انواع برنامه ریزی البته از لحاظ دامنه عمل در کل مدتهاست که اذهان عمومی یا شاید اذهان اشخاصی نظیر محققان را در برگرفته است و اخیرا برای چرخش آموزش و پرورش بهتر برنامه ریزی در راس امور قرار گرفته چرا که این مسئله می تواند از یک تا صد در صد تاثیر را برمیزان کارایی مدارس داشته باشد . هر نوع برنامه ریزی مشخص می تواند تاثیر مشخص و پر واضحی را بر کارایی مدارس داشته باشد .
برنامه ریزی، مانند پلی، زمان حال را به آینده مربوط می کند. هر کس می تواند با برنامه ریزی و تعیین اهداف مورد نظر و پیش بینی راه های دستیابی به آن ها، در جهتی صحیح حرکت نموده و به موفقیت لازم دست یابد.
برنامه ریزی، یکی از ارکان اصلی سازمان ها بوده و ادامه حیات سازمان و دستیابی به نتایج مورد نظر، بدون داشتن برنامه ای مشخص، غیر ممکن می نماید. فقدان برنامه ریزی در سازمان با عدم توفیق سازمان و شکست آن در مأموریت های محول شده ملازم است. برنامه ریزی دو رکن اصلی دارد که عبارت است از: تعیین اهداف و پیش بینی راه های دستیابی به آن ها. دوم آن که، در برنامه ریزی بایستی دو نکته مهم همواره مورد نظر باشد: یکی داشتن دوره زمانی مشخص و دیگر داشتن بودجه و هزینه معین( حكیمی ، 1378، ص 169) .
بنابراین، می توان برنامه ریزی را در یک عبارت مختصر و جامع این گونه تعریف کرد:
برنامه ریزی عبارت است از تعیین اهداف و پیش بینی راه های دستیابی به آن ها در دوره زمانی مشخص و با هزینه معین.برنامه ریزی علاوه بر این که نقش هدایت کردن و راهنمایی را در سازمان به عهده دارد، به مدیران سازمان ها این امکان را می دهد که از منابع و امکانات سازمان به صورت مناسب و بهینه استفاده نمایند. برنامه ریزی می تواند در تصمیم گیری درست، مدیران را یاری داده و با شناسایی به موقع فرصت ها، و عوامل تهدید کننده سازمان، مدیران را در استفاده صحیح از فرصت ها و مقابله به موقع در برابر تهدیدها کمک کند.( همان منبع ، ص170)
و اما سوال اصلی كه در این تحقیق میخواهیم به آن پاسخ دهیم این است كه آیا برنامه ریزی توسط مدیران در مدارس شامل هدف گذاری ، پیش نگری و بودجه بندی است می تواند بر بهتر شدن فعالیت ها در مدارس تاثیر داشته باشد
اهمیت و ضرورت تحقیق :
انسانها با حرکت در مسیر تکامل و رشد عقلانی خود به تدریج به ضرورت برنامه ریزی در زندگی واقف شدند و آن را به منزله ابزاری در مدیریت و رهبری نظام آموزشی و اجتماعی مورد توجه قرار دادند سازمانها و موسسه های اداری امروز به طور پیچیده
پژوهش در این زمینه لازم است زیرا برنامه ریزی به عنوان اصلی از اصول اساسی مدیریت، یکی از وظایف مهم و حیاتی مدیران بوده و نقش بسیار مهمی در موفقیت و پیشرفت سازمان ها، و کارآیی و اثر بخشی مدیران دارد. پژوهش در این زمینه لازم است زیرا مدیران همواره تلاش می کنند تا کارآیی و اثر بخشی خود و سازمان شان را افزایش دهند. بی تردید تلاش آن ها بدون توجه به مسأله برنامه ریزی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید؛ چرا که اگر در سازمان برنامه ریزی صورت نگیرد و برنامه های صحیح و دقیق طراحی نشود، بدین معناست که
اهداف سازمان و نیز راه ها و ابزار مناسب برای دستیابی به آن ها مشخص نشده است؛و آن گاه که اهداف سازمان و راه های دستیابی به آن ها روشن و مشخص نشده باشد، اثر بخشی و کارآیی به هیچ وجه تحقق نخواهد یافت.
پژوهش در این زمینه لازم است زیرا ضرورت برنامه ریزی قبل از دست زدن به هر کار، و اهمیت ویژه آن امری عقلانی است؛و روشن است که اقدام به هر کار، بدون بررسی جوانب مختلف و برنامه ریزی برای آن، نشان دهنده نقصان عقل و یا عدم بهره گیری صحیح و مناسب از این نعمت بزرگ الهی است.و اما انجام نگرفتن چنین پژوهش هایی در زمینه برنامه ریزی مدیران میتواند باعث عدم آگاهی آنها از اهمیت مقوله برنامه ریزی شود و همین بی اطلاعی و نداشتن آگاهی كافی می تواند باعث عدم كارایی در سازمان شود . با انجام نگرفتن چنین پژوهش هایی ما نمی توانیم عیوب و نقاصان هایی را كه در بعضی از برنامه ریزیهای مدیران وجود دارد شناسایی كرده و همین باعث عدم كارایی بهتر در سازمان می شود .
اهداف پژوهش :
هدف کلی : بررسی و مقایسه بین انواع برنامه ریزی و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه مقطع متوسطه شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 90-89
اهداف جزیی :
1 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی کوتاه مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه
2 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی بلند مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه
3 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه
4 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی غیر متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه
5 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی جامع مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه
6 – تعین رابطه بین برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت در مدارس دخترانه و پسرانه
7 – تعیین رابطه بین برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز در مدارس دخترانه و پسرانه .
سوالات پژوهش :
1 – آیا بین برنامه ریزی کوتاه مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معناداری وجود دارد .؟
2 – آیا بین برنامه ریزی بلند مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد ؟
3 – آیا بین برنامه ریزی متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد ؟
4 – آیا بین برنامه ریزی غیر متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد ؟
5 – آیا بین برنامه ریزی جامع مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معناداری وجود دارد ؟
6 – آیا بین تاثیر برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت مدیران در مدارس دخترانه و پسرانه بر میزان کارایی تفاوت معناداری وجود دارد ؟
7 – آیا بین برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز مدیران در مدارس دخترانه و پسرانهبر میزان کارایی تفاوت معنا داری وجود دارد ؟
8 – آیا میزان کارایی در مدارس دخترانه و پسرانه متفاوت است .
فرضیات :
1 –بین برنامه ریزی کوتاه مدت و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد .
2 – بین برنامه ریزی بلند مدت مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معنا داری وجود دارد
3 – بین برنامه ریزی متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس دخترانه و پسرانه رابطه معناداری وجود دارد
4 – بین برنامه ریزی غیر متمرکز مدیران و میزان کارایی آن در مدارس رابطه معناداری وجود دارد
5 – بین برنامه ریزی جامع مدیران و میزان کارایی آن در مدارس رابطه معنا داری وجود دارد
6 –بین تاثیر برنامه ریزی بلند مدت و کوتاه مدت مدیران در مدارس دخترانه و پسرانه بر میزان کارایی تفاوت معناداری وجود دارد
7 –بین برنامه ریزی متمرکز و غیر متمرکز مدیران در مدارس دخترانه و پسرانه بر میزان کارایی تفاوت معنا داری وجود دارد
8 – آ میزان کارایی در مدارس دخترانه و پسرانه متفاوت است .
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
رشد بی وقفه دانش و تکنولوژی در جهان فرامدرن کنونی و گستردگی دامنه آن کشورهای در حال توسعه را ملزم به سرمایه گذاری در تربیت و پرورش افرادی خلاق و نوآور نموده است تا بنیادهای علمی جامعه را مستحکم نموده و به ارتقاء تکنولوژیک کشور همت گذارند. از آنجا که موفقیت شرکت ها و سازمانها در گرو افزایش نوآوری آنهاست ضرورت توجه به نوآوری و کاربست آن درجامعه ، تسهیل گر دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. ( امیدیان زاده، ۱۳۸۷) و از آنجا که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مرکز تحولات یک جامعه هستند باید باید به گونه ای مدیریت شوند که نوآوری به عنوان دانشی ضروری مطرح گردیده و گسترش داده شود. ( صالحی امیدی۱۳۸۷)
با توجه به این مطالب مسئله تحقیق پیش رو این است که با توجه به انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات و در محیط پر رقابت امروزی که تقاضا برای ورود به دانشگاه پیش از پیش بالا رفته و انتظارات مشتریان آموزش عالی با چالش های فراوانی مواجه شده نیاز به نوآوری در آموزش عالی الزامی است! دانشگاه ها باید به گونه ای مدیریت شوند که نوآوری به عنوان یک فرهنگ و بخشی از فعالیت های روزانه درآید( هریس[5] به نقل از نصر آزادانی،1387).
واضح است که بسیاری مؤسسات آموزشی فاقد یک چهارچوب سیستماتیک برای ایجاد تغییرات و مدیریت نوآوری هستند که در این بین مالكوم بالدریج مدل مناسبی را برای تعالی عملکرد ارائه می دهد و می توان قسمت مجهول مسئله را که همان ایجاد راهکارهائی برای ارتقاء نوآوری در یک سازمان است را بر اساس آن روشن ساخت، هدف از تحقیق حاضر بررسی استراتژی های ممکن برای ارتقاء و گسترش
فعالیتهای نوآورانه در آموزش عالی بر پایه مدل بالدریج است. معیار مذکور معیار جامعی برای تنظیم رسالت، چشم انداز، ارزشها، اهداف و چالش های راهبردی فراهم می سازد که تا کنون مؤسسات آموزشی زیادی برای بهبود درونی و ارتقاء سطح کیفیت استفاده نموده اند( لبانی مطلق، 1387)و متغیری که در این تحقیق سعی در بررسی آن داریم راهکارهای گسترش نوآوری در مراکز آموزش عالی می باشد و به طور موردی دانشگاه ایلام مورد بررسی قرار گرفته است.
طبیعی است که آموزش عالی دارای همه ی عناصری است که برای تغییر و نوآوری ضروری است و آنچه که نیاز است یک مدل یا ابزار است که فرآیندی سیستماتیک برای پیشبرد و مدیریت تغییرات فراهم سازد که ما از میان مدل های تعالی عملکرد موجود مدل مالكوم بالدریج را به این منظور انتخاب کرده ایم.
مساله اصلی تحقیق حاضر یافتن راهکارها و روش هایی است که بر مبنای مدل انتخابی ما تحت عنوان مدل تعالی عملکرد مالکوم بالدریج و بر اساس معیارهای هفت گانه این مدل به صورتی سیستماتیک و نظام یافته بتواند نوآوری و خلاقیت را در یک موسسه آموزش عالی اشاعه دهد چراکه موسسات آموزش عالی بعنوان مرکز تحولات در جامعه نیازمند به روز سازی و بهبود اوضاع برای رویارویی با مسائل و چالش های پیش رو هستند.
[1] – malkom Baldrige
[2] -Kanji
[3] – europen foundation for quality managment
[4] -Deming
[5] – haris crise
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
حضور كودك عقب مانده ذهنی در هر خانواده ساختار آن خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و سلامت روانی خانواده به خصوص والدین را تحت الشعاع قرار میدهد، كودك بر اثر تعارضهای شدید میان اعضای خانواده، كل خانواده را درگیر بحران میكند. ممكن است روابط خانوادگی، افزایش فشارهای ناخواسته جسمی، هیجانی و مالی ضعیف شود كودك عقب مانده ذهنی میتواند ضایعات و اثرات جبران ناپذیری بر وضعیت بهداشت روانی خانواده وارد كند از جمله ایجاد تشدید اختلافاتی زناشویی،جدایی، تحمل بار سنگین اقتصادی، افسردگی، ناامیدی، اضطراب، خجالت و خشم1 و بسیاری از مسایل دیگر(بردن2، 1980).مراقبت مداوم از كودك عقب مانده ذهنی اغلب برای والدین استرسزا میباشد زیرا این دشواری های كودكان به طور اجتناب ناپذیری بر زندگی آنها اثر میگذارد(كرنیك3 و همكاران، 1983). تحقیقات نشان داده است كه والدین كودكان عقب مانده ذهنی عموما در خطر مشكلات زندگی خانوادگی و دشواریهای عاطفی قرار دارند(بكمن4، 1991 سینگر واوروین 1989).
به طور كلی خانواده كودك معلول به لحاظ داشتن كودكی متفاوت با سایر كودكان با مشكلات فراوانی در زمینه نگهداری، آموزش و تربیت آنها روبه روست. این مسایل همگی بر والدین فشارهایی وارد میكنند كه سبب بر هم خوردن آرامش و یكپارچگی خانواده میشوند و در نتیجه انطباق و سازگاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. عزت نفس یكی از مهمترین عوامل تحول و شكلگیری شخصیت است و نقش بنیادین در سلامت روانی دارد به گونهای كه عزت نفس پایین و شكلگیری احساس خود كم بینی در والدین زمینههای آسیب روانی را فراهم مینماید( ولی زاده و همكاران و 1387).
عزت نفس5 مفهوم روانشناختی بسیار عام و در عین حال بسیار مهم است اما به طور کلی می توان عزت نفس را احساس ارزشمندی شخص تعریف نمود. احساسات و افکار مردم درباره خودشان اغلب بر احساس تجارب روزانه تغییر پذیر است و به طور موقت بر احساس فرد تاثیر می گذارند. البته عزت نفس، بنیادی تر از آن است که افت و خیزهای معمول می توان نوسانات گذرایی بر نحوه احساستشان نسبت به خود ایجاد کند، ولی این تاثیرات بسیار محدودند، بر عکس آنهایی که عزت نفس پایینی دارند افت و خیزهای معمول می تواند زندگی آنها را دگرگون کند. عزت نفس معمولاً به عنوان ارزیابی شخص از ارزشمندی خویش تعریف میشود افرادی كه عزت نفس بالایی دارند خودپذیرا و خود ارزشمند هستند. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود میدانند به طوری كه فرض می شود عزت نفس تا حدودی با ثبات است. عزت نفس یا همان احترام به خود یكی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشكیل میدهد و به طور حتم روی جنبههای شخصی انسان اثر میگذارد و كمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبههای شخصیت به صورت ناهماهنگ خواهد شد و حتی ممكن است باعث پدیدآیی بیماریهای روانی گوناگون مانندافسردگی، كمرویی، پرخاشگری1، ترس و… شود(بیابانگرد،).
عزت نفس بالا بستگی به شكلدهی ارزشها و استانداردهای خود والدین دارد همچنین به رفتار سالم بستگی دارد، زمانی كه افراد از سلامتی كامل برخوردار باشند ولی عزت نفس بالایی نداشته باشند در رفتار خود عزت نفس پایین نشان میدهند(شاطرلو،1386).
سلامت روانی یكی از مباحث مهمی است كه در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر میباشد. سازمان بهداشت جهانی2(2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میكند. به طور كلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است(میلانی فرد، 1386).
با توجه به فراوانی کودکان عقب مانده ذهنی که هم بر جامعه و هم بر خانواده بار مالی و بخصوص بار عاطفی و روانی به دنبال دارند و از سوی دیگر این کودکان طبق اصل 130 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارایی حقوق هستند ازجمله اینکه دولت موظف است برای این کودکان در حد توان خدمات آموزش و رفاهی فراهم سازد. این در حالی است که یک کودک عقب مانده ذهنی در هر خانواده ای ساختار خانواده را تحت تاثیر قرار داده و سلامت روان اعضای بخصوص والدین را تحت الشعاع قرار می دهد بخصوص که کارکردهای روانشناختی خانواده را مختل می سازد که بهترین این کار کردها عبارتند از:
الف) ابراز کردن: والدین و تک تک فرزندان باید اجازه ابراز احساسات ،افکار و نظرات خودرا داشته باشند.
ب) اتحاد: خانواده باید یک سیستم متحد و هماهنگ باشد.
ج) ساختار و سازمان: خانواده باید دارای چارچوب، ساختار و سازمان باشد.
د) معنویت و مذهب: خانواده باید ارزشهای مذهبی خود را به اعضا عرضه بدارد.
و) کنترل: خانواده باید اعضای خود را کنترل نماید(آلن 1 2001).
هدف سلامت روان فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلكه هدف آن به وجود آمدن عواملی كه مكمل زندگی سالم و نرمال باشد و نیز درمان اختلالات جزیی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماریهای شدید روانی و به طور كلی هدف سازمان روان پیشگیری است(شاملو 1382). وجود كودك معلول میتواند ضایعات واثرات جبران ناپذیری بروضعیت سلامت روانی و والدین داشته باشد و آدلر در نظام روانشناختی فردی بیان كرده است كه احساس حقارت از طریق تجربه به قدرت شخصی بر انسان تسلط پیدا میكند با این وجود آغاز مفهوم منبع كنترل به عنوان یك سازه روان شناختی به دو دهه قبل بر میگردد(ادوارد1، 1977).
آموزشهای روان شناختی شامل آموزش مهارتهای زندگی و آموزش ابراز وجود درمانهای روان شناختی مانند رفتار درمانی و انواع فنون روان درمان و توان بخشی مانند مشكلات ادراكی و شناختی از جمله مداخلههای روان شناختی تلقی می شوند همچنین مداخلههای روان شناختی شامل هر گونه اقداماتی است كه روان شناسان و مشاوران به منظور پیشگیری درمان و كاهش مشكلات روان شناختی افراد بکار می برند. هدف نهایی این مداخلهها كمك به افراد برای درک بهتر خود و جهان پیرامون، افزایش قابلیت و توانمندی سازگاری و ارتقای سلامت روانی است(یوسفی 1387).
به منظور کاهش مشکلات در رابطه با بروز نقایص جسمی و ذهنی معمولاً در هر جامعه به دو اقدام اساسی می پردازند: قدم اول سعی و کوشش هرچه بیشتر در امر پیشگیری از معلولیت و جلوگیری از بروز نقایص ذهنی و جسمی یا در اختیار گذاردن راه حلهای و رهنمود های لازم ازطریق کتب و مقالات و برنامه های رادیویی، تلویزیونی و غیره بر جامعه و سازمانهای ذیصلاح تا درصد بروز اینگونه عوارض را تا حد امکان کاهش دهند. اقدام اساسی دوم ایجاد امکانات لازم رفاهی و توانبخش مناسب جهت ارائه خدمات به کودکان معلول خانواده آنهاست0از آنجا که وجود کودک معلول زمینه ای برای برای تغییر رفتار اعضای خانواده فراهم می کند، داشتن کودکی معلول در حکم ضربه روانی قابل توجه، موجب بروز احساسات و عکس العمل های متضاد و تشدید نیازهای و ایجاد نیازهای جدید، نگرشهای متفاوت و رفتارهای مختلف می شود وبهداشت روانی، تعامل روانی، اجتماعی و روابط والدین، کودک را تحت تاثیر قرارمی دهد0 یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت ،بهزیستی است. مدل سلامت سه نوع بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی را با هم ترکیب کرده ومفهوم جامع و کامل از بهزیستی را هم که جنبه عاطفی(بهزیستی هیجانی) و هم جنبه کاربردی(بهزیستی روانشناختی و اجتماعی) سلامت روانی را در بر می گیرد به وجود آورده است. سلامت روانی دارای 13 نشانه است که 2 نشانه مرتبط با بهزیستی هیجانی 5 نشانه مرتبط با بهزیستی اجتماعی و 6 نشانه مرتبط با بهزیستی روانشناختی است. بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. ودارای مولفه های 1- خودمختاری (احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیرامون فرد و …)2- رشد شخصی(داشتن رشد مداوم و …)3- روابط مثبت با دیگران(داشتن روابط گرم و …)4- هدفمندی در زندگی (داشتن هدف در زندگی)5-پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و …) 6- تسلط بر محیط (توانایی انتخاب و ایجاد محیطی مناسب و…) می باشد. همچنین والدینی که دارای عزت نفس بالایی می باشند، سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی بهتری نسبت به والدینی دارند که دارای عزت نفس پایین هستند0 با توجه به موضوع تحقیق، سئوال اصلی تحقیق را چنین طرح می کنیم: آیا بین عزت نفس و سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی دروالدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معناداری وجوددارد؟
3-1 ضرورت واهمیت پژوهش:
خانواده یک نظام اجتماعی و از ارکان جامعه را به نوعی کوچکترین سلول اجتماعی می باشد که از مناسبات قانونی و شرعی بین زن و شوهر تشکیل می گردد و وظیفه والدین مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباطات سالم اعضای خانواده با هم و کمک به استقلال کودکان می باشد. از طرفی به اعتقاد جمعی از روان شناسان، مهمترین ابزار انسان برای رسیدن به سعادت خوشبختی عزت نفس می باشد. فقدان عزت نفس یا احساس مقاومت در تماس با دیگران خود را به صورت خجالت، شرمندگی، خود بینی اغراق آمیز و نیاز به خود نمایی و تمایل شدید به تمجید و تاکید دیگران بروز می دهد(فرهادی، 1384).
به اعتقاد برخی از روان شناسان، هنگام وجود احساس ناراحتی و فقدان شادمانی، عزت نفس افراد کاهش می یابد، به عبارت دیگر ، بین شادمانی و عزت نفس ارتباط علی متقابل وجود دارد. تامین بهداشت همه افراد جامعه از مهم ترین مسایل اساسی هر کشور است، این امر در سه جنبه جسمانی، روانی و اجتماعی مورد ملاحظه قرار می گیرد، در صورتی که بعد روانی بهداشت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، فراوانی مشکلات روانی و رفتاری رو به فزونی خواهد گذاشت تا حدی که عوارض ناشی از بی توجهی به آن در ابعاد فردی و اجتماعی، خانوادگی و انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اثرات سوء و غیر قابل جبران رادر پی خواهد گذاشت( نوابی نژاد،1376).
بدیهی است که بیماری روانی مخصوص یک قشر یا یک منطقه خاص نبوده و تمامی طبقات جامعه را در بر می گیرد و هیچ انسانی از فشار روانی و اجتماعی مصون نیست و به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار و اقتصاد خانواده لطمه وارد می کند، در آمد سرانه را کاهش می دهد و رفاه و نشاط فردی را از اعضای خانواده سلب می کند و با تخریب وضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد واجتماع تاثیر عمیق و سوء بر جای می گذارد. به همین دلیل بهداشت روان در اغلب کشورها در راس برنامه برنامه ملی و بهداشت همگانی قرار دارد(میلانی فر، 1385).
حضور یک کودک استثنایی در خانواده فشار روانی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می کند و می تواند سلامت روان آنان را به مخاطره اندازد. بسیار حائز اهمیت است که والدین کودکان دارای نیازهای ویژه با نوع احساسات خود در برخورد با کودکان آشنا شوند. برای سازش با کودک خود نیاز دارند که احساس نسبتاً خوبی در مورد خود پیدا کنند. زندگی، ازدواج وکار والدین این گونه کودکان ایجاب می کند تا حدی رضایتمندی را احساس کنند، ممکن است با توجه به این واقعیت که کودکی ناتوان دارند احساس غم وناراحتی کنند، اما نیازی نیست که کل زندگی آنها را هاله ای از غم فرا گیرد(مفیدی، 1376).
اسکینر1 اظهار می دارد که سلامت روانی و رفتارانسان سالم معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی بامشکل روبرو شود ازطریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم پندارد و بداند که رفتار او تابعی ازمحیط می باشد و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. انسان سالم کسی است که از تایید ات اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب از عوامل متناسب از دیدگاه اسکنیر این باشد که انسان بایستی از علم، به برای پیش بینی بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. بنابراین فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتری از اصول علمی استفاده کند و به نتایج سودمندانه تری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و غیره را کنار بگذارد0 رفتار و ویژگیهای شخصیتی والدین تحت تاثیر رویدادهایی است که درسالهای زندگی برای آنها اتفاق می افتد از این رو برای درک فرایندهای روانی آنها یعنی ادارک، الگوهای تفکر، انگیزه ها، هیجانها تعارضها و شیوه های مقابله با آن بایستی بدانیم که این فرایندها از کجا سرچشمه می گیرند و چگونه با گذشت زمان تغییر می کنند. واکنش همه والدین در مقابل معلولیت فرزندشان یکسان نیست، ولی به طور کلی می توان پذیرفت که قریب به اتفاق والدین این گونه کودکان در مقابل معولیت های فرزندشان به نحوی واکنش نامطلوب ازخود بروز می دهند که نوع و میزان این عکس العمل ها با توجه به جنبه های شخصیتی آنها، زمان بروز واکنش و … با یکدیگر متفاوت می باشد، لذا تمام والدین احتیاج به نوعی کمک دارند تا بتواند ابتدا به طور کامل با مشکلاتشان را با افراد متخصص داشته باشند و از این مهم جز با آگاهی و اطلاع دقیق و مستدل از مسائل و مشکلات والدین دارای فرزند معمول و بررسی وضعیت روانشناختی والدین مسیر نمی گردد با توجه به اینکه وضعیت روانشناختی والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم بر شکل گیری رفتار کودکان و مناسبات اجتماعی خویش تاثیر اساسی دارد بسیار حایز اهمیت خواهد بود که بدانیم که والدین این کودکان دارای چه ویژگیهای شخصیتی بوده و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند تا از این رهگذر داده های دقیق تری جهت استفاده از روشهای مشاوره و توانبخشی و درمان فراهم آورده و زمینه های لازم جهت اقدامات خاص و اساسی در ابعاد مشاوره، انجمن اولیاء و مربیان، کودکان استثنایی،آموزش خانواده و …. فراهم گردد(اسکینر،1932).
نتایج این پژوهش می تواند برای والدین، مربیان و….که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد یا به احساسات و نیازهای کودکان توجه نموده و در زمینه ی کمک به عزت نفس و سلامت روانی و همچنین بهزیستی روانشناختی و همچنین خود شکوفایی والدین گام بردارد.
علاوه براین نتایجی این نوع تحقیقات می تواند راهگشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت 0
هدف کلی پژوهش حاضر،بررسی ومقایسه ی رابطه بین عزت نفس و سلامت روانی و بهزیستی روان شناختی دروالدین کودکان عادی و کودکان استثنایی می باشد.
1-4-1 اهداف جزئی:
1- بررسی رابطه ی بین ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنیها(جنس،سن،میزان تحصیلات )و بهزیستی روانشناختی .
2- بررسی و مقایسه ی عزت نفس و بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.
3- بررسی و مقایسه ی سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.
4- مقایسه ی میزان عزت نفس در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.
5- مقایسه سلامت روان در بین والدین کودکان عادی و استثنایی.
1-آیا بین میزان عزت نفس و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان عادی و استثنایی رابطه معناداری وجود دارد؟
2-آیا بین سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان عادی و استثنایی رابطه معناداری وجود دارد؟
3- آیا بین بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه معنی داری وجود دارد؟
4- آیابین میزان عزت نفس در بین والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معنا داری وجوددارد؟
5- آیابین میزان سلامت روان در بین والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معنا داری وجوددارد؟
6- آیا بین میزان بهزیستی روانشناختی (با توجه به متغیرهای زمینه ای) در بین والدین کودکان عادی واستثنایی رابطه ی معناداری وجود دارد ؟
6-1 تعاریف نظری وعملیاتی عزت نفس:
1-6-1 تعریف نظری عزت نفس
عزت نفس معمولاً به عنوان ارزشیابی شخص از ارزشمندی خویش تعریف میشود افرادی كه عزت نفس بالایی دارند خودپذیرا و خود ارزشمند هستند. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود میدانند به طوری كه فرض می شود عزت نفس تا حدودی با ثبات است عزت نفس یا همان خود بزرگواری یكی از خصوصیات مهم واساسی شخصیت هر فردی را تشكیل میدهد(شاطرلو،1386).
2-6-1تعریف نظری سلامت روان:
سازمان بهداشت جهانی (2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میكند. به طور كلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است.(میلانفرد،1382)
3-6-1 تعریف نظری بهزیستی روانشناختی:
بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است و دارای مؤلفه های :
4-6-1 تعریف نظری کم توان ذهنی:
عقبماندگی ذهنی «کم توانی ذهنی[1]» هم نامیده می شود. لذا در این پژوهش از این اصطلاح استفاده خواهد شد. کم توان ذهنی مربوط می شود به کنش عمومی هوشی که به طور معنی داری یا قابل ملاحظه ای کمتر از حد متوسط عمل کرده و با نقایصی در رفتار سازشی توام بوده ودر طی دوران رشد پدیدار می شود(سیف نراقی، نادری ،1382).
کم توان ذهنی بر اساس تعریف” AAMD“[2] دراین تحقیق مدنظر می باشد ومنظور آن دسته از کودکان کم توان ذهنی که درسطح آموزش پذیر بوده ومحدوده سنی آنان بین 14-9 سال ودارای بهره هوشی بین 55-70 می باشند ودرحال حاضردر مدارس چناران مشغول به دریافت برنامه های آموزشی، تحصیلی وتوانبخشی هستند.
والدین کودکان کم توان ذهنی: منظور از والدین در اینجا مادر و پدر کودکان می باشد که حداقل دارای یک کودک کم توان ذهنی آموزش پذیربوده که درمدارس استثنایی روزانه تحصیل می کند وخدمات توانبخشی دریافت می نماید، پاسخگوی پرسشنامه های این پژوهش والدین هستند که مسئولیت دانش آموز را برعهده دارند.
در فرهنگ آموزش کودکان استثنایی تعریف شده است:
آموزش و پرورش ویژه، به آموزش و پرورشی گفته می شود که برای کودکان با نیازهای ویژه در نظر گرفته شده یعنی کودکانی که به دلایل مختلف نمی توانند به طور کامل از برنامه درسی عادی بهره ببرند.
کودکان استثنایی نیز به کودکانی گفته می شود که بر خلاف اکثریت افراد هم سن خود درشرایط عادی قادربه سازگاری با محیط نباشد واز نظر فکری، جسمانی ، عقلانی، رفتاری با همسالان خود فرق کلی داشته و احتیاج به روشهای خاص تربیتی و آموزشی، درمانی و …. داشته باشد( میلانی فر، 1374).
بنابراین از نظر آموزش کودکی استثنایی است که برای تامین حداکثر نیازهای تربیتی و آموزشی او تغییراتی درشیوه های تربیتی و آموزشی خانواده و در برنامه های مدارس عادی داده شود.
5-6-1 تعریف عملیاتی عزت نفس:
میزان نمره ای است که آزمودنیهااز پرسشنامه عزت نفس هترتون و پولوی کسب می نمایند. نمرات بالا نشان دهنده عزت نفس بالا و نمرات پایین نشان دهنده عزت نفس پایین است.
6-6-1تعریف عملیاتی سلامت روان:
میزان نمره ای است که آزمودنیها از پرسشنامه 28 ماده ای سلامت روان هترتون وپولوی کسب می نمایند .
.Mental Retarded 1
Blindness.2
Deafness.3
well-beig.1
Mobilty.2
3.Pain
4.Depression
5.Anxiety
Ryff.6
FRUSTRATIon.1
Frustation.2
Denial of Reality.3
Anger .1
3.Crnic
1.Aggression
.World Heallh Organization2
. Allen 1
.Edwards2
1.Skinner
[1] Mental retarded
[2] American Assosietion mental Retardtion
*اصطلاح عقب مانده ذهنی ونام انجمن عقب مانده ذهنی آمریکا (AAMR)درسال2007به اصطلاح کم توان ذهنی وانجمن کم توان ذهنی ورشدی {اید}(AAIDD) تغییر کرده است.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در دنیای امروز، تغییرات ناشی از فناوری های جدید تاثیرات بسزایی بر روند زندگی و كار مردم در سرتاسر جهان گذاشته و با روشهای سنتی آموزش، یادگیری و مدیریت آموزش به طور جدی به مقابله پرداخته است. فناوری اطلاعات كه خود یك زمینه جدید مطالاتی است، تاثیر عمده ای بر تمامی زمینه های آموزش، یادگیری و پژوهش خواهد داشت. ارتباط آسان در سرتاسر گیتی باعث دستیابی سریع و آسان به مجموعه گسترده ای از داده ها و اطلاعات و مطالب علمی مورد نیاز در كمترین زمان ممكن شده و همچنین با افزایش سریع و ساده دستیابی به فناوری اطلاعات در منازل، محل كار و موسسه های علمی، مقوله آموزش و یادگیری به یك روند مستمر در زندگی بشر تبدیل شده است. … ( ماهنامه پژوهشی اطلاع رسانی ، 1388 )
با گسترش استفاده از این فناوریها امكان آموزش متقاضیانی كه به صورت پراكنده در مناطق مختلف قرار دارند نیز فراهم شده است. در كشورهای پیشرفته استفاده از اینترنت در اكثر مدارس و دانشگاه ها با سرعت بسیار زیاد رو به افزایش است. از سال 1997 كلیه كالج ها و اكثر دبیرستانها و حتی بعضی از دبستانهای كشور انگلستان به اینترنت دسترسی دارند و پیش بینی می شود تا پایان سال 2002 كلیه مدارس نیز به صورت online از اینترنت استفاده كنند. مراكز علمی بااستفاده از اینترنت به راحتی به منابع عظیم علمی، افراد مختلف و موارد درسی دسترسی دارند و همچنین اطلاعات علمی و تحقیقاتی خود را از طریق سایت های ایجاد شده توسط دانش آموزان و مدرسین به دیگران نمایش می دهند. استفاده از ویدیو كنفرانس نیز در حال رشد است و این تكنولوژی سبب می شود كه دانش آموزان با افراد و یا دانش آموزان دیگر كشورها ارتباط برقرار كرده و زبان های یكدیگر را یاد بگیرند. نقش فناوری اطلاعات در آموزش كشورهای امریكا و كانادا در آمریكا كلیه هزینه ها و سرمایه گذاری ها در فناوری اطلاعات توسط دولت فدرال فراهم می شود. البته میزان استفاده از كامپیوتر در مراكز علمی با یكدیگر متفاوت است. بین 15 تا 20 درصد مدارس از كامپیوتر و تكنولوژی چند رسانه ای برای دروس خود استفاده می كنند تا دانش آموزان بتوانند مهارتهای خود را در طراحی و توید گزارش هایی كه دارای متن، صدا و تصاویر متحرك هستند، افزایش دهند. استفاده از سیستم های الكترونیكی ارتباطی مانند اینترنت دراكثر مدارسی كه در آن دانش آموزان سنین 12 تا 18 سال تحصیل می كنند، مهیاست. در كشور كانادا نیز كلیه مدارس و دانشگاه ها به تكنولوژی اطلاعات تجهیز شده اند. در این كشور به علت فواصل زیاد بین شهرها و مناطق مسكونی، از شبكه بین المللی به نام school.net استفاده می شود تا دانش آموزان بتوانند از منزل، مطالب درسی را یاد بگیرند و یا تكالیف خود را تحویل دهند. تمایلات آینده در فناوری و یادگیری توسعه سریع تكنولوژی درمینیاتورسازی وسایل الكترونیكی، ارتباطات الكترونیكی و چندرسانه ای و همچنین حركت به سمت داده های دیجیتالی، منجر به از بین رفتن مرزهای بین انتشار رادیویی و انتشارات و ارتباط تلفنی شده و تمامی این واسطه ها، به طور یكجا در شبكه های كامپیوتری در دسترس همگان است. این فناوری نه تنها باعث دستیابی دانش آموزان به منابع عظیم چند رسانه ای و كتابخانه ها می شود. بلكه سبب دستیابی مستقیم و بی واسطه به مدرسین و پدیده های طبیعی در تمامی جهان خواهد شد. ( شفیعی ، 1388 ، 23 )
سؤال اصلی این تحقیق ایت است كه آیا IT در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه تاثیر خواهد داشت یا نه ؟
اهمیت و ضرورت پژوهش :
هنگامی كه مربیان برای اولین بار از كامپیوترها در كلاس استفاده كردند محققان این موضوع را مورد ارزیابی قرار دادند كه آیا استفاده از فناوری آموزشی تاثیری مطمئن و چشمگیر روی پیشرفت دانش آموزان دارد یا خیر؟ به منظور یافتن جواب محققان پی برده اند كه فناوری تنها عامل در ارزیابی پیشرفت دانش آموز نمی باشد و باید دو مورد دیگر را هم در نظر گرفت:
اولا : دانش آموز تا چه اندازه آزمون های استاندارد شده را درست انجام می دهد.
ثانیا: توانایی اش در به كارگیری مهارت های فكری در سطح بالاتر (مانند : تفكر انتقادی ، تجزیه و تحلیل كردن ، استنباط كردن و حل كرن مشكلات) چقدر می باشد.
شواهد نشان می دهد كه كاربردهای فناوری در صورتی تفكر در سطوح بالاتر را پشتیبانی می كنند كه بتوانند دانش آموزان را از طریق محتواهای یادگیری گروهی در كارهای پیچیده و معتبر درگیر كنند. ( حمیدی ، 1388 : 11 )
اگر مربیان از دانش جمعی هنگامی استفاده كنند كه فناوری پیشرفت زیاد دانش آموز را پشتیبانی می كند در این صورت می توانند بهترین فناوری ها را برای مدارس یا حوزه های خاص ، با توجه به نیازهای ویژه ی آنها ، در نظر بگیرند. آنها همچنین می توانند تضمین كنند كه معلمان ، خانواده ها ، دانش آموزان و اعضای جامعه درك خواهند كرد كه فناوری چه نقشی در مدرسه یا منطقه بازی می كند و چگونه اثرش ارزیابی می شودو بالاخره اینكه قادر به توجیه كردن سرمایه گذاری كه برای فناوری صرف می كنند می باشند. ( همان منبع ، 12 )
چگونه مدارس می توانند تضمین كنند كه تكنولوژی در پیشرفت دانش آموز موثر است؟
برای پشتیبانی از كاربرد موثر فناوری به چه عواملی نیاز است ؟ حوزه های آمزشی با استفاده از چه منابعی می توانند فناوری را برنامه ریزی كهند كه تاثیر مثبت روی پیشرفت دانش آموز داشته باشد و چگونه می توانند این سرمایه گذاری را توجیه كنند ؟
برای پاسخ به این سوالات مربیان باید روی فناوری و پیشرفت دانش آمورش و عوامل بافتی موثر بر اهداف یادگیری تحقیق كنند. پیشرفت های سریع در فناوری چند رسانه ای و ارتباط از راه دور كه به دلیل نیاز برای توسعه ی استاندردهای آموزشی برای پیشرفت دانش آموز انجام می شود و مورد توافق مربیان است منجر به توقعات جدید ی شده است مبنی بر اینكه چگونه فناوری آمزشی می تو اند یادگیری فعال و معنی داری را برای دنش آمزان پشتیبانی كند.
اكنون محققان تحقیق پیچیده تری را آغاز كرده اند كه تاثیر استفاده از فناوری را روی یادگیری دانش آموزان بررسی می كند. آنها همچنین در حال ارزیابی توانایی دانش آموزان برای درك پدیده های پیچیده تجزیه ، تحلیل و تركیب كردن چند منبع اطلاعاتی و آماده كردن نمونه هایی از دانش آنها می باشند. این نمونه ها از یادگیری تلفیقی و پشتیبانی شده به وسیله ی فناوی ، جای حفظ كردن طوطی وار و كسب مهارت های مجزا ، روی توانایی دست یافتن به اطلاعات و تفسیر و تركیب كردن آنها تاكید می كند. ( غفاری ، 1387 : 21 )
مزایا و معایب پژوهش :
امروزه نقش اینترنت در زندگی اجتماعی و در عرصه های علمی و فنی امكان ناپذیر است و در برنامه ریزی توسعه ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصای ، جایگاه ویژه ای به فن آوری اطلاعات داده است . اینترنت موجب كاهش فاصله طبقاتی شده است.و در فضای مجازی پایگاه اجتماعی جدیدی به كاربران اعطا می كند ، و حتی تفاوت های جنسیتی را نیز كاهش می دهد . افزایش توانایی اعمال قدرت ، همگن سازی ، سلیقه ها نزدیكی خواستها و انتقادات افراد افزایش مشاركت اجتماعی ، گذراندن اوقات فراغت و ورود به مفاهیم جدید زندگی روزمره امكان برقراری ارتباط ، اطلاع از اخبارو رویدادهای جهان تبادل فرهنگی دستیابی به اطلاعات ، افزایش میزان آ گاهی عمومی و غیره و…. مزایای عمده كاركردهای قابل توجه گسترش استفاده از ارتباطات اینترنتی به كا میرود ، آثار اجتماعی و روانی مانند اعتیاد به مواد مخدر ، اكس ، سیگار ، اعتیاد به اینترنت در بین كودكان و نوجوانان نیز با علائمی چون افزایش نوسانات اخلاقی ، سخن نگفتن بادیگران ، قطع روابط اجتماعی ، كم خوابی ، نگرانی و استرس در كنار ضعف بینایی همراه است كودكان و نوجوانان كه به اینترنت وابستگی دارند در حقیقت به آن معتاد هستند ، برای ارضای خود ساعت های متوالی بدون وقفه روی خط باقی می مانند و هر زمانی كه امكان دسترسی به اینترنت را نداشته باشند دچار فكر كردن و خیال پردازی می كنند . وقتی كه یك نوجوان در محیط خانواده معتاد به استفاده از اینترنت باشد فرصت فرد هر روز بیشتر از گذشته از نظر عاطفی و روانی با سایر افاد خانواده فاصله بگیرد و به تنهایی خود و استفاده از تضعیف كرده یا آن را از دست بدهد . وقتی دو فرد مجازی در یك فضای مجازی كنار هم قرار می گیرند بدون اینكه از شرایط اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی ، خانوادگی ، فردی ، هم باخبر باشند.
اهداف پژوهش :
هدف کلی : بررسی تاثیر IT در آموزش بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی و متوسطه
اهداف جزئی :
سوآلات تحقیق :
5- آیا بین امکانات IT مدارس و میزان کاربرد آن رابطه وجود دارد ؟
فرضیات تحقیق:
میزان استفاده از IT در دانش آموزان متوسطه از دانش آموزان راهنمایی بیشتر می باشد
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مطالعه ی نوشته های فلاسفه و دانشمندان قدیم نشان می دهد که انسان حتی از گذشته های بسیار دور از تفاوتهای فردی آگاه بوده است. چنانکه افلاطون در کتاب جمهوریت تفاوتهای فردی انسانها را مورد توجه قرار داده و گفته است که هر فرد باید به شغلی متناسب با استعداها و توانائیهایش گمارده شود. او در باره ی تفاوتهای افراد، در کتاب جمهوریت خود چنین گفته است ؟ «اشخاص به طور کاملاً یکسان به دنیا نمی آیند، بکله از نظر استعداد های طبیعی با یکدیگر تفاوت دارند، یک شخص برای نوع خاصی از شغل و دیگری برای شغلی دیگر متناسب است .» (شریفی، 1385، ص 2)
هوش یک مفهوم انتزاعی است و در واقع هیچ گونه پایه ی محسوس ، عینی و فیزیکی ندارد. هیچ نقطه ای در مغز انسان وجود ندارد که بتوان آن را جایگاه هوش دانست. اصطلاح هوش فقط نامی است که به فرآیندهای ذهنی فرضی یا مجموعه ی رفتارهای هوشمندانه اطلاق می شود و نظریه های هوش در عمل نظریه های مربوط به رفتار هوشمندانه است.(همان منبع، ص 3)
نظریه ی روان سنجی بر این فرضیه مبتنی است که هوش یک سازه یا یک صفت است و از این نظر بین افراد تفاوتهائی وجود دارد… اسپیرمن بر اثر پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که هوش از یک عامل کلی و چند عامل اختصاصی تشکیل شده است ثرستون برخلاف اسپیرمن اظهار داشت که هوش از هفت عامل جداگانه تشکیل شده است … هالستید نظریۀ هوش زیستی را مطرح کرده است به نظر وی تعدادی از کارکردهای هوش به نظام عصبی مربوطند و به طور نسبی از تأثیر عامل فرهنگی مستقل اند. …کتل و هب به حوزه های معینی از هوش تأکید کرده اند که به طور مستقیم به کارکرد مغز وابسته اند. هب آنرا هوش A می نامد و معتقد است که مادر زادی و زیستی است و مستلزم داشتن نظام عصبی سالم و با آزمونهای هوشی معمولی قابل اندازه گیری نیست. هوش سیال کتل نیز به هوش A شباهت دارد. هوش سیال، شخص را قادر می سازد که رابطه ها، شباهتها، و تفاوتها را درک کند که آن هم به سلامت نسبی مغز و کارایی آن بستگی دارد و عمدتاً غیر کلامی و مستقل از فرهنگ است… پیاژه هوش را شکل خاصی از سازگاری شخص با محیط می دانست. لازمه ی سازگاری، تعامل کودک با محیط است که در آن نیازهایش را در ارتباط عملی با انتظارهای محیط هماهنگ می کند. کودک به تدریج که رشد می یابد، باید همواره ساختهای روانی خود را از نوسازمان بدهد تا بتواند به گونه ای مؤثر با محیط برخورد کند. (همان منبع، صص 22و 23 و 24)
به نظر پیاژه رشد اخلاق درکودک دو مرحلۀ مشخص را طی می کند که یکی مربوط به سنین( 9- 6) سال بوده و به «مرحله ی متابعت » 2 یا «قبول امر و نهی بزرگترها» معروف است. پیش از این سنین اصولاً بحث درباره ی اخلاق و انتظار رفتار اخلاقی از آنان بی مورد است زیرا رشد عقلی کودک به مرحله ای نرسیده است که بتواند ماهیت اعمال را از نظر درستی یا نادرستی مورد قضاوت قرار دهد. مرحله ی دوم که از نظر سنی، سنین (12- 9) سالگی را در بر می گیرد «مرحله ی استقلال » 3 یا خود مختاری اخلاقی نامیده شده است. (کریمی، 1384، ص 169)
لورنس کولبرگ نیز مانند پیاژه به مرحله ای بودن رشد اخلاق معتقد است. اما در نظر یه ی کولبرگ تفاوتهایی با نظریه ی پیاژه مشاهده می شود، نخست اینکه در اینجا رشد اخلاق برخلاف نظریه ی پیاژه تا سن حدود 12 سالگی کامل نمی شود، بلکه کودک در این سن تازه در دوره ی اول رشد اخلاق که به نظر کولبرگ دوره ی «پیش اخلاقی » 4 یا « پیش عرفی» 5 است، قرار دارد و رشد اخلاق تا سن 25 سالگی کامل نمی شود. دوم در عوض رشد دو مرحله ای اخلاق در نظریه ی پیاژه ، در اینجا کودک باید از سه دوره و شش مرحله بگذرد تا از نظر اخلاقی به کمال برسد. (همان منبع، صص 172 و 173)
آنگونه که از مطالب ارائه شده می توان استنباط کرد، ظاهراً معتقدان به دیدگاه شناختی بین رشد عقلی (که در برخی تعابیر همان هوش تلقی می گردد) و رشد اخلاقی ارتباط قائلند. مثلاً در دیگاه پیاژه که معتقد است پیش از سنین 9- 6 سالگی نباید انتظار درک مفاهیم اخلاقی را از کودک داشت زیرا «سن عقلی وی هنوز به مرحله ای نرسیده است که بتواند ماهیت اعمال را از نظر درستی و نادرستی مورد قضاوت قرار دهد.» اشاره به سن عقلی این استنباط را تأیید می کند. از طرفی در تعریف پیاژه از هوش، آنرا شکل خاصی از سازگاری با محیط می داند، و لازمه ی سازگاری را تعامل با محیط. تعامل با محیط، همان تعامل متقابل با نهادهای اجتماعی نیز می تواند باشد، و اینکه کودک درجریان رشد باید همواره ساختهای روانی خود را از نو سازمان بدهد. این ساختارهای روانی نیز می تواند نگرشهای فرد، تعریف شود. به طور کلی می توان چنین استنباط کردکه روان شناسان شناختی بین هوش و رشد اخلاقی و تأثیر اینها بر نگرشهای فرد، به شکلی نامحسوس معتقدند که به صورت مدون ارائه گردیده است.
گروهی معتقدند که خداوند متعال ، نیروئی در درون انسان قرار داده است که تکلیف را به انسان الهام می کند و درکارهای اخلاقی، از درون انسان به او فرمان می دهد، این نیرو نه عاطفه است، آنچنان که اخلاق هندی و مسیحی می گوید، و نه عقل و اراده است، آنچنان که فیلسوفان می گویند، … این مسئله در جهان مطرح است و تجربیات انسان است و از ابتدای خلقت، این ها به هیچ شکی در وجود انسان نبوده است و انسان اینها را فقط از راه حواس بدست آورده است یا نه، یک سلسله احکام از ابتدا همراه ذهن انسان در نهاد و در ذهن انسان وجود دارد؟ گروهی، هم در گذشته و هم در حال معتقد بوده و هستند که درذهن انسان، هیچ چیزی وجود ندارد و فقط همان چیزهائی هست که از همین دروازه های حواس وارد ذهن شده اند، ذهن انسان از نظر این افراد حکم یک انباری را دارد که ابتداء خالی محض بوده است و از درهای حواس، اشیائی به این انبار ریخته می شود و انبار پر می شود، گروه دیگری از فلاسفه کسانی هستند که می گویند آنچه در ذهن است بر دو بخش است: بخشی از آن ها از روزنه های حواس ظاهری آمده اند و پاره ای از آنها قبل از حس و احساس در ذهن انسانها وجود داشته است.(مطهری ،1362، صص 31 و 35)
از مطالب ارائه شده در بالا از شهید مطهری هم این مسئله به ذهن می آید که آیا این نیروی از قبل موجود در ذهن بشر که افعال اخلاقی به آن بسته است، می تواند عقل یا به تعبیری هوش باشد؟
از آنجا که اصطلاح نگرش از نظر روان شناسان معانی مختلفی دارد، جای تعجب نیست اگر در روان شناسی به تعریفهای گوناگونی از این مفهوم بربخوریم… در تعریفی از فریدمن و همکاران (1970) چنین ارائه گردیده است: « نگرش ، نظام بادوامی است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی، و یک تمایل به عمل است» روی هم رفته، تعریف سه عنصری نگرش، تعریفی است که بیشتر روان شناسان اجتماعی روی آن اتفاق نظر دارند…. علاوه بر عناصر، نگرش دارای سه ویژگی است. نخست اینکه بر نگرشی شامل یک شیء ، شخص، رویداد یا موقعیت است. دوم آنکه نگرشها معمولاً ارزشیا بانداند. و سوم آنکه نگرشها معمولاً دارای ثبات و دوام قابل توجهی هستند… از میان عناصر تشکیل دهنده نگرشها، عنصر عاطفی و از میان ویژگیها، ویژگی ارزشیابی کردن مهم ترین مؤلفه های نگرشها را تشکیل می دهند.(کریمی، 1384، صص 220 و 221)
مهمترین ویژگی نگرشها ، ویژگی ارزشیابی کردن است با ارزشیابی کردن مبتنی بر ارزشهای اخلاقی مورد پذیرش فرد است، و مهمترین عنصر تشکیل دهنده ی نگرشها، عنصر عاطفی است؛ حال در برخی تعابیر از اخلاق، عامل برانگیزاننده ای افعال اخلاقی را عاطفه می دانند، مانند؛ اخلاق هندی و مسیحی . حال با توجه به این منظر گاه ، می توان بین اخلاق و رشد اخلاقی فرد و نگرشهای وی به نهادهای اجتماعی رابطه برقرار نمود؟
در هر حال در این پژوهش، ما در پی بررسی و مقایسه ی وضعیت نگرشهای اجتماعی ، سطوح اخلاقی و میزان بهره هوشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب هستیم، و به نظر می رسد با توجه به مطالب ارائه شده تاکنون این مسئله دارای اصالت علمی است.
ضرورت و اهمیت تحقیق
عصر امروز عصر اطلاعات و تکنولوژی است، و جامعه ای که از تکنولوژی و اطلاعات برتر برخوردار باشد، جامعه ای موفق تر خواهد بود، و همین امر موجب توجه به اشخاص شده است که تحت عنوان نوابغ و تیزهوشان موجب ارتقاء علمی و فنی جامعه ی خود خواهند شد. از طرفی در جهان کنونی، ما در دهکده ای جهانی به سر می برم که جوامع مختلف با قومیتها و ملیت های متفاوت ناگزیر از ارتباط با یکدیگرند.
ارتباط این جوامع با یکدیگر گاهاً به شکل تنازع بر سر حفظ ارزشهای اجتماعی جامعه ی خود است، از طرفی در عصر حاضر بیش از هر عصر دیگری به مفاهیمی چون حقوق بشر و ارزشهای اخلاقی جهانی توجه گردیده است. این وضعیت بینابین فرد بین ارزشهای اخلاقی جامعه ی خود و ارزشهای جامعه ی جهانی، همراه با تأکید بر توانمندی های ذهنی افراد برای کسب موقعیت برترو اهمیت این موقعیت در حفظ ارزشها، وضعیت روانی – اجتماعی خاصی را فراهم آورده است که موجب پیدائی نگرشهای نوینی در افراد می گردد.
جامعه ی ایرانی، جامعه ای مبتنی بر معیار ارزشهای اخلاقی – اسلامی است که از سوئی با تأکید بر شیوه های خاص تعامل اجتماعی و از سوئی دیگر پیوند با مسائل مذهبی و دینی و اخروی افراد، شکل خاصی از نگرشهای اجتماعی را پدید آورده است که وضعیت خاصی از تعامل و تقابل با ارزشهای جهانی عصر حاضر را فراهم آورده است. پرسش ما، در پژوهش حاضر، یافتن ارتباط بین نگرشهای اجتماعی افراد و اخلاق و بهره ی هوشی است. با توجه به اهمیت حفظ ارزشهای اخلاقی در جامعه، جهت تحکیم و حفظ بقای جامعه، در عین تعامل با دیگر جوامع، و با تأکید بر برتری منزلت بر دیگر جوامع، ضرورت انجام چنین پژوهشی را به خوبی تبئین می نماید و اینکه این تحقیق را در سطح دانشجویان دختر انجام داده ایم، می تواند به این علت باشد که اولاً، جامعه ی دانشجوئی در یک قرن اخیر، بویژه در چند دهه ی گذشته، منشاء بسیاری از تحولات اجتماعی ، سیاسی، فرهنگی بوده اند، و ثانیاً ، دختران با قرار گرفتن در نقش مادری، نقش به سزائی در ایجاد نگرشهای اجتماعی و اخلاقی خاص در نسل بعدی، بازی می کنند.
لذا با توجه به مطالب ارائه گردیده، پرواضح است که ضرورت دارد به این مسئله پژوهشهای مشابهی پرداخته شود.
اهداف تحقیق
هدف کلی: بررسی و مقایسه ی وضعیت نگرشهای اجتماعی، سطوح اخلاقی و میزان بهره ی هوشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب سال تحصیلی 88- 1387.
اهداف جزئی:
1- بررسی ارتباط بهره ی هوشی با سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب
2- مقایسه ی وضعیت نگرشهای اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب
3- مقایسه میزان بهره ی هوشی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب با میزان بهره ی هوشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب
4- مقایسه وضعیت سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه سرپل ذهاب با سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب
5- بررسی ارتباط سطوح اخلاقی با وضعیت نگرشهای اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب
6- بررسی ارتباط وضعیت نگرشهای اجتماعی با میزان بهره ی هوشی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب
سؤالات تحقیق:
1- آیا بین میزان بهره ی هوشی با سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب، رابطه وجود دارد؟
2- وضعیت نگرشهای اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب در مقایسه با دانشجویان دختر دانشگاه سرپل ذهاب چگونه است؟
3- میزان بهره ی هوشی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب در مقایسه با میزان بهره ی هوشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب چگونه است؟
4- وضعیت سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب در مقایسه با دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب چگونه است؟
5- آیا بین سطوح اخلاقی با وضعیت نگرشهای اجتماعی ِ دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
6- آیا بین وضعیت نگرشهای اجتماعی با میزان بهره ی هوشیِ دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب رابطه وجود دارد؟
7- آیا نوع نگرشهای اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب با دانشجویان دختر سرپل ذهاب متفاوت است؟
8- آیا سطح اخلاقی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب از دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب بالاتر است؟
9- آیا میانگین بهره ی هوشی دانشجویان دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب از دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب بیشتر است؟
فرضیات تحقیق:
1- بین میزان بهره ی هوشی با سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب، رابطه معنا دار وجود دارد.
2- بین وضعیت نگرشهای اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و دانشجویان دختر دانشگاه سرپل ذهاب تفاوت معنا دار وجود دارد.
3- بین میزان بهره ی هوشی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب ودانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب تفاوت معنا دار وجود دارد.
4- بین سطوح اخلاقی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب تفاوت معنا دار وجود دارد.
5- بین سطوح اخلاقی با وضعیت نگرشهای اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب، رابطه وجود دارد.
6- بین وضعیت نگرشهای اجتماعی با میزان بهره ی هوشیِ دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب و سرپل ذهاب، رابطه وجود دارد.
7- نوع نگرشهای اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب با دانشجویان دختر سرپل ذهاب متفاوت است.
8- سطح اخلاقی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب از دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب بالاتر است.
9- میانگین بهره ی هوشی دانشجویان دانشگاه پیام نور اسلام آباد غرب از دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب بیشتر است.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است