از خانه؟) بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 130
جدول 4-68: اعتقاد به تعدد زوجات بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 131
جدول 4-69: اعتقاد به پیروی زن از مرد بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش 79. 131
جدول 4-70: رضایت از زندگی بر حسب جنس و كشور (1980-1986)(اینگلهارت،1373،جدول7-1) 133
جدول 4-71: رضایت از زندگی و احساس خوشبختی بر حسب سن (1980-1986) (اینگلهارت،1373،جدول7-2). 134
جدول 4-72: اهمیت درآمد خوب برای یك شغل بر حسب سنخهای ارزشی ،پیمایش 79. 136
جدول 4-73: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 167
جدول 4-74: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 167
جدول4-75: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب طبقه اجتماعی، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 167
جدول 4-76: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(2000-2003)10 كشور غربی:. 168
جدول 4-77: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 10 كشور غربی:. 169
جدول 4-78: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر طبقه اجتماعی، پیمایشهای جهانی(2000-2003) 10 كشور غربی:. 169
جدول 4-79: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایش79. 170
جدول 4-80: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر طبقه اجتماعی، پیمایش79. 170
جدول 4-81: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب سطح درآمد، پیمایش79. 170
جدول 4-82: فراوانی نسبی جمعیت نمونه هر پیمایش بر حسب تحصیلات(طولی). 172
جدول 4-83: فراوانی نسبی جمعیت نمونه هر پیمایش بر حسب تحصیلات(نسلی). 172
جدول 4-83: تعداد نمونه آماری بر حسب استانهای كشور،پیمایش 79. 175
جدول 4-84: تعداد نمونه آماری بر حسب 8 استان كشور،پیمایش 79. 176
جدول 4-85: شاخص رفاه نسبت به استانهای كشور. 177
فهرست نمودارها
نمودار 4-1: تغییرات در درصد فرامادیون طی سالهای 53 تا 82. 111
نمودار 4-2: درصد افرادی كه بسیار به مسجد می روند(طولی). 138
نمودار 4-3: درصد افرادی كه بسیار به مسجد می روند(نسلی). 138
نمودار 4-4: درصد افرادی كه اظهار داشته اند كه نماز خود رامرتب می خوانند(طولی) 138
نمودار 4-5: درصد افرادی كه اظهار داشته اند كه نماز خود رامرتب می خوانند(نسلی) 139
نمودار 4-6: درصد افرادی كه برای معرفی انسان صوابكار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(طولی) 139
نمودار 4-7: درصد افرادی كه برای معرفی انسان صوابكار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(نسلی) 139
نمودار 4-8: درصد افرادی كه برای معرفی انسان گناهكار دلایل مذهبی را عنوان نموده اند(طولی) 140
نمودار 4-9: درصد افرادی كه به گویه “از قدیم گفته اند كه سرنوشت هر كس روی پیشانیش نوشته شده است” پاسخ مثبت داده اند(طولی). 141
نمودار 4-10: درصد افرادی كه به گویه “از قدیم گفته اند كه سرنوشت هر كس روی پیشانیش نوشته شده است” پاسخ مثبت داده اند(نسلی). 141
نمودار 4-11: درصد افرادی كه برای گویه “آینده توجه به مذهب بیشتر خواهد شد یا كمتر” پاسخ بیشتر می شود را انتخاب كرده اند(طولی). 142
نمودار 4-12: درصد افرادی كه برای گویه ” به نظر شما مردم نسبت به سابق به چه میزانی به امور دینی توجه می كنند ” پاسخ بیشتر شده است را انتخاب كرده اند(طولی). 142
نمودار 4-13: افرادی كه زیاد به زیارت اماكن متبركه می روند(طولی). 142
نمودار 4-14: افرادی كه زیاد به مجالس روضه خوانی می روند(طولی). 143
نمودار 4-15: فراوانی نسبی افرادی كه زیاد به دعای كمیل می روند(طولی). 143
نمودار 4-16: فراوانی نسبی افرادی كه به جهان آخرت اعتقاد دارند(طولی). 144
نمودار 4-17: فراوانی نسبی افرادی كه زیاد نذر و نیاز می كنند(طولی). 144
نمودار 4-18: فراوانی نسبی افرادی كه زیاد نذر و نیاز می كنند(نسلی). 144
نمودار 4-19: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن سنتی معرفی كرده اند(طولی). 147
نمودار 4-20: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن سنتی معرفی كرده اند(نسلی). 148
نمودار 4-21: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مدرن معرفی كرده اند(طولی). 148
نمودار 4-22: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مدرن معرفی كرده اند(نسلی). 149
نمودار 4-23: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مذهبی معرفی كرده اند(طولی). 149
نمودار 4-24: درصد افرادی كه زن ایده آل خود را زن مذهبی معرفی كرده اند(نسلی). 149
نمودار 4-25: درصد افرادی كه اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را مرد می گیرد(طولی). 150
نمودار 4-26: درصد افرادی كه اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را همه می گیرند(طولی). 150
نمودار 4-27: درصد افرادی كه اظهار داشته اند در خانواده شان تصمیمات اساسی را همه می گیرند(نسلی). 151
نمودار 4-28: درصد افرادی كه موافق كار كردن زنان در بیرون از خانه هستند(طولی) 151
نمودار 4-29: درصد افرادی كه موافق كار كردن زنان در بیرون از خانه هستند(نسلی) 151
نمودار 4-30: درصد افرادی كه زن باحجاب را ترجیح می دهند(طولی). 152
نمودار 4-31: درصد افرادی كه زن باحجاب را ترجیح می دهند(نسلی). 152
نمودار 4-32: درصد افرادی كه با تعدد زوجات مخالفند(طولی). 153
نمودار 4-33: درصد افرادی كه با تعدد زوجات مخالفند(نسلی). 153
نمودار 4-34: درصد افرادی كه تعداد فرزند 2 و یا كمتر را به عنوان تعداد ایده ال خود بیان داشته اند(طولی). 153
نمودار 4-35: درصئ افرادی كه تعداد فرزند 2 و یا كمتر را به عنوان تعداد ایده ال خود بیان داشته اند(نسلی). 154
نمودار 4-36: درصد افرادی كه اولویت ازدواج را با فامیل می دانند(طولی). 154
نمودار 4-37: درصد افرادی كه اولویت ازدواج را با فامیل می دانند(نسلی). 154
نمودار 4-38: درصد افرادی كه برای تربیت فرزند از رفتار مسالمت آمیز استفاده می كنند(طولی) 154
نمودار 4-39: درصد افرادی كه با مهریه موافقند(طولی). 155
نمودار 4-40: درصد افرادی كه با اظهار نظر والدین در امور فرزندان پس از ازدواج موافقند(طولی). 155
نمودار 4-41: درصد افرادی كه با اظهار نظر والدین در انتخاب دوست فرزندان موافقند(طولی) 156
نمودار 4-42: درصد افرادی كه با معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج موافقند(طولی) 156
نمودار 4-43: درصد افرادی كه سن مناسب برای ازدواج دختران را زیر 20 سال عنوان كرده اند(طولی). 157
نمودار 4-44: درصد افرادی كه معتقدند بهتر است پدر و مادر پس از ازدواج .با فرزندان زندگی كنند (طولی). 157
نمودار 4-45: افرادی كه با این گویه موافقند:در زمانی كه مشاغل محدودند مردان حق بیشتری برای اخذ آن كارها دارند(طولی). 157
نمودار 4-46: افرادی كه با این گویه موافقند:در كل مردان نسبت به زنان رهبران سیاسی بهتری هستند (طولی). 158
نمودار 4-47: درصد افرادی كه از وضع مالی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 159
نمودار 4-48: درصد افرادی كه از وضع مالی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی). 159
نمودار 4-49: درصد افرادی كه در مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی) 160
نمودار 4-50: درصد افرادی كه در مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی) 160
نمودار 4-51: درصد افرادی كه از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 160
نمودار4-52: درصد افرادی كه از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی). 161
نمودار 4-53: درصد افرادی كه از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی) 161
نمودار 4-54: درصد افرادی كه از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی) 161
نمودار 4-55: درصد افرادی كه از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی) 162
نمودار 4-56: درصد افرادی كه از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نموده اند(نسلی) 162
نمودار 4-57: درصد افرادی كه از شانس و اقبال خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 162
نمودار 4-58: درصد افرادی كه از موقعیت شغلی خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 163
نمودار 4-59: درصد افرادی كه از وضع مسكن خود اظهار رضایت نموده اند(طولی). 163
نمودار 4-60: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(طولی). 164
نمودار 4-61: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(نسلی). 164
فصل اول
کلیات
1-1- طرح مسأله
تحولات و تغییرات فرهنگی پدیدهای است که همواره با بشریت همراه و همنشین بوده است، پیدایش آتش، کشاورزی، خط، تولید ابزار و زایش صنعت، ظهور پیامبران، جنگ و کشورگشایی همه در تحولات و تغییرات فرهنگی انسان نقش داشتهاند.
در چند سده اخیر, انقلاب صنعتی یکی از مهمترین دلایل و یا شاید مظهر تغییرات فرهنگی در جهان به شمار میرود. اما در چند دهه گذشته تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی و سیاسی، فرهنگهای جوامع پیشرفته صنعتی را از جنبههای بسیار مهم دگرگون ساخته است. انگیزههایی که مردم را به کار وامیدارد، مسائلی که سبب بروز برخورد سیاسی میشود و اعتقادات مذهبی مردم، نگرش آنها دربارة طلاق، سقط جنین، همجنسبازی و اهمیتی که به داشتن بچه و تشکیل خانواده میدهند همه دگرگون شده است.
انقلاب صنعتی جریانی از تغیرات با خود آورد و شکل نوینی به فرهنگهای مغربزمین بخشید، با گذشت سالها که از اهمیت رشد اقتصادی به منزله مهمترین هدف جوامع میگذرد، هماکنون دگرگونیهای فرهنگی هستند که جامعه پیشرفته صنعتی را هدایت میکنند (اینگلهارت, 1373).
اما مظاهر انقلاب صنعتی، علیالخصوص مظاهر مادی آن، در چارچوب کشورهای مغرب زمین محصور نماند، بلکه با ورود اجتنابناپذیر خود به همه کشورها و جوامع، تجربههای فرهنگی متفاوت و البته در برخی وجوه، تجربههای مشترکی را نیز موجب شد. مسلماً جامعه ایران نیز مستثناتی بر این قاعده نبوده و نیست. پژوهش حاضر کوششی است برای مقایسه برخی وجوه تحول فرهنگی ارزشها و نگرشهای افراد در جوامع پیشرفته صنعتی با مؤلفههای مشابه در جامعه ایران و تطبیق نظریات پیرامون این تحولات در مورد تجربه خاص ایران.پ
در واقع همانگونه كه از عنوان پایاننامه استنتاج میشود مساله اصلی ما در این تحقیق تحول فرهنگی است، كه به صورت تطبیق نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان مطرح میشود.
آنچه که در این میان غامض است بازة زمانی این تغییرات است یا به عبارت دقیقتر این پژوهش تحولات فرهنگی را در چه بازة زمانی مورد توجه قرار میدهد.
با توجه به روششناسی پژوهش (در قسمت روششناسی به صورت مسبوط توضیح داده خواهد شد) یکی از روشهای این تحقیق تحلیل ثانویه پیمایشهای ملی دربارة ارزشها و نگرشهای ایرانیان است بنابراین نتایج حاصل از پیمایشهای ملی، داده خام پژوهش حاضر به شمار میرود. با توجه به این موضوع که قدیمیترین پیمایش انجام گرفته در کشور به سال 1353 بازمیگردد و اخیرترین آنها در سال 1382 انجام گرفته بازة زمانی تحقیق را تحولات فرهنگی ایرانیان از سال 1353 تا 1382 در نظر میگیریم.
گذشته از بحث طرح مساله، مبحث مهم بعدی در این قسمت بحث اثبات مسأله یعنی اثبات وجود تغییرات است. درواقع باید قبل از تبیین و تحلیل تغییرات فرهنگی در ایران، به اثبات این مساله پرداخت که اساسا تغییراتی رخ داده است. دلایلی که موید وجود مساله تغییرات فرهنگی میباشد به شرح زیر است:
گذشته از تحولات جهانی، جامعه ایران طی 30 سال اخیر (1382 – 1353) تغییراتی منحصر به خود را نیز از سر گذرانده است. وقوع یک انقلاب عمیق اجتماعی و ایدئولوژیک و از سرگذراندن یکی از طولانیترین و فرسایشیترین جنگها در دهههای اخیر، وقوع تغییراتی را در طرز فکر و نگرش افراد اجتناب ناپذیر مینماید. از نظر شاخصهای مدرنیزاسیون نیز، اجرای چندین برنامه توسعه (چه قبل از انقلاب و چه بعد از جنگ)، دوبرابر شدن جمعیت و 4 برابر شدن شهرنشینی (http://www.sci.org.ir ، سایت مركز آمار ایران) و افزایش ناگهانی جوانان در چند سال اخیر، تغییرات گسترده در قیمت نفت و بالطبع تولید ناخالص ملی، به وجود آمدن کلانشهرها و تغییرات گسترده در چهره شهرها، افزایش تولیدات و همچنین واردات به طوری که برای هر محصول چندین آلترناتیو از لحاظ مارک در بازار وجود دارد، افزایش درصد باسوادان از 48.5 درصد در قبل از انقلاب به 86.5 درصد در سال 1384(روزنامه همشهری، 20/11/84)، افزایش درصد زنان تحصیل کرده و افزایش حضور آنها در محیط کار و اجتماع و … همه و همه نشاندهنده تغییرات فیزیکی، جمعیتی و اجتماعی گستردهای در کشورمان طی 30 سال اخیر است که با توجه به تعریف فرهنگ در نظام کنش[1]، تغیرات فرهنگی را نیز موجب شده است.
در پیمایش سال (1353) به دو گویه زیر برمیخوریم:
الف) به نظر شما مردم ………………………………………………
1) بیشتر از سابق به امور دینی توجه میکنند
2) کمتر از سابق به امور دینی توجه میکنند
3) همین اندازه به امور دینی توجه میکنند.
ب) به نظر شما در آینده توجه به مذهب بیشتر خواهد شد یا کمتر یا فرقی نمیکند.
1) بیشتر | 2) کمتر | 3) فرقی نمیکند |
برای سؤال اوّل 40% از افراد اظهار داشتهاند که نمیدانند، 47% پاسخ داده که توجه به امور دینی افزایش یافته است و 10% گفتهاند کمتر شده است. و برای سؤال دوّم 43% گزینه نمیدانم، 40% بیشتر خواهد شد و 10% کمتر خواهد شد را برگزیدهاند.
اینکه پاسخگویان به کدام گزینه بیشتر گرایش داشتهاند، شاید در این مرحله اهمیتی نداشته باشد اما این که گزینهای 4 برابر بیشتر از گزینه دیگر انتخاب شده است نشاندهندة بروز تغییراتی فرهنگی است.
در پیمایش سال 1382 نیز گویههایی مشابه مورد سوال قرار گرفتهاند:
الف) به نظر شما مردم الان نسبت به 5 سال قبل مذهبیتر شدهاند یا غیرمذهبتر؟
مذهبیتر شدهاند | غیرمذهبیتر شدهاند | فرقی نکردهاند |
5/16% | 9/69% | 6/13 |
همانگونه که مشاهده میکنید در این پیمایش نیز جدا از نتیجه آن، درصد موافقین با یک گزینه (غیر مذهبی شدن)چندین برابر گزینه (مذهبی شدن) دیگر است و این نشان میدهد که افراد جامعه خود نیز به تغییرات ارزشی و فرهنگی خود اذعان داشتهاند.
مباحثی که پس از اثبات وجود تغییرات فرهنگی نیازمند بررسی و پژوهش است عبارتند از مسیر و جهت تغییرات فرهنگی موجود که در قالب فرضیات تحقیق بدانها پرداخته خواهد شد.
1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق
اهمیت موضوع مورد پژوهش به شرح زیر است:
1- شاید بارها و بارها شنیدهایم که ایرانیها غیرقابل پیشبینیترین مردم جهانند. این موضوع تا حد بسیار زیادی منبعث از این مسأله است که تاکنون فعالیتهای قابل توجهی برای مدلسازی فرهنگ جامعهمان صورت نگرفته است. شاید رایجترین مدل تحلیلی، مدل سنتی – مدرن باشد که به نظر میرسد نه تنها دیگر نمیتواند جوابگوی تحلیلهای تحول فرهنگی باشد بلکه به دلیل تکرارهای بسیار، از تحلیلهای علمی جامعهشناختی به بحثهای ژورنالیستی تبدیل شده است.
لزوم شاخص، مدل، و نمونه آرمانیسازیهای جدید در حوزه جامعهشناسی ایران بسیار ضروری به نظر میرسد و تلاش برای تطبیق مدل اینگلهارت (مادی/فرامادی) شاید بتواند تاحدی این خلا را پر نماید چراکه جامعه ایران تاحدودی نیز در معرض موجهای مدرنیته متاخر بخصوص در وجوه فرهنگی قرار دارد.
در واقع نتایج پیمایشها ابزار کار تحلیل های ثانویه هستند و این تحلیل های ثانویه میباشند که قابل عرضه به جامعه علمی و حوزه عمومی هستند. فقر تحلیل ثانویه بر پیمایشهای ملی در ایران بسیار نمود دارد. تنها چند کتاب بسیار کمحجم در این زمینه وجود دارد که در قسمت پژوهشهای پیشین به آن میپردازیم.
موضوع دیگر در این زمینه بازخوردهایی است که تحلیل های ثانویه میتوانند برای بهبود انجام پیمایشهای بعدی تولید نمایند. تحلیل ثانویهها میتوانند تا حدی اعتبار این پیمایشها را تأیید و البته نقاط ضعف آنها را بیان کنند و برای پیمایشهای ملی دیگر توصیههای مناسب داشته باشند و البته هر تحلیل ثانویهای و هر مراجعهای به این پیمایشها ارزش قابل ملاحظهای به آنها خواهد داد. همانگونه که ارزش هر منبعی به تعداد ارجاعاتی است که به آن شده است یکی از شاخصهای ارزشمندی یک پیمایش نیز به تعداد تحلیل های ثانویهای است که بر اساس یافتههای آن پیمایش انجام شده است.
همه این مسائل در کنار هزینههای بسیار زیاد برای انجام این پیمایشها میتواند نشانگر اهمیت ویژه تحلیل ثانویه باشد.
3- مورد سوم که البته مرتبط با موارد 1 و 2 است، آگاهی مسئولان و قانونگذاران کشور از تحولات فرهنگی صورت گرفته است. تحولات سیاسی کشور با شاخصهای بسیاری چون بر سر کار آمدن فلان حزب یا یک ایدئولوژی خاص و یا تغییر در مقدار رأیدهی و یا مقدار رأی مردم به یک فکر و یا حزب سنجیده میشود. تحولات اقتصادی نیز به همین صورت بلکه به نحوی دقیقتر با شاخصهای مالی و شاخصهای قیمت اقلام خاص مشخص میشود. اما تحولات فرهنگی را افراد بیشتر احساس میکنند و شاخصی که بتوان از آن به عنوان شاخص تحولات و تغییرات فرهنگی در کشور نام برد یا وجود ندارد و یا تاکنون در کشورمان به کار گرفته نشده است چنانچه درك از وجود این تغییرات و تحولات منحصر به تجربههای شخصی افراد و مواجهه شدن با موارد غیر معمول در جامعه است. این موضوع یکی از اصلیترین دلایل کمتوجهی به این امر مهم (فرهنگ) در برنامهریزیهای کشور است. تطبیق نظریه اینگلهارت میتواند راه را برای شاخصسازی فرهنگی بگشاید و ادبیات نظری و پژوهشی شاخصهای تغییر فرهنگی را رواج دهد.
البته به غیر از برنامهریزیهای کلان آگاهی از وضعیت فرهنگی کشور میتواند از بروز بسیاری از مسائل اجتماعی جلوگیری کند و یا به گونهای آمادگی رویارویی با آنها را به وجود آورد.
یکی از مهمترین این مسائل تضاد اجتماعی است. قطبی شدن نگرشهای زمینهای و ریشهای میتواند در نهایت به تضاد اجتماعی بینجامد که در این حال اولاً آگاهی از نگرشهای بنیادین و ثانیاً سیر قطبی شدن این ارزشها میتواند به منظور آمادگی برای مقابله با این تضادها، کمکهای بسیاری نماید و روشن است که قسمت دوم آن یعنی سیر قطبی شدن و پیشگویی وضعیت آینده بر عهده تحقیقاتی از نوع پژوهش حاضر است.
به غیر از مساله تضاد، برای حکومتی ایدئولوژیک چون حکومت ایران آگاهی از نگرشها و ارزشهای مردم نسبت به ایدئولوژی حاکم و سیر تحولات این نگرشها از اهمیت بالایی برخوردار است.
4- در ایران کنونی ما شاهد به وجود آمدن گرایشات مذهبی و عرفانی جدید، جنبشهای آرام جدید، گرایشهای جنسیتی نو و غیرمعمول میباشیم (مراجعه به گروههای تشکیل شده در چت میتواند مویدی بر ادعاهای مذکور باشد) که البته پژوهشهایی نیز در علت به وجود آمدن این ارزشها و رویکردها صورت گرفته است. پژوهش حاضر همانگونه که میتواند دلایلی را برای ظهور این خرده فرهنگها بیان کند، میتواند پژوهشهای انجام گرفته در مورد آنها و یا پژوهشهای آتی را در ذیل یک نظریه کلیتر نظم و انسجام ببخشد.
1-3- سؤالات تحقیق
برای نشان دادن جهت تغییرات فرهنگی در جامعه ایران و همچنین شدت این تغییرات نیازمند یک نظریه تحول فرهنگی هستیم. نظریه نوسازی شاید متداولترین نظریه در این زمینه باشد که البته به دلایل گوناگون از جمله تکرارهای بسیار و تبدیل شدن به موضوع بحثهای غیرعلمی، در این پایاننامه مورد استفاده قرار نگرفته است. لذا از یک نظریه نوظهورتر نسبت به نظریه نوسازی یعنی نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت یاری گرفته شده است. بنابراین سؤال اصلی تحقیق را میتوان تطبیقپذیری این نظریه بر روی ارزشها و نگرشهای ایرانیان عنوان نمود. به عبارت دیگر پرسش اساسی این است که آیا نظریه تحول فرهنگی اینگلهارت به صورت عام و شاخصسازیهای مادی/فرامادی او به صورت خاص، قابلیت انطباق بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان (هم به صورت مقطعی و هم در طی 30 سال اخیر) را داراست؟
فرضیه اصلی این تحقیق نیز پاسخ مثبت به سوال فوق است؛ درواقع، این فرضیه (تطبیق پذیری نظریه اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان) فرضیه اساسی و كلی پژوهش حاضر به شمار میرود. پرسش اصلی تحقیق را میتوان در قالب سوالات خردتر مورد بررسی قرار داد. این سوالات عبارتند از:
آیا تقسیمبندیهای اینگلهارت قابلیت مدل كردن جامعه ایران را دارا مییاشد؟
آیا همانگونه كه اینگلهارت بیان میكند امنیت در هنگام شكلگیری شخصیت به بروز نگرشهای خاصی منجر میشود؟
آیا ما در ایران نیز شاهد بروز نگرشها و ارزشای جدید در حیطه دین و مذهب، خانواده و جنسیت و شاخصهای رضایت از زندگی میباشیم؟
آیا امنیت جانی و مالی در هنگام بلوغ به بروز این نگرشهای نو كمك میكند؟
در قسمت() فرضیات تحقیق را به صورت مبسوط مورد توجه قرار میدهیم.
[1] – ر.ک به قسمت تعریف مفاهیم, نظام کنش و فرهنگ
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
دستاوردها : كشف نقایص در ساز و كار صدور مجوز احداث كارگاهها، طراحی دورههای آموزشی، نحوه نظارت بر كار و انعكاس آن به دستگاههای متولی، ارائه پیشنهادهای لازم جهت بهبود كارها و رفع نواقص ، بیان مزایا و معایب كار و ارائه راهكار مناسب
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
|
|
موضوع:
ـ بررسی نقش آموزشهای رسمی (كلاسیك) فنی و حرفهای در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی، تأثیر این فعالیتها در توسعة منطقه.
ـ تأثیر آموزش در ایجاد اشتغال، كیفیت محصول، افزایش درآمد، كاهش مهاجرت ، بیكاری و ناهنجاریهای اجتماعی در شهرستان قائمشهر در یك دورة 5 ساله (82 ـ 1378)
مسأله و سؤال تحقیق:
ـ آموزش افراد و پرورش استعدادها و تربیت نیروی انسانی خلاق، ورزیده و دارای تخصص چه تأثیری در توسعه دارد.
ـ با توجه به رشد سریع جمعیت و عدم توانایی بخش كشاورزی در جذب نیروی انسانی مازاد، چه راهكارهای دیگری برای جذب این افراد وجود دارد.
ـ ایجاد چه فعالیتهایی میتواند در كنار بخش كشاورزی و به صورت مكمل این بخش، نقش عمدهای در اشتغالزایی، كاهش فقر و بیكاری و جذب افراد و نیروی انسانی آماده به كار داشته باشد و به درآمدزایی و توسعه منجر شود.
ـ چه زمینهها و استعدادهایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد كه بتواند با جذب نیروی كار مازاد، مانع از مهاجرت افراد و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن بشود.
ضرورت و اهمیت موضوع:
این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد كه به موضوع اشتغالزایی در كنار بخش كشاورزی میپردازد و با بررسی فعالیتهای غیركشاورزی در منطقه مورد مطالعه، به كمك بخش كشاورزی میشتابد و ضعف و ناتوانی این بخش در جذب نیروی كار مازاد را پوشش میدهد و با ارائه راهكارهایی مناسب، توسعه این فعالیتها را هدف قرار میدهد كه در نهایت منجر به ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، كاهش بیكاری و مهاجرت، كاهش ناهنجاریهای اجتماعی، بكارگیری سرمایههای اندك و توسعه منطقه میشود و درصدد تحقق این اهداف با كمك این اهداف نهادهای متولی آموزشهای رسمی و فنی و حرفهای برمیآید.
اهداف تحقیق:
اهداف این تحقیق در ابعاد كلی آن، بررسی جایگاه و نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی و بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی توسعه این فعالیتهای در منطقه و شناسایی اقداماتی كه میتواند به توسعه این فعالیتها كمك كند. اهداف اختصاصیتر این تحقیق، بررسی فعالیتهای غیركشاورزی شهرستان مورد مطالعه از نظر تعداد، میزان اشتغالزایی، افزایش درآمد، میزان جذب نیروی كار مازاد، پیشگیری از مهاجرت، نوع فعالیتها،میزان سرمایهگذاری، میزان بازدهی واحد، توزیع جغرافیایی آن و بررسی رابطه آموزش با میزان موفقیت و توسعة این فعالیتهاست.
محدودة جغرافیایی و زمانی تحقیق:
محدودة جغرافیایی تحقیق، تمامی روستاهای شهرستان قائمشهر به دلیل پراكندگی كارگاههای مورد مطالعه در سطح روستاهای شهرستان بود، به لحاظ موضوع و محدودة زمانی، تمامی كارگاههایی كه مجوز احداث آنها در فاصله سالهای 1378 تا 1382 صادر شده بود. به عنوان جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت.
مشكلات و محدودیتهای تحقیق:
عمدهترین موانع و مشكلات تحقیق، یكی دسترسی به كارگاهها و جمعآوری اطلاعات به دلیل پراكندگی جامعه آماری و دیگری، مشكل برقراری ارتباط به دلیل بیاعتمادی پرسششوندگان به محقق و عدم آشنایی آنان با تحقیق و ضرورت و اهمیت آن در بهبود وضعیت آتی بود. از دیگر مشكلات میتوان به فقدان آمار و ارقام روزآمد اشاره كرد.
چارچوب نظری تحقیق:
در انجام این تحقیق، از نظریههای مختلفی استفاده شده است و از مفاهیم عمدة هر نظریه در مطالعه موضوع و ارائه فرضیات استفاده شده است. عمدهترین نظریات استفاده شده در این تحقیق و مفاهیم عمدة هریك به شرح جدول خلاصه شده است:
چارچوب مفهومی تحقیق (مدل نظری)
نظریه | مفاهیم مورد استفاده | صاحب نظریه | متغیر مورد سنجش | شاخص | سطح سنجش |
پیشرفت اقتصادی | افزایش بازده، افزایش درآمد، گسترش عقل معاش، آموزش | آدام اسمیت | كارآیی
درآمد
آموزش |
بازده
درآمد
تحصیلات |
رتبهای
فاصلهای |
كیفیت زندگی | افزایش كیفیت زندگی
افزایش ثروت ملل
كسب آمادگی افراد |
آلفرد مارشال | میزان رضایتمندی از زندگی | رضایتمندی از:
درآمد ، ثروت،
سواد ، شغل |
اسمی
رتبهآی |
مدیریت علمی | پاداش برای كار خوب
تعیین وظایف(تقسیمكار)
بكارگیری افراد ماهر
آموزش كاركنان |
فردریك تیلور (تایلور) | پاداش مادی
مهارت
آموزش |
میزان پاداش
میزان مهارت
نوع مهارت
میزان تحصیل |
اسمی
رتبهای |
آموزش و پیشرفت | رابطه آموزش و تولید
رابطه نظریه و عمل
همزمانی آموزش و آموزاندن
رابطه كار فكری و كاردستی |
پائولو فریره | آموزش
تولید
دورههای آموزش
كارهای عملی
طرحهای نو |
نوع تولید
نوع دورههای آموزشی
طرحهای تازه |
اسمی |
آموزش و توسعه | آموزش سازمان یافته
اشتغال مولد
آموزشهای رسمی و غیررسمی
رابطه آموزش و نیاز مردم |
مایكل تودارو | آموزش رسمی
اشتغال
نیاز مردم |
دورههای آموزش
كاربرد محصول تولیدی
میزان اشتغال
تعداد شغل |
رتبهای
اسمی
فاصلهای |
نوسازی | نوسازی انسان، شهرنشینی
تعلیم و تربیت
صنعتی شدن
وسایل ارتباط جمعی |
آلكس اینكلس | شهرنشینی
سوادآموزی
وسایل ارتباطی |
محل زندگی
میزان سواد
دورههای آموزشی
وسایل ارتباطی مورد استفاده |
اسمی
رتبهای |
اشاعة فرهنگی | دسترسی به رسانهها، شهرنشینی، سوادآموزی، مشاركت، همدلی | دانیل لرنر | وسایل ارتباطی
شهرنشینی
سوادآموزی
همدلی
كارگروهی |
وسایل ارتباطی مورد استفاده
محل زندگی
میزان تحصیلات
میزان همدلی
میزان مشاركت |
اسمی
رتبهای |
نیاز به پیشرفت | انگیزة پیشرفت (میل و نیاز به پیشرفت)، كارآیی و سرعت بالا در انجام كار، خوب انجام دادن كارها | دیوید مككلهلند | انگیزة پیشرفت، كارآیی، احساس مسئولیت | انگیزههای انجام كار
میزان كارآیی
استاندارد محصول
سرعت انجام كار |
فاصلهای
رتبهای |
تجربیات سایر كشورها :
علاوه بر نظریات مورد اشاره، مطالعات و تحقیقات انجام شده دربارة موضوع و تجربیات سایر كشورهای دنیا در زمینه چگونگی و شیوههای توسعه اشتغال غیركشاورزی و طرحهای اشتغالزایی و خوداشتغالی نیز مورد بررسی قرار گرفت كه عمدهترین این تلاشها، تجربیات و مطالعات عبارتند از:
1ـ اشتغال روستایی در چین:
انتقال نیروی كار مازاد بخش كشاورزی در مشاغل مرتبط با كشاورزی نظیر دامداری، پرورش ماهی، مرغداری، جنگلداری و سایر زمینههای كشاورزی در محل سكونت آنها، جذب كارگران اضافی در مراكز صنعتی، اشتغال روستائیان در مشاغل خدماتی (حمل و نقل ، تعمیرات، بانكداری و ساختمانسازی) و استفاده از سرمایههای شهری برای جذب نیروی كار مازاد روستایی.
2ـ هندوستان :
حمایت از صنایع كوچك روستایی، برنامه اشتغال روستایی ملی و طرح ایجاد دهكدة تولید صادراتی.
3ـ سریلانكا:
برنامههای رفاه اجتماعی (آموزش و بهداشت رایگان، سوبسید مواد غذایی)، برنامههای افزایش تولید (توسعه آبیاری، تقسیم اراضی، اعطای تسهیلات بانكی، سوبسید)، برنامه توسعه فقرا، كاهش مهاجرت و ایجاد مراكز صنعتی، برنامه بیدارسازی روستایی، پروژه توسعه روستایی یكپارچه و طرح برقرسانی روستایی.
4ـ بنگلادش:
برنامه بهبود تكنولوژی در دو بخش كشاورزی و غیركشاورزی، ایجاد مؤسسه صنایع روستایی و خانگی با محوریت صنایع كوچك خانگی، تأسیس شهركهای صنعتی و فراهم آوردن امكانات زیربنایی.
5ـ تایوان :
ایجاد مناطق صنعتی در نواحی روستایی، توسعه خدمات اجرایی ـ تفریحی، وامهای بلندمدت و كمبهره، دورههای آموزشی برای تغییر شغل كشاورزان و ارائه خدمات كاریابی.
6ـ اندونزی :
آموزش مهارتهای فنی و حرفهای در زمینة صنایع خانگی و روستایی، آموزش ارتقای بهرهوری و كارفرمایی، توسعه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و تشویق صنایع خانگی.
7ـ مالزی:
گسترش زمینهای جدید و افزایش مقیاس آنها (3 هكتار) ، برنامههای صنعتی شدن با هدف تغییر ساختار اقتصادی، تدوین سیاست ملی كشاورزی و استفاده از تكنولوژی جدید.
8ـ نپال:
برنامة ایجاد اشتغال از طریق توسعه صنایع خانگی و روستایی، استفاده از تكنولوژی كاربر به جای مكانیزاسیون، توسعه كشاورزان خردهپا، آموزشهای حرفهای، گسترش تحقیقات كار، توسعه مناطق دورافتاده، توسعه زنان و اجرای طرحهای جامع روستایی.
9ـ پاكستان:
ایجاد تعدادی مراكز رشد برای ارائه خدمات اساسی و توسعه فرصتهای شغلی و ایجاد نظام حكومت محلی یا شوراهای محلی برای ایجاد و توسعه منابع سرمایههای محلی.
10ـ فیلیپین:
ایجاد صنایع خانگی، مراكز صنتی ناحیهای برای فعالیتهای زیربنایی، ترویج فعالیتهای كاربر بجای سرمایهبر و تأسیس بنگاههای كوچك و متوسط.
چارچوب مفهومی تحقیق و مدل نظری:
چارچوب و مدل مفهومی تحقیق، اختلاط و تركیبی است از مفاهیم و متغیرهای برخی نظریهها و بهرهگیری از آن در بررسی و تبیین نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی در شهرستان قائمشهر كه در بحث چارچوب نظری به آن اشاره شده است. لازم به یادآوری است كه مدل نظری تحقیق ، با استفاده از مفاهیم و فرضیات، در چهار بخش عوامل اجتماعیـ فرهنگی، عوامل فنی و مهارتی ، عوامل اقتصادی و عوامل روانشناختی تأثیر آموزشهای رسمی بر توسعه فعالیتهای غیركشاورزی ترسیم شده است:
دیاگرام (نمودار) مدل نظری : براساس چارچوب مفهومی و فرضیات تحقیق
تأثیر آموزشهای رسمی (فنی و حرفهای)
بر توسعة فعالیتهای غیركشاوری |
||||||||||
عوامل اجتماعی ـ فرهنگی | عوامل فنی و مهارتی | عوامل اقتصادی | عوامل روانشناختی | |||||||
كاهش مهاجرت | افزایش مهارت و دانش فنی | ایجاد اشتغال | افزایش مشاركت | |||||||
بازگشت مهاجران | افزایش كارآیی افراد | افزایش درآمد | ایجاد انگیزه اشتغالزایی | |||||||
كاهش میزان بزهكاری | تحرك و تقویت بخش كشاورزی | افزایش بازدهی | تقویت كار گروهی | |||||||
گسترش فرهنگ آموزش | تحركت و تقویت بخش خدمات | كاهش فقر و بیكاری | رفع نیازهای مردم | |||||||
ایجاد رفاه اجتماعی | توسعه صنایع دستی | گسترش عقل معاش | افزایش تلاش و پشتكار | |||||||
صنعتی شدن | استفاده مطلوب از سرمایههای كوچك | ایجاد علاقه به كار و فعالیت | ||||||||
ارائه خدمات فنی | استفاده از تسهیلات بانكی | استفاده از تجربیات شخصی و خانودگی | ||||||||
تخصصی شدن فعالیتها | تأمین سرمایه اولیه | |||||||||
روش تحقیق:
تحقیق حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیق كاربردی و اكتشافی است چون در پی بررسی تأثیرات آموزشهای رسمی فنی و حرفهای بر توسعه فعالیتهای غیركشاورزی در منطقه است و نتایج آن میتواند در برنامهریزی و یافتن راهكارهای مناسبِ توسعه این فعالیتها قابل استفاده و مفید باشد.
به لحاظ مطالعه اثرات یك پدیده روی پدیدهای دیگر و مطالعه كل جامعه آماری براساس متغیرهای مورد مطالعه، یك تحقیق پیمایشی اما به لحاظ محدودیت جامعه آماری و آزمونپذیر نبودن نتایج حاصله و عدم استفاده از آمار استنباطی، از حیث نحوة ارائه نتایج و آمار و ارقام، از نوع تحقیق توصیفی میباشد.
لازم به یادآوری است كه در این تحقیق، علاوه بر پرسشنامه و مطالعه اسنادی و كتابخانهای، از تكنیكهای مصاحبه همراه با مشاهده، نظرخواهی از كارشناسان و مسؤولانِ دستگاههای دولتی و افراد بومی نیز استفاده شده است.
البته قبل از تنظیم پرسشنامة نهایی، یك مطالعه مقدماتی و اكتشافی نیز برای شناخت بهتر جامعه آماری و رفع اشكالات پرسشنامه نیز صورت گرفته است.
متغیرهای تحقیق:
عمدهترین متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از:
ـ متغیرهای فردی شامل سن ، جنس، تأهل، میزان تحصیلات
ـ متغیرهای مربوط به فعالیت نظیر نوع فعالیت، سال شروع، نوع و میزان محصول، قیمت تمامشده و فروش
ـ متغیرهای اقتصادی نظیر سرمایه اولیه، میزان افزایش سرمایه، تكنولوژی مورد استفاده، افزایش درآمد و میزان اشتغالزایی.
ـ متغیرهای آموزشی نظیر دورههای آموزشی گذرانده، تأثیر آن بر كارآیی، افزایش كیفیت محصول، سرعت انجام كار، افزایش درآمد، ایجاد انگیزه فعالیت و مشاركت، پیشرفت كار و میزان موفقیت.
ـ متغیرهای روانشناختی نظیر عوامل مؤثر بر گرایش فرد به نوع فعالیت، عوامل موفقیت در كار، میزان علاقهمندی به فعالیت در بخشهای دولتی و خصوصی، علاقهمندی به اشتغال در بخش كشاورزی و علاقهمندی به ادامه تحصیل در رشته متناسب با نوع فعالیت.
ـ متغیرهای اجتماعی نظیر تأثیر فعالیتهای غیركشاورزی بر كاهش مهاجرت، كاهش میزان بزهكاری، جذب جوانان و… .
فرضیههای تحقیق:
1 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث توسعه فعالیتهای غیركشاورزی خواهد شد.
2 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث توسعه فعالیتهای درآمدزا خواهد شد.
3 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث افزایش میزان بازدهی و سودآوری فعالیتهای غیركشاورزی خواهد شد.
4 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث ارائه خدمات فنی و حرفهای در منطقه خواهد شد.
5 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث تقویت و فعال شدن بخش خدمات در منطقه خواهد شد.
6 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث تحرك و تقویت بخش كشاورزی در منطقه خواهد شد.
7 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب ایجاد اشتغال در منطقه و جذب جوانان خواهد شد.
8 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی باعث افزایش درآمد و كاهش فقر در میان روستائیان خواهد شد.
9 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب استفاده مطلوب از سرمایههای كوچك و سرگردان میشود.
10 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب كاهش روند مهاجرتهای روستایی به شهرهای بزرگ خواهد شد.
11 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب بازگشت مهاجران به مناطق روستایی و ماندن در روستا خواهد شد.
12 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تكمیلی در بخش كشاورزی خواهد شد.
جامعة آماری:
جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از تمامی كارگاههایی كه در یك دورة 5 ساله و در فاصلة سالهای 1378 تا 1382 مجوز فعالیت و احداث كارگاه را از ادارة جهاد كشاورزی شهرستان قائمشهر دریافت كردهاند كه تعداد آن 70 كارگاه بوده است.
روشهای آماری:
از آمار توصیفی و آمارهایی چون جداول توزیع فراوانی و درصد فراوانیها برای بیان ویژگیهای متغیرهای مورد مطالعه و ارائه یافتههای تحقیق استفاده شده است.
موقعیت جغرافیایی:
شهرستان قائمشهر 3107 كیلومتر مربع مساحت دارد، تابع استان مازندران است، از دو بخش مركزی و جویبار تشكیل شده است، جمعیت آن براساس سرشماری سال 1375 ،
919/327 نفر اعلام شده است كه 3/52 درصد در مناطق شهری و 7/47 درصد در مناطق روستایی قرار دارند و جمعیت زنان (165197) بیشتر از جمعیت مردان (162722) است.
از دو نوع آب وهوای كوهستانی، سردسیر و ییلاقی و همچنین، جلگهای و مرطوب برخوردار است. عمدة محصولات آن، برنج، مركبات، غلات و حبوبات، صیفی، جنگلداری، سبزیجات، محصولات صنعتی، لبنیات و محصولات دامی است.
خطوط ارتباطی آن، راهآهن، راههای آسفالته و شوسه است.
34 درصد جمعیت بالای 10 سال شهرستان را افراد شاغل و بیكار (جویای كار) تشكیل میدهند.
گروههای عمدة شغلی شهرستان عبارتند از: كارگران ماهر كشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری (5/28 درصد) ، صنعتگران و كاركنان مشاغل مرتبط (7/17 درصد) و متخصصان
(9/10 درصد).
عمدة فعالیت در شهرستان عبارتست از كشاورزی، ماهیگیری، جنگلداری، عمدهفروشی و خردهفروشی، تعمیر وسایل نقلیه موتوری و كالای شخصی و خانگی، صنعت و ساخت.
یافتههای تحقیق:
ـ در این تحقیق، از تعداد 70 كارگاه مورد بررسی، تنها 26 كارگاه فعال بودند، 31 كارگاه احداث نشده است، 5 كارگاه تعطیل شد، صاحبان 4 كارگاه در محل حضور نداشتند و صاحبان 4 كارگاه، حاضر به پاسخگویی به سوالات نشدند.
ـ در بخش واحدهای فعال، 7/57 درصد صاحبان كارگاهها در طبقه سنی 43 تا 52 سال قرار داشتند، تمامی آنها مرد بودند، همگی متاهل بودند.
ـ 9 كارگاه در زمینه صنایع شیمیایی و سلولوزی فعالیت داشتند،6 كارگاه در زمینه صنایع غذایی، 4 كارگاه در زمینه صنایع فلزی، 4 كارگاه در زمینة صنایع نساجی و 3 كارگاه در زمینة صنایع كانی و معدنی.
ـ بیشترین تعداد كارگاهها (42 درصد) با سرمایه اولیه كمتر از 10 میلیون تومان شروع بكار كردند كه بیانگر استفاده مطلوب از سرمایههای كوچك بوده است.
ـ عامل افزایش درآمد و سرمایه، تسهیلات بانكی و تلاش و پشتكار شخصی بوده است و آموزش در درجه سوم اهمیت قرار داشت و رابطهای هم بین افزایش مهارت شغلی و افزایش سرمایه پیدا نشد.
ـ ایجاد این كارگاهها در منطقه سبب اشتغال زایی و ایجاد فرصتهای جدید اشتغال و كاهش بیكاری بوده است.
ـ 3/92 درصد كارگاهها دارای سوددهی بودند.
ـ میزان تحصیلات صاحبان كارگاهها از زمان تأسیس تا زمان بررسی هیچگونه تغییری نداشت امّا از آموزشهای فنی و حرفهای در قبل و حین فعالیت برخوردار بودند كه آموزشهای حین فعالیت كمتر بوده است و از تداوم و استمرار برخوردار نبود.
ـ آموزش در افزایش كارآیی، سرعت انجام كار، كیفیت محصول، ایجاد اشتغال و ایجاد انگیزة پیشرفت تأثیر مثبت داشته است ولی در افزایش درآمد، تأثیر اندكی داشته است.
ـ علاقهمندی به نوع فعالیت و ایجاد اشتغال و همچنین تمایل به فعالیت در بخش خصوصی، مهمترین عامل در گرایش افراد به ایجاد نوع خاصی از فعالیت بوده است.
ـ عمدهترین موانع استفاده مطلوب از دورة آموزشی، عدم تناسب آن با فعالیت، هزینة بالا، عدم دسترسی، وقتگیر بودن، بیگانگی آموزش دهندگان با كار و تولید، عدم حمایت دولت، ضعف سازمانهای متولی آموزشها و به روز نبودن دورههای آموزشی بوده است.
ـ ایجاد این نوع فعالیت در منطقه، علاوه بر ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و سرمایه، موجب كاهش بیكاری، جلوگیری از مهاجرت و كاهش میزان بزهكاری جوانان و ناهنجاریهای اجتماعی نیز شده است.
ـ ایجاد این نوع فعالیتها موجب جذب و بكارگیری سرمایههای كوچك شده است.
ـ در بخش واحدهای تاسیس نشده، عواملی چون اشتباه بودن ساز و كارهای صدور مجوز، مشكلات اداری صدور مجوز، توان مالی، جاذبة بخش خدمات در مقایسه با تولید، عدم نظارت دولت، الزام آور نبودن ضوابط، نبودن پیش شرط، احتمال تبانی و نظام مند نبودن اعطای تسهیلات در عدم احداث بسیاری از واحدهای دارای مجوز، تأثیرگذار بوده است.
ـ علت تعطیلی برخی واحدها، بالا بودن میزان هزینه تولید، نبود دستگاههای حمایتی، ارزیابی نادرست از میزان سرمایه و سوددهی، نبود بیمه و نمایش ورشكستگی جهت هدایت تسهیلات و سرمایه به بخشهای دیگر بوده است.
ـ برخی واحدها نیز به دلیل ترس از محدود شدن فعالیتها، ترس از بازرسی ماموران دولتی، ترس از پرداخت مالیات، ترس از جریمة حق بیمه كارگران، عدم اعتماد به محقق و بدگمانی به افراد دانشگاهی و بیگانه، حاضر به همكاری و پاسخگویی به پرسشها نشدهاند.
ـ آموزش، در جریان كار از استمرار و تداوم لازم برخوردار نبود و مورد بیتوجهی مسئولان قرار گرفت، به همین دلیل توفیق چندانی در افزایش درآمد و توسعه فعالیتها و موفقیت كارگاهها نداشت.
ـ دستگاههای دولتی و متولیان آموزشهای فنی و حرفهای، به واسطه اتخاذ سیاستها و برنامهریزی نادرست، عدم شناخت موضوع و موانع و عدم استمرار آموزش، توفیق چندانی در ارائه آموزشهای متناسب با فعالیتها و توسعة آن نداشتند.
ـ به دلیل فقدان حمایت و نظارت بر فعالیت كارگاهها و عدم تشویق واحدهای موفق، هیچگونه رقابتی بین صنایع با فعالیتهای مشابه بوجود نیامده است.
ـ در مجموع، فرضیاتی كه بیانگر تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر میزان سودآوری، افزایش سرمایه، افزایش درآمد و توسعه فعالیتهای غیركشاورزی بودهاند، اثبات نشدند امّا فرضیات مربوط به اثرات اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی ایجاد اینگونه فعالیتها در منطقه به اثبات رسیدهاند.
این یافتهها بیانگر آنست كه دستگاهها و سازمانهای برنامهریز، در طراحی، اجرا و ارزیابی دورهها و آموزشهای ارائه شده دچار اشتباه و خطا شده و چندان موفق نبودهاند.
پیشنهادات:
ـ با توجه به عدم توفیق نهادهای مسؤول و متولیان امر در ارائه آموزشهای لازم و عدم تأثیر آموزشهای ارائه شده در افزایش درآمد و توسعة فعالیتها، در سازوكار طراحی، ارائه و ارزیابی آموزشها باید تجدیدنظر اساسی صورت گیرد.
ـ علاوه بر آموزش، در ساز وكار صدور مجوزها نیز باید تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش باید پیششرط اعطای مجوز باشد.
ـ آموزشها باید متناسب با نوع فعالیت، به صورت رایگان یا كمهزینه و در طول فعالیت و درازمدت ارائه شود و پیوسته مورد ارزیابی قرار گیرد.
ـ افراد آموزشدهنده باید به اطلاعات روز و متناسب با فعالیتها مجهز بوده، با نوع كار و فعالیت و تولید آشنا باشند.
ـ شرایط و ضوابط صدور و اعطای مجوز باید با كمك دستگاههای نظارتی الزامآور و دارای ضمانت اجرایی قوی باشد.
ـ صنایع فعال و غیرفعال باید دائماً مقایسه شوند و با تشویق واحدهای فعال، زمینة رقابت فراهم گردد.
ـ علاوه بر نظارت و فراهم آوردن زمینة رقابت، حمایت از صنایع نیز میتواند به توسعه و توفیق و پیشرفت آنها منجر شود.
ـ جهتگیری اعطای مجوز در زمینة فعالیتهای غیركشاورزی باید به گونهای باشد كه این فعالیتها متناسب با نیاز و زمینه و استعداد منطقه باشد.
ـ با توجه به كشاورزی بودن منطقه، ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تكمیلی، كمك شایان توجهی به رونق و توسعه بخش كشاورزی خواهد نمود.
ـ ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تكمیلی، صنایع دستی و گردشگری (با توجه به جاذبههای توریستی و قابلیتهای منطقه) و تجمیع صنایع در شهركها و مناطق صنعتی، علاوه بر كاهش هزینه تولید، باعث رونق بخش خدمات نیز خواهد شد.
ـ با توجه به اینكه ایجاد اینگونه فعالیتها در منطقه، سنتی و غیرنظاممند بوده است، لذا توسعة اینگونه فعالیتها باید با هدف رسیدن به توسعة نظاممند، مدرن و تحت كنترل و نظارت قوی صورت گیرد.
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 138
1ـ5ـ گفتمان كربلا پس از انقلاب اسلامی: دوران جمهوری اسلامی ………………………………………………….. 139
1ـ1ـ5ـ نریمان پناهی ……………………………………………………………………………………………………………………… 144
2ـ1ـ5ـ سید محمد جواد ذاكر: سمبل سبك جدید …………………………………………………………………………. 145
3ـ1ـ5ـ مهدی اكبری: مداحی از حوزه فرهنگی مشهد……………………………………………………………………… 145
4ـ1ـ5ـ عبدالرضا هلالی: اوج جریان سبك جدید و ستاره مداحان …………………………………………………. 147
2ـ5ـ فضای هیاتها: اجتماعی هیاتی……………………………………………………………………………………………………… 153
3ـ5ـ مفاهیم و نمادهای اصلی گفتمان كربلا ………………………………………………………………………………………. 160
1ـ3ـ5ـ عزاداری …………………………………………………………………………………………………………………………….. 161
2ـ3ـ5ـ اندوه، ماتم و حزن………………………………………………………………………………………………………………. 163
3ـ3ـ5ـ اشك و گریه ……………………………………………………………………………………………………………………… 164
4ـ3ـ5ـ كربلا و عاشورا……………………………………………………………………………………………………………………. 168
5ـ3ـ5ـ نمادهای انسانی …………………………………………………………………………………………………………………. 172
6ـ3ـ5ـ عشق و دیوانگی ………………………………………………………………………………………………………………… 179
7ـ3ـ5ـ علم و كتل و نخل و غیره…………………………………………………………………………………………………… 182
8ـ3ـ5ـ حیوانات نمادین ………………………………………………………………………………………………………………… 185
9ـ3ـ5ـ آب و عطش و تشنگی ………………………………………………………………………………………………………. 186
4ـ5ـ صورتبندی امروزین گفتمان كربلا و مكانیسمهای تولید معنا در آن …………………………………………. 188
5ـ5ـ گفتمان كربلا: ساختار معنایی، زبانشناختی و موسیقائی……………………………………………………………….. 197
6ـ5ـ گفتمان كربلا و حیات اجتماعی عزاداران……………………………………………………………………………………. 204
7ـ5ـ گفتمان كربلا و اخلاقیات و سبك زندگی عزاداران ……………………………………………………………………. 212
8ـ5ـ گفتمان كربلا و گفتمان انتظار……………………………………………………………………………………………………… 218
فصل ششم : نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………. 22
منابع و مآخذ………………………………………………………………………………………………………………………………………. 35
ضمائم………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 242
دین به مثابه نظام فرهنگی (گیرتز، 1973) و یك پدیده اجتماعی(دوركیم، 1383) در مطالعات انسانشناختی جایگاه خاصی دارد. هر چند این پژوهشها عمدتاً مبتنی بر ادیان قبیله و وجوه عجیب و غریب دین بودهاند(موریس، 1383)، با وجود اینها مطالعات انسانشناختی ادیان بزرگ، بالاخص دین اسلام در وجه گسترده آن رواج بیشتری یافته است (گیرتز، 1968) ادیان بزرگی همچون اسلام، عمدتاً در این مطالعات بیشتر شامل بررسی مذهب اهل تسنن بوده، با وجود این، مطالعات اندكی نیز در باب تشیع از منظر انسانشناختی صورت گرفته است(ر.ك. فیشر،1980). اسلام به عنوان یكی از ادیان ابراهیمی جغرافیای تمدنی خاص خودش را در پهنه وسیعی از جهان از قرن 2 هجری به بعد شكل داد. این تنوع به همراه چالشهای پیش روی این مذهب جدید سبب تكثرهای فرقهای درونی آن شد. یكی از این گرایشهای اصلی اسلام، مذهب تشیع است كه خود این مذهب نیز فرق و شاخههای درونی خودش را دارد. تشیع به عنوان مذهب گروههای فرودست و اقلیت، عموماً در حیطه تمدن اسلامی ـ به جز در مراحل خاص ـ در حاشیه قدرت بوده است (الشیبی، 1380 و توال، 1383).
تاریخ تشیع پس از شهادت امام علی و صلح امام حسن و بالاخص شهادت امام حسین روند دیگری را از سر گذراند كه مهمترین ویژگی آن حاشیه بودگی در كنار اكثریت تسنن است. به همین سبب تلاش مستمری برای تمایز هویت خودی از اكثریت دیگری را دنبال كرده، این تلاش در همه وجوه این مذهب از باورها و مسائل كلامی و اعتقادی تا امور منسكی و … را شامل میشود. تاكید بر وجوه خاص در این مذهب، بالاخص مناسك عزاداری محرم یكی از این تلاشهاست. شهادت امام حسین، در كلیت قضیه شبیه به سرنوشت سایر ائمه بوده است، اما این حادثه تاریخی، در ذهن تشیع جایگاهی فراتر از یك امر تاریخی یافت و «در حقیقت فصل اساسی تاریخ شیعیگری شد» (توال، 1383: 31). به همین سبب هم تا امروز در میان بسیاری از گروههای شیعه حتی در كشوری مثل آمریكا یكی از عناصر اصلی ابراز هویت به شمار میآید (تكیم، 1384 و العمار، 1384).
این تمایزیابی در آغاز تاریخ تشیع چندان رایج نبود، بلكه تشیع به تدریج مناسك خاص خودش را بنا به تنوع جغرافیایی و قومی و فرهنگیاش و در گذر زمان شكل داد (گیب، 1380). ایران یكی از مهمترین سرزمینهای رشد و گسترش تشیع بوده است كه بالاخص با تاسیس و قدرت یافتن سلسلههایی مثل آلبویه و كیائیان و در نهایت صفویه، تشیع مذهب رسمی كشور ایران شد(جعفریان، 1379 و شوایتزر، 1380). این جریان به واسطه پشتوانه سیاسی كه در گسترش مذهب تشیع داشت، سبب نفوذ مذهب تشیع در بخشهای بیشتری از جامعه ایرانی گشت، نفوذی كه همراه بود با آمیخته شدن هر چه بیشتر مذهب تشیع و فرهنگ ایرانی كه شاید هم به دلیل تشابه ساختاری این دو مجموعه با هم باشد(ر.ك: بیمن، 1381: 2ـ 51 و فیشر 1980). هر چند عموماً تشیع را در جامعه ایرانی بصورت یك كلیت یكدست و همسان مورد بررسی قرار دادهاند، اما كسانی مثل فیشر به تنوع و تكثر درونی مذهب تشیع در بخشهای مختلف قشربندی اجتماعی ـ فرهنگی ایرانیان اشاره میكنند (فیشر، 4: 1980).
این تنوع و تكثر را در تاكید بر وجوه خاصی از دین مثل وجوه عقلانی و فكری یا وجوه عاطفی و مناسكی به خوبی میتوان دید. یكی از مهمترین موضوعاتی كه میتواند مجرای بسیار مناسبی برای شناخت دینداری ایرانیان باشد، مقوله مناسك عزاداری محرم است كه فیشر آنرا «پارادایم كربلا» نام مینهد. اما به دلایلی كه بعداً شرح خواهم داد، من آنرا «گفتمان كربلا» مینامم. گفتمان كربلا، گفتمانی است كه دال برتر آن حادثه كربلا و روایت عاشورا توسط دینداران شیعی است به نظر فیشر (1980) سایر گروهبندیهای اجتماعی بر وجوه متفاوتی از مذهب تشیع تاكید بیشتری دارند. همانطور كه گفته شد در مطالعات اجتماعی دین در ایران كمتر به این مقوله گفتمان غالب در درون مذهب تشیع در اقشار و گروهبندیهای مختلف (مثل روحانیون، صوفیان، بازاریان و طبقات بالای شهری و در نهایت اقشار فرودست شهری و روستائیان و عشایر) توجه داشتهاند. به دلیل ساختار فرهنگی و سیال این گفتمان و پیوندی كه با حیات دائماً در حال تغییر فرودستان شهری داشته، همیشه متحمل تغییرات بسیاری نیز بوده است و این مساله خود ناشی از ساختار مناسك مذهبی است. چرا كه مناسك مذهبی علاوه بر آنكه بازنمای دگرگونیها هستند، یكی از نقشهای اصلیشان پیشبرد دگرگونی و اعتبار بخشیدن به دگرگونیهاست (بیتس و پلاگ، 1375: 678). مردم در طی تحول زندگیشان، نگرشها و ذهنیتشان نیز تغییر میكند و این سبب تغییر فهم آنها از عناصر اصلی مناسك مذهبی نیز خواهند شد. و از آنجا كه گفتمان كربلا حول شخصیتها و حادثههای خاصی ساماندهی شده است، این گفتمان و مناسك مربوط به آن نیز تغییر میكند. زیرا «تغییرات مناسك تابع تغییراتی است كه در شیوه تلقی از این شخصیتها پیش میآید» (دوركیم، 1383: 113). بنابراین این گفتمان و تغییرات آن بازنمای مناسبی برای زندگی مردم و تغییرات آن بالاخص در حیطه قشر اجتماعی مربوطه میباشد.
این گفتمان به دلیل نقش مهمی كه در حیات این مردم داشته است، در صور مختلفی تبلور یافته و مردم آنرا طی مكانیسمها و صورتبندیهای متنوعی بازسازی كردهاند. شكل سنتی تئاتر ایرانی، یعنی تعزیه یكی از این صورتبندی هاست و همچنین صور دیگری مثل روضه، سفرههای نذری خانگی، دستههای زنجیرزنی در ماه محرم، هیاتهای سینهزنی و عزاداری و مجالس مكرر و متعددی كه تحت تاثیر این گفتمان حیات دینی مردم را تشكیل میدهند، همه بیانگر تكثر تجلیات گفتمان كربلا در زندگی مردم هستند. یكی از صور مهم ظهور و بروز و عملكرد این گفتمان، هیاتهای عزاداری هستند. نیمه دوم دهه هفتاد با گسترش چشمگیر این هیاتها و محتوای آنها مواجه بودهایم. كه بنا به گفته كارشناس سازمان تبلیغات استان تهران، در حدود 15.000 هزار هیات ثبت شده در تهران وجود دارد كه این آمار فارغ از هیاتهای غیررسمی و هیات های زنانه ثبت نشده است. در این میان موج خاصی از هیاتها كه بیانگر تحولی عمیق در روند سنتی هیات بود، رشد و گسترش خاصی پیدا كرد. موجی كه بسیاری از مذهبیها از آن با عنوان «هیاتهای پاپ» و «هیاتهای سبك جدید» یاد میكنند. كه این عنوانها بیانگر تمایز آنها از سبك سنتی و رایج عزاداری بوده است.از سوی دیگر رسانهای شدن محتوای این هیاتها هم از طریق صدا و سیما با پخش محتوای این هیاتها و همچنین رواج بازار CDها و نوارهای مجالس مذهبی و ظهور ستارهگونه مداحان سبك جدید و تاكید رسمی و غیررسمی زیادی كه بر گفتمان كربلا گذاشته میشد، سبب گسترش هر چه بیشتر این هیاتها و محتوای آنها شد. آنچه كه از مشاهدات اولیه برمیآید حضور گسترده نسل جوان در این هیاتهاست. هر چند متخصصان سنتی دین، بالاخص روحانیون، نقدهای چندی به روند گسترش این هیاتها و محتوای آنها داشتهاند، اما این نقدها نه تنها اثری نداشته و بعضاً موجب رونق بیشتر آنها هم شده است. آنچه كه مهم است حضور گسترده اقشار فرودست شهری و بعضا روستائیان مهاجر در این فضاها و گرایش شدید آنها به گفتمان كربلا در وجه خاص خودشان ست.
این رساله در جهت بررسی گفتمان كربلا در شرایط حاضر و در صورتبندی جدید آن كه به نام «سبك جدید» معروف است و برای پی بردن به ویژگیها و مختصات فعلی دینداری اقشار فرودست شهری و تحولات آن ساماندهی شده است.لذا از یكسو با در نظر گرفتن این گفتمان به مثابه یك پدیده اجتماعی، رابطه آن با گروهبندی اجتماعی این مردم، هویت اجتماعی و سیاسی و تحولات آن بررسی خواهد شد و از سوی دیگر نقش گفتمان كربلا به مثابه نظام فرهنگی و یك نظام نمادین و منبع معنایی در زندگی این قشر اجتماعی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این دو سطح از تحلیل مبتنی بر تلفیقی از رویكرد جامعهشناختی دوركیم (برای سطح اول) و رویكرد تفسیری گیرتز (برای سطح دوم) میباشد. قابل ذكر است كه این رساله در پی تحلیل صرف امر قدسی در درون این گفتمان بنا به رویكردهایی مثل رویكرد میرچاالیاده (1376) یا رویكردهای روانشناختی و ذهنی و فكری صرف مثل رویكرد فریزر (1383)، و مالینوفسكی و تایلور(ر.ك: موریس، 1383) و همچنین رویكردهای دین شناختی و كلامی و درون دینی كه بیشتر به دنبال پیرایش تحریفات و بازگشت به اصل واقعه و ارائه قرائتی «اصیل» هستند(مطهری، 1379، نورینژاد، 1383) نیست، بلكه همانطور كه گفته شد بنا به رویكرد تلفیقی از نظریات گیرتز و دوركیم، به دنبال بررسی گفتمان كربلا، به مثابه یك ساختار فرهنگی و نظام نمادین و در ارتباط با امر اجتماعی و فرهنگی و به عنوان یك پدیده اجتماعی هستم.
2ـ1ـ اهمیت موضوع
در هر پارادایم علمی، موضوعات مورد پژوهش میتوانند از دو جهت اهمیت لازم را برای تحقیق داشته باشند: یكی از جهت محتوای درونی خود موضوع و دیگر از جهت موقعیت آن موضوع در سایر موضوعات.
مساله مذهب و مناسك مذهبی نیز از این دو جهت اهمیت بررسی را دارند. مذهب از یكسو به عنوان بخشی از هر فرهنگ با نمادهای مقدس و كاركردهای آنها سروكار دارد(گیرتز، 1973). و از سوی دیگر به عنوان پدیدهای اساساً اجتماعی با گروههای اجتماعی در ارتباط است (دوركیم، 1383). مذهب به مثابه مجموعهای متشكل از باورها و مناسك، نظام نمادین خاصی را جهت حل مساله معنا و تامین پشتوانه اخلاقی برای اعضای جامعه بر مبنای ایمان مذهبیشان فراهم میكند. اما این ایمان مذهبی بیش از هر چیزی از خلال مناسك مذهبی كسب میشود (گیرتز، 1973) و اقتدار اخلاقی اجتماع از خلال این مناسك به فرد انتقال مییابد(دوركیم، 1383). لذا مناسك یك وجه بسیار مهم از هر دینی هستند كه از دو جنبه پویایی شناسی ـ برای بررسی تحولات اجتماعی و مذهبی یك جامعه ـ و هم از جنبه ایستائیشناسی ـ به عنوان بازنمایی وضع فرهنگ و اجتماع ـ قابل بررسی هستند.
به همین سبب هم یكی از موضوعات اساسی انسانشناسی دینی، پژوهش در باب مناسك دینی و محتوا و عملكرد آنهاست. از وجه خاصتر موضوع این رساله نیز جامعه شیعی ایرانی، بالاخص در قشر مورد نظر یعنی فرودستان شهری از باب پژوهشهای اجتماعی دین، آثار بسیار اندكی را در بر میگیرد. علیرغم تاثیر بسیار گسترده دین در حیات این بخش از جامعه، به دلایل معرفت شناختی و روششناختی خاصی عموماً از حیطه پژوهشها، بالاخص در باب مناسك عزاداری و به عبارت عامتر گفتمان كربلا در حاشیه بودهاند. اجتماع ایرانی، بالاخص بعد از انقلاب مذهب را در همه عرصهها و البته سیاسیتر، تجربه كرد. و به دلیل تاثیر عمیقی كه گفتمان كربلا، هم در شكلدهی معرفت دینی این بخش از جامعه و هم در تامین منبع معنایی و تداوم هویت اجتماعی آنها در عرصه جامعه و فرهنگ دارد، پژوهش آن اهمیتی خاص در شناخت حیات فرهنگی و دینی مردم دارد.
تحولات اخیر اجتماع ایرانی در حیطه مذهب و اجتماع و فرهنگ بر گفتمان كربلا در این بخش از جامعه تاثیرگذار بوده است. لذا فهم این تغییرات و محتوای آن، همراه با فهم تداومها و استرارهای این گفتمان در این بخش از جامعه اهمیت خاص خودش را دارد.
همچنین اندك بودن مطالعات اجتماعی دین، بالاخص با رویكردی انسانشناختی در باب مذهب مردم ایرانی به همراه غفلتی كه در مطالعات اجتماعی دین ـ جامعهشناختی و انسانشناختی ـ در بررسی مناسك مذهبی در ایران رایج است، پژوهش در باب این مناسك را اهمیتی مضاعف میبخشد.
از سوی دیگر مساله شكلگیری، تداوم و عملكرد مناسك ثانویه و رابطه و تاثیر آن بر مناسك اولیه در مذهب تشیع جایگاه خاصی دارد. تشیع به دلیل تاریخ تكوین خاص خودش (ر.ك: الشیبی، 1380 و توال، 1380) در وجوه متعددی متكی بر این مناسك ثانویه بوده است. مناسك اولیه، مناسكیاند كه توسط بیانگذاران اصلی مذهب تدوین و ترویج پیدا میكنند و معمولاً هم بسیار صورتگرایانه و فرمال هستند. لیكن مناسك ثانویه، مناسكیاند كه در اصل جزء مناسك اصلی مذهب نبودهاند، اما بنا به شرایط اجتماعی ـ تاریخی خاصی اولویت و اهمیت بیشتری در یك نظام مذهبی پیدا كردهاند. این اولویت یافتن ناشی از نقش و عملكردی است كه برای دینداران دارند، لذا فهم جایگاه این مناسك ثانویه و موقعیت آن در نظام مناسك یك مذهب و چرایی این موقعیت و پیامدهای آن اهمیت خاص خودش را دارد.
گفتمان كربلا به عنوان یك گفتمان دینی در اقشار فرودست شهری قابلیت و پتانسیل سیاسی و اجتماعی و مذهبی بسیار بالایی دارد كه هم میتواند در این اقشار به صورت یك خرده فرهنگ همنوا با سایر اجزای مجموعه و هم در صورت مقتضی بصورت یك ضد فرهنگ، در تقابل با نظم مستقر عمل كند. لذا این پژوهش میتواند در وضعیت فعلی این موقعیت دوگانه گفتمان كربلا را بصورت طیف گونهای از یك خرده فرهنگ تا یك ضد فرهنگ بررسی كند.
با بررسی گفتمان كربلا میتوان ارتباط یك گفتمان دینی غالب در بخش خاصی از جامعه را با زمینههای اجتماعی و فرهنگی و مكانیسمهای تاثیر و تاثر متقابل آنها با یكدیگر را فهمید و در نهایت میتوان صورتبندی گفتمان دینی این بخش از جامعه و محتوا و عملكرد آنرا درك كرد. و از خلال این صورتبندی گفتمانی پی به وضعیت حالات روحی و سبك زندگی و هویت گروهی و اجتماعی دینداران و بازنمایی آن در كیهانشناسی و نظام باورها و اعتقادات آن گفتمان دینی و در نهایت تاثیر آنرا بر منش اخلاقی و ساختار فكری ـ انگیزشی آنها بدست آورد.
3ـ1ـ ضرورت موضوع
عمده مطالعات اجتماعی دین در ایران عموماً معطوف به مساله سكولاریسم هستند و از سوی دیگر دین و مذهب تشیع را در كلیت آن در نظر گرفتهاند و مطالعات اندكی در باب موضوعات خاصتری از جمله مناسك عزاداری و گفتمان كربلا صورت گرفته و پژوهشهای صورت گرفته نیز (در پیشینه پژوهشی به این ادبیات اشاره خواهد شد) مناسك عزاداری را به عنوان جزئی فرعی در نظر گرفتهاند.
باید دقت كرد كه گفتمان كربلا علاوه بر موقعیت آن در اقشار مورد نظر این رساله یعنی فرودستان شهری در سایر اقشار نیز جایگاه مهمی دارد. از سوی دیگر مناسك عزاداری محرم به عنوان یك مناسك جمعی برای جامعه شیعی ایران اهمیت بسیار زیادی دارد و كل جامعه را در فضایی مناسكی قرار میدهد و همه مردم ـ حتی در مواردی اقلیتهای دینی ـ درگیر آن میشوند. لذا به سبب جایگاه گفتمان كربلا در تشیع ـ بالاخص اقشار مورد نظر ـ فهم وجه تاریخی معاصر این گفتمان در شرایط فعلی و تحولات آن ضرورت خاصی برای بررسی اجتماعی و فرهنگی دین در ایران دارد.
ظهور اشكال جدید در مناسك عزاداری و محتواها و صورتبندی گفتمان كربلا، ضرورت فهم چرایی و چگونگی این صور جدید و پیامدهای آنها را ایجاد میكند. این تحولات از نظر عموم دینداران سنتی برای دین پیامد مناسبی ندارند، اما جدای صحت درون دینی این صورتهای جدید، ظهور و بروز آنها دلایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص خودش را دارد كه فهم آنها ضروری است.
لذا در كل فهم وضعیت فعلی گفتمان كربلا از جنبههای زیر ضرورت دارد:
1ـ فهم رابطه نمادها مقدس گفتمان کربلا با حیات اجتماعی و فرهنگی فرودستان شهری؛ 2ـ فهم جایگاه این گفتمان به مثابه ” نظام فرهنگی ” و ” پدیده اجتماعی ” در حیات دینی مردم؛ 3- فهم آن به مثابه یك منسك دینی مهم و موثر در حیات دینداران؛ 4ـ فهم تحولات این گفتمان به عنوان یك تغییر و تحول مذهبی در جامعه فعلی ایران شیعی؛
4ـ1ـ اهداف تحقیق
در هر پژوهشی اهداف آن بیانگر سمت و سوی روندهای پژوهشیاست. اهداف هر تحقیقی را در سه سطح میتوان در نظر داشت، 1ـ سطح اول برای فهم موضوع 2ـ سطح دوم برای توصیف آن و 3ـ سطح سوم برای تبیین و تفسیر معنای موضوع.
در كل این رساله نیز در جهت سه سطح فوق ساماندهی شده است، یعنی فهم و توصیف و در نهایت تبیین و تفسیر گفتمان كربلا در ساختار اجتماعی و فرهنگی فرودستان شهری.اما این اهداف بصورت جزئیتر شامل فهم و توصیف وضعیت امروزی این گفتمان و تحولات اخیر آن و فهم صورتهای جدید گفتمان كربلا و مناسك عزاداری در وهله اول میشود. و در وهله دوم به سطوح تبین موضوع خواهیم پرداخت و هدف ما در این مرحله، تبیین و تفسیر نظام نمادین و نظام معنایی این گفتمان و نقش آن در زندگی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی مردم و همچنین تبیین و تفسیر تحولات فعلی این گفتمان و تغییرات و تداومهای آن نسبت به گذشته را شامل میشود.
در نهایت در بحث مطالعات انسانشناختی دین به فهم و تبیین موضوع سلسله مراتب مناسك در یك مذهب و چرایی و چگونگی مكانیسمهای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آنها بر شرایط مذهبی و اجتماعی و فرهنگی پیروان آن مذهب خواهیم پرداخت.
باید دقت كرد این پژوهش به دنبال مطالعه كلامی گفتمان كربلا برای بررسی صحت و سقم محتویات و عناصر این گفتمان از منظر درون دینی نیست. به عبارت دیگر هدف این رساله در پی بررسی تاریخنگارانه این گفتمان یا ارائه تفسیر جدید جامعهشناختی از واقعه تاریخی كربلا (آنگونه كه در كارهای شریعتی، 1379 و مطهری 1379 دیده میشود) نیست. به عبارت دیگر بنا به رویكردی دوركیمی (1383) هیچ دین باطلی وجود ندارد و همه باورهای مذهبی ریشه در واقعیت دارند و بیانگر واقعیت هستند، لذا در بررسی این گفتمان دینی نیز بحثی در باب بطلان و صحت و سقم تاریخی و درون دینی آن نیست. بلكه با رویكرد دوركیمی (1383) و رویكرد تفسیری گیرتز( 1973) به دنبال كاركردهای اجتماعی این گفتمان و نقش آن در مساله هویت اجتماعی و حل مساله معنا و پیوند روحیات و سبك زندگی مردم با جهانبینی و نظام اخلاقیشان خواهیم بود.
5ـ1ـ سوالات تحقیق
پرسشهای هر پژوهشی بسته به چارچوب نظری تدوین میشوند. در این رساله نیز سعی شده بنا به رویكرد تئوریك آن، پرسشهای خاصی برای كلیه فرآیندهای تحقیق در نظر گرفته شوند.
گفتمان کربلا به عنوان یك گفتمان دینی شامل یك نظام نمادین است كه در یكسری صور مناسكی تبلور پیدا میكند و در نهایت حیات مذهبی دینداران را در این وجه خاص شكل میدهد. پرسشهای اصلی این پژوهش نیز در باب چگونگی صورتبندی نهایی گفتمان كربلا در قشر فرودستان شهری است. و در وهله دوم به چگونگی و چرایی رابطه این گفتمان با زیست جهان اجتماعی و فرهنگی این مردم و تاثیرات و پیامدهای متقابل آنها خواهیم پرداخت.
این پرسشهای كلی در پرسشهای جزئیتر زیر خلاصه میشوند:
– نظام نمادینی كه در این گفتمان وجود دارد، چه ویژگیهایی دارد؟
– نظام نمادین این گفتمان ، بیانگر چه نظام معنایی است؟ به عبارت دیگر دلالتهای معنایی این نمادها چیست؟
– این گفتمان چه رابطه ای با موقعیت اجتماعی این قشر اجتماعی و هویت اجتماعی آنها دارد؟
– در حیات روزمره مردم(فرودستان شهری)و كنشهای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی آنها، این گفتمان چه نقشی دارد؟
– حیات اجتماعی و فرهنگی مردم چه تاثیری بر صورتبندی این گفتمان دارد؟
– چه تحولاتی در این گفتمان در شرایط فعلی جامعه و فرهنگ ایرانی بوجود آمده است؟
– علیرغم این تحولات، چه تداومها و استمرارهایی در این گفتمان دیده میشود؟
– این گفتمان چه جایگاهی در موقعیت فعلی جامعه ایران و در كلیت نظام مذهبی تشیع ایرانیان دارد؟
6ـ1ـ مفاهیم اصلی این پژوهش
در هر پارادایم علمی، مفاهیم و نظام مفهومی یكی از مهمترین بخشهای آن را شكل میدهند(چالمرز،1379). انسانشناسی دین نیز بواسطه نوع مفاهیم و پروبلماتیكهای خاص خودش توانسته از پارادایم جامعهشناسی دین متمایز شود.
در این رساله كه یك پژوهشی در حیطه انسانشناسی دین خواهد بود سعی شده از صورتبندی مفهومی سنت پژوهشی انسانشناسی در باب دین و عناصر مربوطه استفاده شود. چرا كه این مفاهیم در نحوه فهم و توصیف و در نهایت در صورتبندی تبیین و تفسیر از موضوع بسیار مهماند.
مهمترین مفاهیم این رساله عبارتند از مذهب، مناسك(مناسك عزاداری)، گفتمان (گفتمان كربلا) خواهد بود.
معنای مورد نظر از این مفاهیم در این رساله مبتنی بر دیدگاه نظریهپردازانی است كه چارچوب تئوریك این رساله بر رویكرد آنها بنا شده است. لذا به شرح این مفاهیم از منظر نظریهپردازان مورد نظر خواهیم پرداخت.
1ـ6ـ1ـ مذهب و مناسك
در نظریات دوركیم به عنوان یكی از اركان تئوریك این رساله، مهمترین ویژگی رهیافتش به دین، تاكید بر وجه اجتماعی دین است (گیدنز، 1363) برای او «دین به حد اعلا اجتماعی است. تصورات دینی، تصوراتی جمعی و بیانگر واقعیتهای جمعی هستند» (دوركیم، 1383: 13). این رویكرد دوركیم به معنای نادیده گرفتن امر قدسی نیست، چرا كه او ویژگی بنیادی دین را تقسیم جهان معلوم و شناختنی براساس تقابل دوگانه مقدس و نامقدس میداند. نكته مهمی كه در تعریف دوركیم از دین وجود دارد، نگاه مجموعهای او به دین است. برای دوركیم دین قابل تقلیل به یك اصل یا عنصر نیست بلكه «دین كلی متشكل از اجزاء متمایز و به نسبت فردیت یافته است» (قبلی، 54) برای او دین متشكل از مجموعهای از باورها و مناسك است (قبلی). «مناسك دینی شیوههای عملی هستند كه فقط در درون گروههای گردهم آمده پیدا می شوند و هدف آنها برانگیختن، زنده نگه داشتن و یا بازسازی برخی حالتهای ذهنی گروههاست»(قبلی، 13) دوركیم میان جهان اجتماعی، وجدان اخلاقی و مناسك مذهبی رابطه خاصی را در نظر میگیرد (قبلی، 1ـ 360). شرح مفصل منظر دوركیم را در بخش نظری خواهیم آورد.
از نظر گیرتز، دین به منزله بخشی از یك فرهنگ با نمادهای مقدس و كاركردهای آنها سر و كار دارد، تا روحیات آدمها، یعنی آهنگ، خصلت و كیفیت زندگی و سبك اخلاقی و زیبائی شناختی و حالات زندگی آنها را با جهانبینیشان، یعنی همان تصویری كه از واقعیت عملكرد اشیاء دارند و فراگیرترین اندیشههای آنها در باب نظم تنظیم كند (همیلتون، 1377: 274). به همین سبب از نظر او دین عبارتست از «نظامی از نمادها كه كارش استقرار حالتها و انگیزشهای نیرومند، قانع كننده و پایدار در انسانها از طریق صورتبندی مفاهیمی از نظم عمومی جهان هستی و پوشاندن این مفاهیم با چنان حالهای از واقع بودگی كه این حالتها و انگیزشها بطور بیهمتایی واقعبینانه به نظر آید» (گیرتز، 90: 1973) او در این تعریف تاكید خاصی بر نمادهای مقدس دارد. نمادهایی كه ]میتوان آنها را عناصر اصلی شكلبندی صوری و محتوایی یك گفتمان دینی هم دانست[ از نظر او هم موقعیت ما را در جهان بیان میكنند و هم به این موقعیت شكل میدهند (قبلی، 90، 91). او مهمترین ویژگی دین را ایمان دینی میداند. از منظر گیرتز، ایمان دینی همراه با روح تعهد و التزام است نه استدلال. برای او، مكانیسم ایجاد كننده ایمان، مناسك است. پذیرش مرجعیت چشماندازهای دینی از خلال مناسك برای دینداران امكانپذیر میشود. در مناسك مذهبی آمیختگی نمادین روحیات معنونی و جهانبینی بوجود میآید و آگاهیهای معنوی مردم را شكل میدهد(قبلی، 89). گیرتز دین را به مثابه یك نظام فرهنگی[1] در نظر میگیرد.گیرتز این استعاره را در باب دین به كار میبرد تا دین را به مثابه امری فرهنگی در نظر بگیرد. چرا كه از نظر او فرهنگ یا قلمرو نمادین تمایز خاصی با نظام و ساختار اجتماعی دارد. این تمایز در منطق انسجام این دو حیطه است. برای گیرتز
فرهنگ و قلمرو نمادین دارای انسجام منطقی ـ معنایی[2] است و نظام اجتماعی دارای انسجام كاركردی ساختاری[3] است(Eriksen & Nielsen, 2001:102).
یك نكته مهم در رویكرد این دو نفر به دین اینست كه آنها برخلاف سنت گذشته انسانشناسی دین که بیشتر بر وجوه غریب و شگفتانگیز دین و تقلیل كاركرد دین به تبیین و توجیه این امور می پرداخت(موریس، 1383: 13)، بر این تاكید دارند كه دین علاوه بر حل مسائل كلانی از قبیل رنجها و شرها، به امور روزمره نیز میپردازد. به عبارت دیگر دین و مذهب، جهان روزمره را نیز در قرار دادن آن در گسترهای از نمادهای مقدس و نظم كلان تبیین و توجیه میكند. «كار اصلی موجودات مقدس همانا نگهداری جریان عادی حیات به شیوهای مثبت بوده است» (دوركیم، 1383: 38) و از نظر گیرتز نیز دین نه تنها كوششی در جهت توجیه جنبههای شگفتانگیز جهان است، بلكه در زمینهای گستردهتر برای یكنواختی زندگی و جریان عادی آن نیز اعتباری فراهم میكند (بختیاری و حسامی، 1379 و موریس، 1383).
شرح بالا از مفهوم دین در نزد این نظریهپردازان برای ارائه درك مقدماتی من از دین و مذهب در این بخش كافی به نظر میرسد و شرح مفصل آن را به بخش نظری ارجاع خواهیم داد. همانطور كه گفته شد اینها در بررسی دین به مقوله مناسك تاكید خاصی دارند و بسیار نیز بدان پرداختهاند. به هر حال در ادبیات انسانشناسی نیز مناسك در كلیت آن تعریفهای متعددی را در بر گرفته كه همه آنها بر نوعی خروج از جریان عادی و تجربهای متفاوت از زندگی در سایه حضور امر قدسی، همراه با فعالیتهای زبانی و بدنی خاصی اشاره دارند(Bowie,2000:153-8). بر مبنای این مولفهها مناسك «مجموعهای از سخنان بر زبان آمده، حركات انجام یافته و موضوعات و اشیاء دستكاری شده است كه دقیقاً مورد جمعآوری و تدوین قرار گرفته، و به باور مربوط به حضور فعال و موثر موجودات مافوق طبیعی ارتباط مییابد» (پانوف و پرن، 1382: 9ـ 258). مناسك عزاداری نیز گونه خاصی از مناسك است كه در مواقع بحرانهای ناشی از فوت یكی از اعضای اجتماع یا به یاد چنین حادثه ای برای تجدید انسجام جامعه برگزار میشود(دورکیم1383).
2ـ6ـ1ـ گفتمان، گفتمان كربلا
در زبان متعارف، گفتمان صرفاً یك تركیب منسجم یا معقول از گفتار یا نوشتار است (ون دایك، 1382: 383) اما در وجه علمی و تخصصیاش، یك گفتمان مجموعهای از عبارات است كه زبانی برای صحبت كردن ـ یعنی روش بازنمایی ـ درباره نوع خاصی از دانش پیرامون یك موضوع را ارائه میدهد. وقتی بیانات خاصی درباره یک موضوع در درون یک گفتمان خاص اظهار می شوند، این گفتمان امکان ساختن آن موضوع را به شیوه ای خاص فراهم میآورد. همچنین این گفتمان امكان ساختن شیوههای دیگری را كه موضوع مورد بحث را میتوان مطرح كرد، محدود میسازد(هال، 1383: 36). به تعبیر فوكو ماهیت یك گفتمان بگونهای است كه باعث بیان گزارههای خاصی میشود و از بیان گزارههای دیگر جلوگیری میكند(فوكو 1380). از سوی دیگر یك گفتمان صرفاً حاوی یك عبارت نیست، بلكه شامل عبارات متعدی است كه با هم در كارند تا به چیزی شكل بدهند كه فوكو آنرا صورتبندی گفتمانی مینامد. این عبارات جفت و جور یكدیگرند، چون هر عبارت دلالت بر یك رابطه با كلیه عبارات دیگر دارد. آنها به یك موضوع اشاره دارند و از یك سبك برخوردارند (هال، 1382: 36).
كربلا از یكسو اشاره به یك شهر مقدس شیعیان دارد و از سوی دیگر اشاره به مكان حادثه عاشورا دارد. حادثهای كه در سال 61 هـ.ق منجر به شهید شدن امام حسین شد(ابن اعثم كوفی. 1373 و مسعودی، 1381). اما این حادثه در طی منسكی شدن و یادوارههای مناسكی كه برای شهادت امام حسین و یارانش گرفته میشد، سلسله مناسك خاصی را در مذهب تشیع حول خویش ایجاد كرد. به گونهای كه واژه كربلا، جدای از دلالت مكانی، بیشتر دلالتی تاریخی ـ تاریخ مقدس ـ یافت و موضوعات مهمی برای تفكر دینی تشیع از جمله ظلم و بیعدالتی و مبارزه، مساله حقیت و شهادت و … در نظام دالهای آن قرار گرفت(فیشر، 7: 1980و توال، 1383: 30). من اصطلاح گفتمان كربلا را با توجه به اصطلاح پارادایم كربلا، از فیشر (فیشر، 10: 1980) و همچنین با توجه به مفهومی که در باب مناسک مذهبی محرم و اعتقادات مربوط به آن با عنوان « دستگاه امام حسین » در میان معتقدان رایج است اقتباس كردهام. فیشر این پارادایم را یك ساختار نمادین و فرهنگی میداند كه طی تاریخ تشیع شكل گرفته و در طی انقلاب 57 برجستگی خاصی یافته است. او بر وجه عاطفی خاصی كه در این پارادایم هست و نقش مهم آن در شناخت تاریخ و اجتماع تشیع اشاره دارد (قبلی، 13ـ10). اما بنا به دلایلی كه در بخشهای بعدی خواهم گفت من واژه گفتمان را بر پارادایم ترجیح دادهام. لذا از اصطلاح گفتمان كربلا استفاده خواهم كرد. گفتمان کربلا در صورتبندی خاصی كه در اقشار فرودست دارد، در مجموعه عناصر مذهبی آنها، جایگاه كانونی خاصی دارد. گفتمان كربلا، گفتمانی است كه دال برتر آن حادثه تاریخی كربلا است، اما نه در معنای تاریخنگارانه آن، بلكه در معنای تاریخ قدسی (ر.ك: الیاده، 1379). این گفتمان بیانگر و بازنمایاننده ارزشهای كلیدی مذهب تشیع از یكسو و تبیین مسائل و حل مساله معنا در زندگی این مردم، به مثابه یك نظام فرهنگی، از سوی دیگر است. این گفتمان همانطور كه در طرح مساله گفته شد بار هویتی خاصی را برای تشیع بالاخص در حیطه اقشار فرودست شهری كه معرفت دینی آنها بیش از هر چیزی با ساختار این گفتمان هماهنگ است، فراهم كرده و از سوی دیگر رابطه عمیقی را با ساختارهای فرهنگی و اجتماعی آنان پیدا كرده است. البته باید دقت کرد که گفتمان کربلا یکی از گفتمان های دینی مردم است و در میان یک مجموعه گفتمان های دینی قرار می گیرد.
3-6-1- اقشار فرودست شهری
منظور از اقشار فرودست مردمی است که عموما از جنبه اقتصادی در موقعیت پایینی بوده و از لحاظ موقعیت شهرنشینی نیز عموما در محله های عادی و پایین شهر سکونت دارند و بعضا هم مهاجرانی اند که ریشه روستایی دارند. به عبارت دقیق تر مقصود من از این اقشار بیشتر متوجه قشری است که سروش(1382) آنها را ذیل دینداران معیشت اندیش معرفی میکند. به عبارت دیگر مفهوم اقشار فرودست شهری، با مولفههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خاصی تعریف میشود كه آنها را در موقعیت فرودستی از لحاظ این مولفهها به نمایش میگذارد. یک نکته مهم در تعریف این اقشار اینست که در آنها احساس فرودستی نسبت به کلیت نظم، قدرت و ساختار اجتماعی وجود دارد. این احساس در موضع گیری آنها نسبت به جامعه وجود داشته و معمولاً با نوعی ارزیابی اخلاقی منفی از وضعیت جامعه و فرهنگ همراه است.
البته مفاهیم دیگر از جمله فرهنگ، اجتماع، نمادها، امر مقدس و همچنین تقسیمات جزئیتری در مفاهیم قبلی مثل مناسك تقویت و … نیز در این رساله به كار خواهند رفت. اما به دلیل اینكه مفاهیم تعریف شده در بالا اهمیت مركزی را برای رساله دارند، سعی شده در این قسمت صرفاً به تعریف آنها پرداخته شود. مفاهیم حاشیهای و فرعیتر در بخشهای بعدی و در قسمت مربوطه توضیح داده خواهند شد. اما به هر حال این رساله بیش از همه متكی بر مفاهیم مذهب، مناسك و گفتمان كربلا و قشر فرودست شهری است كه در فوق اینها را در حد نیاز سعی كردم شرح دهم.
[1] . Gultural System
[2] . Logical- meaningfully
[3] . Causal- functionally
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است