جوامع بشری ، برای حفظ نظم و تضمین ارزش ها و هنجارهای حاکم برنظام اجتماعی خود و پاسداری ازآن قواعد ومقرراتی را به وجود می آورند که قانون می گویند . اگر انحراف وتخطی از هنجارهای پذیرفته شده در جامعه جنبه ی مجـرمانه پیـدا کند و از حالت منفصل وایستا به ضدیتی محسوس وآشکار تبدیل گردد ، عنوان جرم به خود می گیرد و واکنش وعکس العمل جامعه وقانون نسبت به آن تشدید خواهد شد .
یکی از مهم ترین جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص ، قتل عمد است که حق حیات آدمی و اصل مصونیت از تعدی وتعرض وی را هدف قرار می دهند و همواره در قوانین جزایی شدیدترین واکنش کیفری برای آن پیش بینی شده است .
در اسلام قتل از گناهان بزرگ شناخته شده است که مرتکب آن را به جهنم ابدی نوید می دهد .« ومن یقتل مومنا متعمدا فجزاه جهنم خالدا فیها وغضب الله علیه و لعنه و اعد له عذابا عظیما 1»
« هرکس از روی عمد مومنی را بکشد ، مجازاتش جهم ابدی است . خداوند چنین کسی را مورد غضب قرارداده و لعنت می کند و عذاب بزرگی برای او در نظر گرفته است .
براین مبنا در اسلام قتل عمد بسیار تقبیح شده و برای مرتکب آن مجازات قصاص در نظر گرفته شده است « یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر و…»2
مجازات قصاص درجرم قتل عمد از حیث تقیین راجع است به مصالح حیات انسانی وازاین منظر متفاوت ازمصالحی است که درجرایم مالی و یا سایر جرایم منظورنظر قانونگذار است .
قصاص سابقه ای تاریخی به قدمت قتل دارد و درهمه جوامع ، به عنوان یک واکنش قوی علیه قتل عمد به کار گرفته شده است . ژان ژاک روسو، درکتاب قرارداد اجتماعی خود راجع به مجازات قصاص ، چنین اظهارنظر می کند « مجازات اعدام (قصاص ) که به جنایت کاران تعلق می گیرد را نیز باید با همین دید مورد توجه قرارداد ، انسان برای اینکه بدست یک قاتل کشته نشود ، قبول می کند درصورتی که مرتکب جنایت شد ،بمیرد بدین ترتیب کسانی که مجازات اعدام را تعیین کرده اند جان خود را ارزانی نداشته اند وحتی نمی توان فرضی نمود که در موقع تصویب این مجازات فکر اینکه خودشان بدار آویخته شوند هم به ذهنشان خطور کرده باشد . برعکس آنها بفکر تضمین زندگی خود بوده اند .
بعلاوه هرفرد شرور که به قانون اجتماعی تجاوز کند – باعمل خود نسبت به وطنش یاغی و خائن محسوب می شود. بنابراین با کشتن مجرم ، یک دشمن را نابود کرده اند ونه یک عضو جامعه را »1
در نتیجه از نظر روسو ، قصاص هم متناسب با جنایت جانی است وهم منشأ چنین مجازاتی پذیرش قرارداد اجتماعی از طرف مجرم است .
از آنجا که با قتل یک انسان شرایط روحی و روانی اسفباری برخانواده مقتول مستولی می گردد در نتیجه قصاص قاتل ازیکسو موجب بازدارندگی قاتل از تکرار قتلهای دیگر می شود و ازسوی دیگر با التیام زخمهای روحی و روانی خانواده مقتول ،تعادل روانی در سطح اندک مجدداً به پیکره خانواده باز می گردد و ترمیم احساس در سطح وسیع در جامعه مجدداً باز تولید می شود .
اما در دین اسلام قصاص یک رفتار منحصر به فرد در مقابله با قتل نیست . در قرآن تنها برقصاص قاتل تأکید نشده است . قرآن برعفو و بخشش نیز تأکید دارد و تأکید بر غلبه جنبه خصوصی یا حق الناسی قصاص نیز به همین دلیل است . قرآن کریم اگرچه قصاص را حق اولیاء دم درقتل عمدی قرارداده است ، اما درعین حال عفو وبخشش قاتل را نیز توصیه کرده و اولیاء دم را به آن ترغیب نموده است . در اسلام درباب قتل انسان اگرچه بیان شده که چنانچه فردی کسی را به قتل برساند مانند این است که تمام مردم دنیا را کشته ، ازسوی دیگر تأکید نموده که چنانچه شخصی فردی را از مرگ نجات دهد مانند این است که تمام مردم دنیا را از مرگ نجات داده است .
قانون مجازات اسلامی نیز که براساس رویکرد نظام اسلامی مبتنی بر مطابقت قوانین با شرع مقدس وضع شده قصاص را برای مجازات قتل عمد در نظر گرفته است وبرای قتل عمد، اصل را برمجازات قصاص قرارداده است اما درعین حال در موارد گوناگون سعی برآن بوده که تاحد امکان مطابق با فقه ، مجازات قاتل عمدی را کاهش داده و از قصاص نمودن قاتل جلوگیری نماید .
در مواد متعددی از قانون مجازات اسلامی هرچند براساس تعریف فقها از قتل عمد ونیز صراحت ماده 206 ق.م.ا قتل ارتکابی عمدی است اما در عین حال قتل ارتکابی ، قابل قصاص نبوده و مسئولیت مرتکب کاهش می یابد مصادیق کاهش مسئولیت در قتل عمد در قانون مجازات اسلامی بیشتر همان مواردی است که در کتب فقهی تحت عنوان شرایط قصاص بحث شده اما منحصر به این موارد نیست چرا که هرجایی که عمل ارتکابی قتل عمد باشد اما قانون گذار مجازات اصلی (قصاص) را قابل اعمال ندانسته در عین حال مجازات دیه و حبس تعزیری را به جای مجازات قصاص در قانون مجازات اسلامی گنجانده است مسئولیت فردکاهش یافته است .
« در اسلام تشریع قصاص هیچ گونه ارتباطی با مسئله انتقام جویی ندارد ، هدف از قصاص حفظ حیات عمومی اجتماع و پیشگیری از تکرار قتل و جنایت است »1 .مسئولیت کیفری کاهش یافته در قتل عمد بر پایه رویکرد سیاست کیفری فقه امامیه مبنی بر رهایی حداکثری قاتل از مجازات اعدام است از این رو شاید با فرصت دوباره بخشیدن به قاتل بر ادامه زندگی،یکی از اهداف مجازات یعنی اصلاح فرد،قابل دست یابی باشد .اما از سوی دیگر حمایت از قربانی جرم و جلو گیری از تکرار جرم در آینده از جانب مجرم و ارعاب دیگران از دیگر اهداف مجازات است .لذا در کاهش مسئولیت باید این اهداف نیز در نظر گرفته شود و بسته به نوع جرم و حالات مجرم و موقعیتی که مجرم در آن قرار گرفته اقدام به کاهش مسئولیت ویا عدم کاهش مسئولیت واعمال مجازات کامل در نظر گرفته شده نسبت به مجرم نمود
اعتبار امر مختومه عبارت است از معتبر بودن قضیه ای که قبلاً در دادگاه صالح به آن رسیدگی شده و حکم قطعی صادر گردیده و بر اساس این امر و به دلایلی از قبیل جلوگیری از صدور آراء متعارض ، حفظ نظم عمومی و استحکام بخشیدن به احکام دادگاه ها وجلوگیری از دعاوی واهی مراجع رسمی اعم از دادگاه ها و دادسراها ممنوع از رسیدگی مجدد به این دعاوی میباشنداین اعتبار در بند 5 ماده 6قانون آئین دادرسی کیفری بصراحت آمده و ما در هیچ یک از قوانین دیگر نامی از آن را مشاهده نمیکنیم نظر به اینکه موضوع تحقیق بررسی تطبیقی با حقوق فرانسه میباشد و قانون ایران نیز اقتباس شده از این کشور میباشد در فرانسه نیز تعریف مشابه ای ارائه شده است که همان فرض صحت و درستی احکام میباشد که بطور مفصل در مباحث آینده از آن سخن به میان می آوریم .شرایطی که برای تحقق اعتبار امر مختوم برشمرده اند عبارت است از شروط سه گانه وحدت موضوع ، وحدت طرفین و وحدت سبب که البته برخی شرط چهارمی را بنام قطعیت رای صادره پیشین بدان افزوده اند که البته از موارد اختلافی بین حقوقدانان بشمار میآید لیکن در فرانسه بموجب رای وحدت رویه 30 ژانویه1920 قطعیت رای قبلی را لازم دانسته اند.،شرایط یادشده از تفاوتهای در حقوق مدنی و کیفری با یکدیگر برخوردارند که تا حدی که ما را از موضوع اصلی تحقیق دور ننماید بدان پرداخته میشود دامنه اعتبار امر مختوم در تحقیقات مراجع تحقیق اعم از دادگاه ها و دادسراها نیز گسترش داشته که به تفکیک و در خصوص کلیه قرارها صادره در دادسرا از جمله قرار منع تعقیب ، موقوفی تعقیب و… و صدور احکامی از جمله برائت و مجرمیت مورد بررسی قرار داده شده وبطور جداگانه با حقوق فرانسه مورد مقایسه قرار داده شده است .قاعده منع تعقیب مجدد که شکل دیگری از اعتبار امر مختوم ولیکن در سطح بین المللی آن میباشد از نقطه نظر حقوق جزای بین الملل در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته و به بررسی این موضوع میپردازد که آیا احکام صادره از محاکم خارجی دارای اعتبار امر مختوم است یا خیر؟و پاسخ به این سوال که آیا کسانی را که بخاطر ارتکاب جرمی در کشور دیگر مجازات گردیده اند میشود در کشور ایران یا کشور متبوعشان مجدداً مورد محاکمه و مجازات قرار داد؟که مشروحاً در خلال تحقیق بدان پاسخ داده میشود .امر مختوم کیفری حالتهای متفاوتی از جرم را مانند جرایم مشابه و مستمر و مرتبط را با شرایطی که ذکر آن در تحقیقی که پیش روست در بر خواهد گرفت و در ارتباط با روابط معاونین و شرکاء جرم و تحلیل سوالاتی از قبیل اینکه آیا اگر شخصی قبلاً بعنوان مباشر جرمی مورد تعقیب قرار گرفته و برائت حاصل نموده آیا میتوان وی را تحت عنوان معاونت مجدداً مورد تعقیب قرار داد ؟پرداخته.البته در فرانسه پاسخ به این سوال مثبت میباشد زیرا نویسندگان فرانسه صراحتاً بیان نموده اند که اعتبار امر مختوم شامل اشخاصی میباشد که یکبار تحت عنوانی از قبیل معاون و … تعقیب شده باشند و مجدداً تحت همان عنوان مورد تعقیب قرار گیرند و امر مختوم شامل شخصی که مجدداً با عنوان متفاوتی مورد تعقیب قرار گرفته نمیشود در ایران نویسندگان به تحلیل متفق القولی نرسیدهاند لیکن بهترین تحلیل را موارد عینی صدور حکم و موارد شخصی آن دانسته اند . که در طول تحقیق به بیان استدلالات صورت گرفته پرداخته خواهد شد.
واژگان کلیدی:
امر مختوم ـ حقوق کیفری ـ حقوق مدنی ـ موضوع ـ سبب ـ حکم ـ قرار ـ منع تعقیب مجدد
برای تشخیص حق از باطل و جلوگیری از از متضرر گردیدن افراد از صدور آراء به مراجع مربوطه در اینخصوص اعم از دادگاه ها و دادسراها اختیار و اجازه داده شده که پس از تحقیق و بررسی موضوع و انطباق با قوانین بدنبال راه حلی برای رفع این گونه شبهات و اختلافات پیدا نماید و راه حل اساسی را برای از میان برداشتن مایه نزاع ارائه دهند که با وجود اعتباری هم چون اعتبار امر مختومه در قوانین اعم از حقوقی و کیفری این مشکل برطرف میگردد . و در نهایت پایانی به دعوا خواهد داد . زیرا میدانیم که اگر برای دعوی پایانی نباشد نوعی تشتت پیش خواهد آمد و افراد به بهانه های گوناگون درصدد اعتراض از رای برآمده و در مقام احقاق حق خود اطاله دادرسی را بدنبال می آورند .بغیر از اینکه هیچ وقت نظر یکی از طرفین تامین نخواهد شد .علی ایحال نهادی چون اعتبار امر مختومه پایانی برای اینگونه تعارضات خواهد بود و قوانین کیفری ما شرایطی را برای برخورداری از این اعتبار عنوان نموده اند که از جمله وحدت اصحاب ، وحدت طرفین و وحدت سبب میباشد . اگرچه دارای تفاوتهائی با حقوق مدنی میباشد که سعی گردیده بدان پرداخته شود.
الف )اهمیت تحقیق :
برای جلوگیری از سوء استفاده قضات در صدور رای و همچنین تجدید شدن رسیدگی به جهت احقاق حق طرفی که از رای صادره متحمل زیان گردیده قوانین آئین دادرسی کیفری و مدنی ما راه های مختلفی را مفتوح گذاشته اند که صحت و در ستی رای را تامین نمایند.اما به هر حال برای هر دعوای پایانی وجود دارد مهمترین اهداف قانونگذاران ،از وضع قوانین آئین دادرسی در وحله اول جلوگیری از ایجاد مزاحمت و سپس فصل سریع خصومت میباشد . که علت آن نیز در زیانهای اقتصادی و اجتماعی دعوی میباشد میدانیم که تسریع در روند حل و فصل دعاوی و جلوگیری از تجدید شدن آنها ارتباط نزدیکی با نظم عمومی داشته.
بدون شک هدف هر دادرسی این است که نتیجه آن منطبق با حقیقت باشد اما برای احقاق حقوق افراد راه تجدید نظر از احکام نادرست باز شده میباشد .اما بالاخره نفع جامعه نیز ایجاب میکند که رسیدگی به هر دعوی پایانی داشته باشد و طرح مجدد آن پس از قطعیت ممنوع میباشد .
که به منظور نیل به این مهم به تصمیم قطعی دادگاه اعتبار ویژه ای داده شده است که بموجب آن هیچ مرجعی نمیتواند حکم را معلق کند یا با صدور رای مخالف آن را از اثر بیندازد .البته با قطعیت رای افراد ناراضی از حکم میتوانند از طریق راهای پیش بینی شده در قانون از جمله تجدید نظر خواهی ،فرجام خواهی فسخ رای صادره را بخواهند و نمیتوانند از نو و مجدد موضوع را مطرح سازند .
این اعتباردرحقوق ” اعتبار امر مختومه ” نامیده شده که برگردان قاعده Autorit dela در حقوق فرانسه است .پس در واقع زمانی که حکم در زمره احکام نهائی در بیاید ” دعوی مختومه ” است.
الف) طرح مسأله و موضوع پژوهش
پایان نامه حاضر دفاع مشروع را از آن جهت که بعنوان یکی از تأسیسات مهم حقوق کیفری، در آراء محاکم و مراجع قضایی مطرح گردیده و شروط و ضوابط مربوط به آن از نظر دادگاه ها مورد بحث واقع شده، مطالعه می کند.
بدیگر سخن، ویژگی پژوهش حاضر آنست که تأکید اصلی را بر مطالعه مصادیق دفاع مشروع از نظر دادگاهها نهاده و سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که شرایط کلی و ضوابط عمومی مندرج در قانون پیرامون دفاع مشروع، چگونه در آیینه رویه قضایی بازتاب یافته و به عبارت دیگر، چگونه به زبان قضایی ترجمه و برگردان شده است؟
برخی شرایط دفاع مشروع از قبیل رعایت تناسب، نبودن وسیله آسانتری برای دفع خطر و خنثی کردن تجاوز، عدم دسترسی بر قوای دولتی و انتظامی یا موثر واقع نشدن مداخله آنها برای جلوگیری از خطر، همگی شرایط کلی و تفسیر بردار هستند و معنای واقعی خود را فقط و فقط در رویه قضایی پیدا می کنند.
هرگاه رویه قضایی بتواند این شرایط را به نحو متعادل و معقولی تفسیر کند و به تمام اوضاع و احوال موثر در پرونده به شکل ضابطه مندی توجه داشته باشد، نظم عمومی و حقوقی طبیعی افراد برای دفاع از حقوق خویش، به شکل صحیحی با یکدیگر جمع شده و میان ملاحظات مختلف اجتماعی، موازنه صحیحی برقرار می شود. اگر رویه قضایی در تفسیر شرایط دفاع مشروع، موضع بیش از اندازه سختگیرانه ای اتخاذ کند، چه بسا به ترویج و گسترش روح ترس و زبونی در میان افراد جامعه و تجری بزهکاران بیانجامد و برعکس اگر در تفسیر شرایط دفاع مشروع بیش از اندازه تساهل به خرج داده شود، ممکن است برخی افراد بتوانند تعدیات خود نسبت به جان و تمامیت جسمانی دیگران را از طریق تمسک به پوشش ظاهری دفاع مشروع، قانونی جلوه دهند.
در همین راستاست که اهمیت پایان نامه حاضر به خوبی روشن می شود و تلاش نگارنده بر آن خواهد بود تا دریابد که آیا رویه قضایی ما توانسته است حد تعادل را نگاهدارد و میان ملاحظات مختلف و ظاهراً متضادی که در بحث دفاع مشروع وجود دارد نوعی سازش منطقی ایجاد کند؟ مشکل ما در این راه اینست که رویه قضایی کشور، بندرت به شکل نظام مند و تحلیلی، تدوین گردیده و معمولاً حتی در مواردی نیز که رویه قضایی انتشار یافته، استدلال دادگاهها به شکل اجمالی و مبهم بیان شده است. شاید بتوان حتی تا آنجا پیشرفت که در کشور ما، رویه قضایی هنوز نتوانسته بعنوان یک منبع حقوقی مستقل، حرفی برای گفتن داشته باشد و نقش آن در حد تبعیت از آرای وحدت رویه محدود شده است. این در حالی است که در هیچ نظام حقوقی نیرومندی، در هیچ قانونگذاری جامعی، نمی توان و نباید انتظار
داشت که کلیه جزئیات و فروض هر بحثی با قواعد قانونی روشن شود بلکه تجربه روزمره دادگاهها در جستجوی عدالت واقعی است که باید قسمتی از بار مسئولیت اجرای عدالت را تقبل کرده و نهادهای حقوقی را به اوج بالندگی و شکوفایی برساند.
در چنین وضعی است که تدوین پایان نامه حاضر با همه کاستی ها و نارسایی هایی که اجتناب ناپذیر بوده بعنوان یکی از موارد نادری که در حقوق ایران یک بحث حقوقی مهم در رویه قضایی با دسته بندی و طبقه بندی آرای محاکم و نقد و تحلیل آنها بررسی شده، ارزش خود را باز می یابد.
در سایه اعتبار و ارزشی که دین مبین اسلام برای دفاع از جان و مال و ناموس قائل است، جادارد تحقیقات نگارنده با پژوهشهای تکمیلی دیگران در آینده ادامه پیدا کرده و جزئیات موضوع هر چه بیشتر مورد کنکاش قرار گیرد.
ب) سوالات و پرسشهای کلیدی
در پژوهش حاضر، با مطالعه نظام مند رویه قضایی سعی شده به پرسشهای کلیدی زیر پاسخ داده شود:
1- ملاکهای تشخیص تناسب در دفاع از نظر رویه قضایی ایران چیست و آیا این ملاکها وافی به مقصود و منطبق با انصاف و عدالت هستند یا خیر؟
2- در صورت عدم رعایت تناسب، ضمانت اجرای عمل ارتکابی (دفاع غیر متناسب) از نظر رویه قضایی چیست و آیا موضعگیری رویه قضایی در این خصوص از لحاظ منابع قانونی و شرعی قابل تأیید است؟
3- چه ملاکها و چه دلایل و شواهدی در رویه قضایی ایران برای احراز یا اثبات دفاع مشروع بکار رفته و برعکس به چه مستنداتی در مقام رد ادعای دفاع مشروع از جانب متهم عملاً در آرای محاکم بیشتر تمسک شده است؟
ج) فرضیات پژوهش
در پاسخ به هر یک از پرسشهای کلیدی فوق، فرضیه ای جداگانه بشرح زیر ارائه می شود:
1- رویه قضایی ایران قبل و بعد از انقلاب، به مشابهت وسایل و آلات مورد استفاده مدافع و مهاجم و نیز به مشابهت صدمات وارده به مدافع و مهاجم، بیش از اندازه تأکید شده و این موارد را بعنوان ملاکهای تشخیص تناسب در نظر گرفته حال آنکه به نظر می رسد این روش ساده انگارانه و تا حدی غیرمنصفانه است و ملاک اصلی باید همان قاعده فقهی «الاسهل فالاسهل» باشد یعنی امکانات و وسایلی که در دسترس مدافع بود و قضاوت و ارزیابی او از میزان خطر در شرایط حاکم در همان زمان، باید مد نظر قرار گیرد.
2- در سکوت قانونگزار، در رویه قضایی فعلی این نکته مسلم شده که در موارد دفاع غیرمتناسب (شرط احراز اصل دفاع) قصاص جاری نمی شود ولی مدافع به پرداخت دیه محکوم خواهد شد که به نظر می رسد این رویه با توجه به شبهه جدی در قابل قصاص بودن مدافع در چنین شرایطی، یک رویه صحیح باشد گرچه در زمینه تعزیر مرتکب نیز به نظر نگارنده بهتر است از تعزیر مدافع (بدون تصریح در قانون) خودداری شود.
3- در رویه قضایی برای پذیرش ادعای دفاع مشروع، به ملاکهای پراکنده ای از قبیل سن مدعی دفاع نسبت به مهاجم ادعایی، جنسیت طرفین، تعداد افراد مهاجم یا مدافع حسب مورد، اوضاع و احوال زمانی و مکانی و اظهارات گواهان و اصحاب دعوی استناد شده و سوابق متهم و مهاجم نیز در نظر گرفته شده است. در رد ادعای دفاع مشروع نیز به شواهد عینی و دلایل بدست آمده در تحقیقات پزشکی قانونی و فقدان آن قرائنی که موجب خوف معقول شود تمسک جسته شده است.
د) تقسیم بندی و سازماندهی تحقیق
این پایان نامه از سه بخش تشکیل شده است و هر بخش شامل دو فصل و هر فصلی نیز به تناسب موضوع از چند مبحث و هر مبحثی به چند گفتار تقسیم بندی شده است در بخش اول به شروط دفاع مشروع در حقوق جزای ایران و منابع فقه امامیه و جایگاه و اهمیت رویه قضایی در تفسیر قواعد مربوط به دفاع مشروع، ارزشهای قابل دفاع، ضرورت و تناسب دفاع، خطر فعلی یا قریب الوقوع، کلی بودن قواعد موجود در قوانین موضوعه و نیاز به تفسیر قضایی، اشکالات رویه قضایی و شناسایی منابع موجود و در بخش دوم استنباطهای کلی نسبت به ملاکهای تناسب در دفاع مشروع، ادله مورد استفاده دادگاهها برای تشخیص تحقق دفاع مشروع، ابزارهای مورد استفاده طرفین مهاجم و مدافع در دفاع، سایر ملاکهای تناسب دفاع، تعدد مهاجمین و مدافعین دفاع منتهی به قتل عمدی، دفاع در محل سکونت یا ملک تحت تصرف مدافع، اظهارات اصحاب دعوی، اظهارات گواهان، سوابق متهم یا مهاجم احتمالی، ادله علمی یا شواهد پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش سوم عدم احراز اصل دفاع، عدم وجود قرائن اطمینان آور یابیم عقلایی، دسترسی به وسایل دیگر غیر از دفاع یا امکان استمداد از قوای دولتی و انتظامی، وجود قرائنی بر خلاف ادعای متهم، معقول نبودن سوء ظن متهم، عدم رعایت تناسب در دفاع و ضمانت اجرای آن در رویه قضایی، دفاع غیر متناسب در رویه قضایی قبل از انقلاب، دفاع غیرمتناسب در رویه قضایی بعد از انقلاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
هـ) روش تحقیق
ابتدا روش تحقیق را میدانی انتخاب نمودم ولی از آنجا که سابقه عدلیه در کشور ما حدود یک قرن می باشد و جستجوی مصداقی دفاع مشروع در حجم عظیمی از پروندهای قتل عمدی برای بدست آوردن رویه قضایی قبل و بعد از انقلاب، امری بسیاری سخت و ممتنع واقع شد و اخذ مجوز تحقیق هم دشوار بود، لذا با مختصر آشنایی که با همکاران در دیوانعالی کشور داشتم توانستم از حافظه همکاران با سابقه کمک بگیرم و تعداد انگشت شمار از آرای مربوط به قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را بدست آورم عمده اشکالات رویه قضایی ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، بلحاظ عدم قابلیت دسترسی و فقدان نظام ثبت و تدوین آرای دیوان بود بنابراین بناچار روش تحقیق کتابخانه ای را برگزیدم و تنها کتابخانه ای که برای تحقیق راجع به رویه قضایی مفید و موثر بود و دسترسی به کتابهایی چون مجموعه آرشیو حقوقی کیهان، نشریه هفته دادگستری و موازین قضایی قبل از انقلاب بود که در هیچ یک از کتابخانه های کشور یافت نمی شود به تحقیق پرداختم و درخصوص سایر بخشهایی پایان نامه از کتابهای فقهی و حقوقی و پایان نامه های موجود در کتابخانه ها و از نظرات قضات دادگاههای کیفری استان و وکلای دادگستری نیز بهره مند شدم و در حد بضاعت خویش و دسترسی به آرای دیوانعالی کشور، رویه قضایی در این باره را مورد بررسی قرار دهم در پایان برخود لازم می دانم که از همکاری اساتید دانشگاهها همچون دکتر سعید حسنی و از قضات دادگاه کیفری استان تهران آقایان عزیز محمدی و واعظی و سایر عزیزان که مرا در تهیه و تدوین این پایان نامه یاری نمودند تشکر و قدردانی نموده و از خداوند برایشان آرزوی موفقیت د
مسئولیت مدنی مفهومی است كه با ورود ضرر و حصول زیان معنا پیدا میكند و بر اساس آن، زیان وارده باید جبران شود. البته این اصل كه وارد کننده زیان باید از عهده زیان وارده برآید، در روابط میان اشخاص حقیقی و افراد، یك اصل مسلم و عقلایی به شمار می رود و اصولا قوام معاملات و داد و ستدهای رایج میان مردم بر این مبنا شكل میگیرد كه در صورت ضرر و زیان، زیان زننده ملزم به جبران آن خواهد بود، بنحوی كه منابع فقهی و احكام شرعی نیز آكنده از دستورات مختلف و متعدد در این زمینهاند.
بنابراین، لزوم جبران خسارات زیاندیده یك اصل عقلایی، هم یك حكم شرعی و هم یك قاعده حقوقی است كه تامین كننده خسارات و زیانهای احتمالی ناشی از قصور یا تقصیر افراد در معاملات و قراردادها و نیز خسارات ناشی از اعمال زیان آوری است كه خارج از قرارداد صورت میگیرد.
در اوایل قرن (1804) وسایل و ابزارهایی مورد استفاده انسان بسیار ساده بود. حیوانات و ساختمانها خطرناکترین اموال مورد استفادهی انسان بودند و در زمان بروز حادثه، اثبات تقصیر نسبتاً راحت بود. رفته رفته استفاده از ماشین چه در صنعت چه در کشاورزی و حتی در تفریحات گسترش پیدا کرد که موجب افزایش تعداد و شدت حوادث و خسارات راجع به آن به ویژه خسارات بدنی گردید.
از اواخر قرن نوزدهم میلادی وضعیت اسفناک زیاندیدگان حوادث ناشی از کار، که عمدتاً کارگران بودند توجه حقوق دانان را به خود جلب کرد. بر اساس نظریه تقصیر، شرط جبران خسارت کارگر اثبات تقصیر کارفرما بود، اما در اکثر موارد، حوادث ناشی از طرز کار ماشین ها بود و کارفرما مرتکب تقصیر نشده بود و حتی در صورت مقصر بودن نیز اثبات آن مشکل بود. به همین دلیل کارگران زیاندیده بیشتر از اقشار کم درآمد جامعه بودند از گرفتن خسارت محروم می شوند و حتی بعضی مواقع به دلیل از دست دادن توان خود به بیچارگی کامل کشیده می شوند.
چنین وضعیتی باعث شد، حقوقدانان احساس کنند که باید به کمک زیاندیده بشتابند و ضوابط دقیق تری تبیین کنند.
همچنین در جوامع اولیه بشری خسارات وارده به افراد منحصر به خساراتی بود كه قابل سنجش بودند، به بیان دیگر مادی بودند و می شد آنها را اندازه گرفت.
ولی به زمان و با پیشرفت جوامع، دامنه خسارات حاصله از یك عمل نیز وسعت بیشتری یافت. در گذشته خسارات صرفاً برای ترمیم ضرر و زیان مالی و مادی بود، ولی كم كم خسارات دیگری نیز به این نوع خسارات افزوده شد كه از آن جمله خسارتهای ممكن الحصول و حتمی الحصول بود، اوج تكامل حمایت قانون از افراد در الزام عامل حادثه برای جبران خسارات معنوی زیان دیده بود.هر چند شاهد چنین دعاویی در محاكم نیستیم، ولی قانون چنین حقی را برای زیان دیده قایل شده است.
با وجود مراتب فوق الذکر جبران خسارات به صورت پرداخت مبلغی پول هرچند مهمترین هدف مسئولیت مدنی است لکن تنها هدف نیست بلکه خاصیت بازدارندگی، توزیع ضرر، ارضاء حس انتقام جویی و … نیز از اهداف مسئولیت مدنی است، بعلاوه مسئولیت مدنی به عنوان وسیله ای برای جبران خسارت زیاندیده و حمایت از حقوق وی کاستی هایی دارد و تنها راه حل ممکن جبران خسارات نیست ؛ از اینرو در بسیاری از کشورها از طریق بیمه خصوصی یا تامین اجتماعی و طرح های جبران خسارت در صدد بر طرف ساختن آن بر آمده اند و همچنین عده ای معتقدند از راه های دیگر مانند ایجاد انگیزه های مالی و مقررات انتظامی و نظارتی بهتر می توان به این نتیجه ( از بین بردن خسارات جبران نشده) رسید. لذا موضوع اینست که آیا داشتن خاصیت جبران کنندگی ویژگی اجتناب ناپذیر مقررات مسئولیت مدنی است و در صورتی که خسارتی از طریق پیش بینی مسئولیت مدنی قابل جبران نباشد امر قابل انتقادی است؟ یا اینکه انتقاد در صورتی وارد است که برای جبران خسارت وارده هیچ ترتیبی حتی راهکارهایی غیر از مسئولیت مدنی نیز پیش بینی نشده باشد؟
الف) اهمیت موضوع
هدف کلی حقوق، ایجاد نظم و استقرار عدالت است. بـاوجـود ازدیاد جمعیت و گسترش جوامع بشری و صنعتی شدن جوامع، گاه شاهد تزاحم میان حقوق افراد مختلف در جامعه هستیم. روش رفع ایـن مزاحمتها در گذشته از پیچیدگی چندانی برخوردار نبود؛ اما با صنعتی شدن جـوامـع، جـبـران زیـانهـایـی کـه ناشی از گسترش زندگی شهرنشینی است، باعث ایجاد قواعد مسئولیت مدنی شده است. به دنبال پیشرفت تمدن و افزایش اختراعات بشر، وقوع زیانهای احتمالی نیز بیشتر و روابط حقوقی مردم در اثر ارزیابی وسایل تولید و ترقی سطح زندگی وسیعتر شده و بــر ایــن اســاس، تـنــوع ضـرر و زیانهای حاصل شده بین مردم هم افزایش یافته است. در جـرایـم غیرعمدی مانند بـیاحـتیاطی رانندگان یا عدم مراقبت مالکان و متصدیان وسایل موتوری که وقوع سوانح مختلفی را موجب میشود، برای تأمین امنیت و حفظ نظم اجتماعی و رعایت عدالت باید خسارتهای وارد شده و آنچه در آینده از آن خسارت ناشی خواهد شد، جبران گردد. این ضرر و خسارت منحصر به ضرر مادی و مالی نیست. انسان در برابر لطمات روحی نیز آسیبپذیر است. گاه این آسیبها توسط آسیبدیده بروز نمیکند و در نتیجه آن، روز به روز اثرات روانـی جـبرانناپذیرتری بر فرد به جای میماند.
بروسلوز یا بچه اندازی واگیر دام که از مهمترین و سمج ترین بیماریهای مشترک (زئونوز) با گسترش جهانی و طیف وسیع میزبانی است(5، 8، 15، 22، 26، 35، ) بروسلوز در انسان به اسامی تب مالت، تب مدیترانهای، تب جبل الطارق، بیماری هزار چهره، تب مواج، بیماری ملیتوکوکسی و در دامها به عنوان سقط جنین واگیر دار و در گاو مرض بانگ(BUNG) نامیده میشود.(3، 31، 36، 46، 49، 51، 54، 66، 74، 76).
امنیت غذایی و سلامت جامعه از مهمترین هدفهای مورد تهدید این بیماری است، بدین جهت بیماری در جوامع بشری توجه دولتمردان و متخصصین را متوجه خود کرده است، طوریکه امروزه توفیقات علمی بشر و تلاشهای مستمر و مدبرانه دست اندرکاران در مبارزه با این زئونوز به کنترل یا ریشه کنی بیماری در بسیاری از کشورهای دنیا انجامیده است(14، 15، 40، 47)
اما با وجود گزارشات رسمی از کاهش درصد میزان شیوع بیماری در کشور برابر با گزارشات هنوز بیماری بعد از 40 الی 50 سال مبارزه و پیشگیری، از معضلات مهم بهداشتی و اقتصادی جامعه ما و بعضی از کشورهای خاورمیانه، جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین محسوب میشود(7، 11، 26،).
بیماری بوسیله باکتریهای متعلق به جنس بروسلا ایجاد میگردد. اعضای این جنس متشکل از 6گونه کلاسیک بوده که این گونهها را با توجه
به واکنشهای فنوتیپی میتوان به 18 بایوار مشخص متمایز نمود. گونههای آبورتوس با 7 بایوار و ملیتنسیس با 3 بایوار و سوئیس با 5 بایوار، کنیس با 1 بایوار به ترتیب در میزبانان اصلی خود یعنی گاو، گوسفند و بز، خوک(روباه، خوک، گوزن، جوندگان) و سگ ایجاد عفونت نموده و سقط جنین واگیر، نازایی، کاهش شیر، کاهش وزن و نا باروری میگردند و ضمنا برای انسان که میزبان ثانویه یا تصادفی است، نیز بیماریزا میباشند(3، 8، 11، 23، 35، 36، 68).
گونه بروسلا اویس در قوچها موجب تورم اپیدیدیم و گونه بروسلا نئوتومه تنها گونه ایست که در میزبان اصلی موش درختی یا جنگلی ایجاد بیماری مشخص نمیکند، 2گونه اخیر دارای محدودیت بیشتر میزبانی هستند(46، 51، 70).
گونه بروسلا ماریس که اخیرا از پستانداران دریایی جدا شده، دارای 2 تیپ میباشند که با روشهای کلاسیک قابل طبقه بندی نیست (22،3،42،) در صورتیکه سویههای گونههای کنیس و اویس دارای پرگنههای خشن و سویههای صاف به پرگنههای خشن تبدیل شوند، خاصیت بیماریزایی آنها کاسته و یا از بین میروند.(26)
نکته در خور توجه گزارش بیماری در شتر، اسب، گاومیش، سگ، وحوش، ماکیان، جوندگان و بندپایان در ایران و دنیاست، که میتوانند حکایت از وجود مخازن و کانونهای انتشار بالقوه بیماری بشمار آیند، خصوصا که در گونه بروسلا سوئیس میزبانان ترجیهی دیگری غیر از خوک از جمله روباه اروپایی، گوزن، جوندگان و خرگوش وجود دارد و جدا شدن گونه جدید ماریس از پستانداران دریایی در کشورهای صنعتی در شکل بیماری باز پدید، همه اینها میتوانند زنگهای خطری جدی از احتمال گزینش میزبانان جدید باز پدید، همه اینها میتوانند زنگهای خطری جدی از احتمال گزینش میزبانان جدید ترجیهی برای بروسلا به حساب آیند.
این ارگانیسم در احشام باردار باعث بوجود آمدن یک عفونت مزمن میشوند و به شکل ترجیهی به درون سلولهای کوریوآلانتوئیکی جفت وارد میشوند و نوترکیبی آنها در ان محل باعث الهاب جفت، مرگ جنین و سقط میشود.(82)
علیرغم تفاوتهای آناتومیکی در جفت سازی نشخوارکنندگان حساس به بروسلوز و جوندگان، شباهتهای جالب توجهی در بررسیهای پاتولوژیکی عفونت بروسلا در بافت جفت در هر 2 گروه یافت میشود بنابراین آشکار است که موش باردار گزینه بسیار مناسبی برای مطالعه پاتولوژی و مقایسهای در بیماری تب مالت میباشد.
این باکتری عامل مهمی در سقط جنین میزبانان خود میباشد، مثلا در گاو گوسفند، بز، خوک و… قطعا باعث سقط جنین میشود ولی در مورد انسان و موش گزارشات ضد و نقیض میباشد، برخی معتقدند اندک درصدی احتمال دارد بروسلوز در آنان باعث سقط جنین میشود به همین دلیل بر آن شدیم تا تاثیر باکتری Brucella abortus را در موشهای سوری آبستن نژاد balb/c بررسی کنیم.
اهداف طرح:
1_ بررسی علایم بروسلوز در موشهای آبستن
2_ بررسی و مقایسه رفتاری در موشهای باردار آلوده و سالم
3_ مشاهده نوع زایمان موشهای سالم و مقایسه آن با زایمان یا سقط در موشهای آلوده
4_ مقایسه نوزادان تازه به دنیا آمدهی سالم و آلوده
5_ کالبد شکافی موشهای باردار آلوده و سالم و مقایسه جنینها
6_ تهیه کشت میکروبی از جفت، طحال، کبد و ریه موشهای آلوده برای اطمینان از آلوده بودن آنها
7_ ایجاد یک بانک اطلاعاتی در مورد بروسلوز و باکتری بروسلا آبورتوس جهت استفاده دانشجویان علاقهمند به مبحث بروسلوز در مقاطع گوناگون بالاخص کارشناسی ار