هرگاه صحبت از بزهكار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فكر به خاطر خطور می كند كه از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا كنترل نمود؟
امروزه در اكثر كشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند كه یكی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در كانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینكه بتوانیم نوای جوانی را، كه در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یك فرد بزهكار قانون شكن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاكم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت كافی نیز برای این كار در اختیار داشته باشیم كه خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهكار خیز است.
امروزه این مطلب مسلم است كه جوان یا نوجوانی كه به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت كرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در كانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا كانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و كار شرافتمندانه نمی داند و ترك عادات قدیمی برایش مشكل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد كرد.
بنابراین متفكرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حكم محكومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل كرده و به موازات آن با تشكیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یك نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهكار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی كاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتكاب جرم جوانان بزهكار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند.
در كشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (كانون اصلاح و تربیت) كه عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه كودكان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است كه تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و كافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتكاب جرم و تكرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد.
بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی كه موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه كشف آن علل كه بیشتر از فساد محیط یا از عكس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم كاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری كارها كه سبب اتفاق جرمها می شود منع كرد.
جامعه شناسی كیفری با اندیشه های نو ، افكار جدید و ارزندهای كه مربوط به اعاده حیثیت افراد است، می كوشد تا واقعیت را بصورتی كه باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را كه تا كنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشكار نماید.
علم جامعه شناسی كیفری اثبات می كند كه بزهكاران حیوانی وحشی نیستند كه باید كشته بشوند، میكروب به شماره نمی آیند كه باید در نابودیشان كوشید، زشت و پلید و نابكار و غیر قابل اصلاح نمی باشند كه به دیار نیستی رهسپار گردند. بلكه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد:
كه فراموش شده است كه بزهكاران میكروب نیستند بلكه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست، بلكه تهدیدی است اخلاقی كه بر رفتار همه مردم، سنگینی خود را تحمیل می كند.
امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است كه خشونت و اجرای مكافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهكاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مكانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست، بلكه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از
وقوع را انجام داد.
ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی كه از بزهكاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات كرد كه رقم جرائم در این كشور و پس از اجرای كیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیكه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای كاهش پیدا كرد وبه همین جهت الن كی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست كیفری صحیح می نویسد:
نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است.
سوالات پروژه حاضر عبارتند از:
آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهكاری رابطه معنی داری وجود دارد؟
3- اهمیت مسأله
در ایران طبق گزارشهای آماری ، تا سال 1345 تعداد بسیار كمی از نوجوانان در كانونهای تربیتی نگهداری می شدند. ولی از سال 1356 به بعد سرقت از ناحیه صغار كمتر از 18 سال 65 درصد، میزان ضرب و جرح و چاقو كشی و قاچاق 45% افزایش داشته است . با توجه به آمارهای منتشر بطور خلاصه می توان گفت كه 50% از جرائم نوجوانان ،جرا ئمی علیه اشخاص از نوع ضرب و جرح غیر عمدی 45% از نوع منازعه و چاقو كشی و یا ضرب و جرح منتهی عضو بوده است، و فقط 5% بقیه مربوط به قتل های عمدی می باشد (صلاحی 1357،صفحه 48و 178).
اكثر دانش پژوهان رشد و شخصیت نظیر فروید و اریكسون بر این عقیده می باشند كه دوران اولیه كودكی دورانی سرنوشت ساز و دوران نوجوانی یك بحران محسوب می شود . بدین جهت است كه رعایت بهداشت روان و بررسی بسیاری از ناهنجاری های رفتاری نوجوانان می باشد . به موجب آمارهایی كه توسط متخصصین امور تربیتی و جرائم اطفال در بلژیك بدست آمده است از تعداد 4221 مجرم صغیر تعداد 1607 نفر آنان یتیم بوده اند كه از این عده 406 نفر آنها هم پدر و هم مادر خود را در طفولیت از دست داده اند ،ضمناًتعداد 1201 كودك منتسب به پدران و مادران این گروه مجرم می باشند ،كه طبق همان آمار 937 نفر از پدران 264 نفر از مادران این گروه معتاد به مشروب بوده اند . تعداد 546 نفر از این اطفال دارای نامادری و یا نا پدری بوده و تعداد 316 نفر آنان پدران و یا مادران معتاد به مواد مخدر داشته اند . علاوه بر این ، تعداد 228 نفر از اطفال مذكور از ازدواجهای غیر قانونی متولد شده ، یعنی فاقد پدر قانونی بوده اند . ضمناً 189 نفر از كودكان فوق الذكر نیز پدر و مادر مجرم و محبوس داشته اند . و بالاخره تعداد 139 نفر از اطفال بزهكار مورد مطالعه پدر و یا مادرشان قبلا به موجب حكم دادگاه به حبسهای بیش از 3 ماه محكوم شده و بقیه نیز بر اثر سوء معاشرت و عدم تربیت صحیح به ارتكاب جرم دست زده اند برخی یافته ها حاكی از آن است كه ، فشارزاهای روانی ـ اجتماعی در قالب رویدادها و تغییرات زندگی ،می تواند علت تغییر و دگرگونی عجیب در رفتار نوجوانان و جوانان باشد (هولمز وراهه،1967، ص 116). قوی ترین و متقاعد ترین شواهد ،از مطالعه هایی به دست آمده كه در شرایط مختلف ،پیامدهای فشارزاها مورد بررسی قرار گرفته اند. شرایط یا رخ دادهای طبیعی یا مصائب وارده (مصیبتها) رویدادها یا تغییرات شدید شخصی ـ اجتماعی، از مجموعه منابع بنیادی این مفهوم می باشند. (براهنی و همكاران، 1366ص 268)
ارتباط فشار زاهای شدید كه مغایر با تغییرات به هنجار هستند، جزء شواهدی محسوب می شوند كه از لحاظ اولویت بر دیدگاه اختلالهای رفتاری ارجعیت یافته اند. گزارشهای بالینی و نتایج بررسیهای آماری - پژوهشی، نشان دهنده آن است كه عمده ترین تأثیر رویدادها یا تغییرات زندگی این است كه كاركرده های روانی اجتماعی شخصی را دچار نقص كرده و پیامد این تجربه ناخوشایند ، رفتار بزهكارانه خواهد بود. (پور افكاری ، 1368،ص39 )
مساله بزهكاری نوجوانان و جوانان به طور كلی، از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است. این مشكلات كه قسمت عمده آنها ریشه در خانواده و محیط زندگی دارد ،باعث می شود كه شخصیت سالم و نوجوان امروز آسیب پذیر و نوجوان فردا ، در آینده به عنوان فردی كه دچار اختلالهای روانی – رفتاری است جلوه گر شود. (بیلر ،1974،كدیور، 1371،ص96)
در مطالعه تكوینی نوجوانان مقطع دبیرستان ، وضعیت آموزشگاهی و محیط اجتماعی مربوط به آن عامل اصلی انجام هویتی در مقابل آشفتگی هویتی ، كاربرد یافته است ، نظریه مارشیا كه بحث از وجود تعهد و بران در چهار وضعیت مختلف آموزشگاهی از لحاظ ویژگیهای روانی – رفتاری اختصاصی یافته به سطح آموزشگاه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی می نگرد و پیامد این نظر ایجاد طبقات از لحاظ عوامل ایجاد كننده بهداشت روانی دانش آموزان مطرح هستند. (سیف،1373، ص 116)
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
بدون شک، مهم ترین عاملی که آهنگ رشد و توسعه اقتصادی- اجتماعی را تسریع می بخشد منابع انسانی آن جامعه است. هر جامعه انسانی نیز متشکل از زنان و مردانی است که تحت روابط متقابل اجتماعی، در عین وابستگی متقابل هر یک از دو جنس به یکدیگر، نقش و کارکرد ویژه ای را ایفا می کنند و بی تردید زنان، به عنوان نیمی از جمعیت نیز، تأثیر مستقیمی در توسعه جامعه دارند. لذا استراتژی های یک جامعه توسعه یافته، لازم است بر مبنای مشارکت هر چه فعال تر زنان در اموراقتصادی، سیاسی و اجتماعی پی ریزی گردد.
در قلمرو علوم انسانی، علی الخصوص در حوزه های جامعه شناسی کار و شغل و مکاتب روانشناسی صنعتی، مفهوم کار، طبیعت و ماهیت آن، کارکردها، آثار و نتایج آن، عوامل موجده و متغیرهای تاثیرگذار بر آن و نقشی که کار، تولید و آفرینندگی در حیات اجتماعی انسان ها ایفا می کند از ابعاد و جهات مختلف مورد تدقیق و تحقیق قرار گرفته است.
انتخاب شغل و آمادگی برای اشتغال یکی از مهمترین تکالیف مربوط به دوران رشد است که نوجوانان و جوانان در جوامع مختلف، بویژه در جوامع صنعتی، با آن مواجه می شوند. اگر چه این مساله همیشه برای
پسران مصداق داشته، اما شواهدی وجود دارد که سالهای اخیر برای دختران نیز اهمیت پیدا کرده است. عوامل اقتصادی و اجتماعی، بین تجربیات روزمره نوجوانان و دنیای کار فاصله انداخته است. یکی از مهمترین عوامل اجتماعی که بر آرزهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد خانواده است. آرزوهای شغلی نوجوانان و جوانان با خواسته های والدین آنان برای موفقعیت های شغلی فرزندانشان رابطه دارد.
به نظر می رسد که مادران و پدران اثرات متفاوتی بسته به سن فرزندان بر ارزش های شغلی فرزندان خود دارند. مادرانی که شاغل هستند نگرش مثبتی نسبت به کار خود، به عنوان یک زن و نیز یک نیروی کار دارند و می توانند الگوهای شغلی مثبتی برای فرزندان خود باشند تا آن حد که پدران بتوانند نگرش مثبتی
نسبت به زنان به عنوان نیروی کار داشته باشند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده تاثیر نیرومندی بر انگیزش والدین نسب به کار دارد که آن هم به نوبه خود بر آرزوهای شغلی نوجوانان و جوانان تاثیر می گذارد (شفیع آبادی، 1388: 149).
تحقیقات نشان می دهد که پدران طبقه متوسط تاثیر قابل توجهی برآرزوهای شغلی پسران و دختران خود دارند. پدران طبقه پایین تاثیر کمتری دارند و بیشترین تاثیر را پدرانی داشته اند که وضعیت طبقه بالا را داشته و رابطه بسیار نزدیکی با پسران خود دارند .همچنین تحقیقات نشان داده است که دخترانی که
موفقیت های بالایی داشته اند رابطه خوبی با پدران خود دارند. همسالان و دوستان نیز به میزان زیادی می توانند بر آرزوهای شغلی دختران تاثیر داشته باشند. مطالعات نشان می دهد که مشاوران آنطور که باید در مشاوره شغلی موفق نبوده اند بسیاری از مشاوران شغلی در مورد مشاغل زنان نگرشهای قالبی و
جنسیتی دارند. نیاز است که بر تعداد مشاوران افزوده شده و آنها را برای مشاوره و نیازهای شغلی از جمله امکان استفاده از دستگاههای کامپیوتری، تصمیم گیری شغلی، مورد آموزش قرار دهند. طبقه اجتماعی و
اقتصادی به دلایل متعددی بر آرزوهای شغلی دختران تاثیر می گذارند. نخست: نوجوان به طور معمول سطوح آموزشی و شغلی را آرزو می کنند که با آن آشنا هستند. دوم : به نظر می رسد طبقه اجتماعی-
اقتصادی امکان دستیابی به برخی مشاغل را تعیین می کند. و سوم اینکه طبقه اجتماعی و اقتصادی بر ادراک نوجوانان از فرصت های شغلی موجود برای وی تاثیر می گذارد.
به دلایل زیادی طبقه اقتصادی- اجتماعی پایین تر احتمال کمتری، برای دستیابی به مشاغل طبقه بالاتر را دارا هستند از جمله این دلایل عبارتند از: تحصیلات پایین، فرصت های کمتر برای آموزش پیشرفته به علت تحصیلات پایین و محدودیت های مالی و عدم آشنایی با مهارتهای اجتماعی و ارزشهای طبقه متوسط.
هوش و استعداد نیز به نوبه خود بر آرزوهای شغلی نوجوانان تاثیر گذار است. تحقیقات آشکار ساخته که نوجوانان باهوش تر، آرزوهای شغلی و آموزشی بالاتری نسبت به همسالان کم هوش تر خود دارند. احتمال کمی وجود دارد که این در مورد دختران صحت داشته باشد، همچنین نوجوانان باهوش تر تصمیمات شغلی واقع گراتری می گیرند، یعنی احتمال بیشتری وجود دارد که مشاغلی با توانائی ها، علایق وفرصتهای شغلی خود انتخاب کنند. نوجوانان امروز اغلب نسبت به شرایط و فرصت های شغلی یا بی اطلاعند یا اطلاعات نادرست دارند. آنها همچنین در مورد مهارتها و علائق خودشان و فرایند تصمیم گیری شغلی اغلب بسیارکم میدانند (ایران محبوب و طاهریان فرد،1383). علاوه براین وضعیت اقتصادی موجود بسیاری
از کشورها بر نوجوانان فشار می آورد تا هر شغلی بدست آورند. در جامعه ما به طور عموم برنامه ها دبیرستانی و دانشگاهی با توجه به آموزش شغلی افراد نوجوان طراحی نشده است به جز دبیرستان های فنی تاکید اصلی آموزش بر باسواد کردن افراد متمرکز است. برخی انتقاداتی که از نظام آموزشی می شود این است که فارغ التحصیلان مدارس و دانشگاهها، مهارتهای شغلی و مناسب بازار را فرا نمی گیرند بسیاری از دانش آموزان بین برنامه های تحصیلی خود و مشاغل آینده رابطه ای نمی بینند، همچنین باعث شده است
که آنها در انتقال از نقش دانش آموز به نقش نیروی کار مشکلاتی داشته باشند. بسیاری از این مشکلات در صنعتی شدن فرایندجوامع ریشه دارد.
مطالعات انجامشده نشان میدهد كه جوانان تصویر روشنی از شغل آینده ندارند بر این اساس بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر به بررسی آرزوهای شغلی دختران شهرستان اندیمشك بپردازیم
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
دانش آموزان دوره متوسطه چون با انتخاب شغل و اشتغال فاصله چندانی ندارند مقدمات اشتغال آنان باید فراهم شود. در پایان این دوره دانشآموزان باید با توجه به آموخته هایشان بتوانند به بازار کار وارد شوند و مسئولیت شغلی را بپذیرند و زندگی مستقلی را آغاز کنند. دانشآموزان در این دوره باید اطلاعات دقیقتری درباره خصوصیات خود و مشاغل کسب کنند و با امکانات و فرصت های استخدامی جامعه بخوبی آشنا شوند. اطلاعات شغلی در دوره متوسطه باید دانشآموزان را به اشتغال و انتخاب شغل بطور جدی علاقمند سازد و آنان را به تفکر درباره مشاغل ترغیب کند تا مناسب ترین شغل را برگزینند (شفیعآبادی، 1388: 127).
انتخاب شغل فرآیند مهم و پیچیدهای است که به عوامل متعدد بستگی دارد. انتخاب شغل برای هر فرد یکی از مراحل مهم زندگی اوست که جریان زندگی وی را شکل داده و آنرا هدفمند میکند. انتخاب شغل جریان مستمری است که در یک دوره طولانی- نه در یک لحظه- به وقوع میپیوندد. عمل انتخاب مستلزم آن است که فرد احتیاجات را بشناسد، به معضلهای انتخاب آگاهی یابد، ارزشها را تعیین کند و اولویتها را معین سازد. هر کدام از ما انسانها وقتی به سنی میرسیم که باید از خانواده خود مستقل شویم، ناگزیر از انتخاب شغل هستیم. بنابراین در جوامع امروزی، داشتن شغل برای حفظ عزت نفس فرد مهم است. کار معمولاً عنصر شکل دهندهای در ترکیب روانی مردم و فعالیت های روزانه آنهاست. انسان بیکار فردی است که نه تنها سربار دیگران است، بلکه در درون خود نیز احساس پوچی و سرگردانی میکند، او شخصیت خود را ناقص میداند. مردم وقتی به یک فرد بزرگسال میرسند، میخواهند بدانند که او چه کاره است و از این طریق تصور خود را در مورد شخصیت او شکل میدهند. به عبارت دیگر، شغل برای انسان بخشی از شخصیت او به شمار میآید. آرزوهای شغلی با انتخاب شغل تفاوت دارد. آرزوهای شغلی آن گروه از مشاغل را در بر میگیرد که فرد آرزو دارد در آینده به آنها بپردازد. انتظارات شغلی بیش تر جنبه رویا دارند و تا حدودی از واقعیت به دورند. آرزوهای شغلی معمولاً در زمینه مشاغلی است که فرد تمایل به اشتغال در آن زمینهها را دارد. آرزوهای شغلی جریان زندگی شخص را تحت تأثیر خود قرار میدهد. دست یافتن به شغلهای مورد نظر برنامهریزی، تلاش، فعالیت ها و منابع گوناگونی را طلب میکند. فراهم کردن بستر حرکت بطرف مقصد و یا آرزوها به تأمین این نیازمندی ها بستگی دارد که خود بخشی از جریان زندگی است. برای جوانان داشتن شغل و تحصیل درآمد و رسیدن به استقلال از اهمیت ویژهای برخوردار است. معمولاً اکثر نوجوانان قبل از پایان تحصیلات به شغل آینده خود فکر میکنند. جوانان در انتهای دوران بلوغ با فرآیند تصمیمگیری و انتخاب شغل روبرو میشوند. از لحاظ فکری دوره جوانی تفکر انتزاعی یا عملیات منطق صوری است. در این دوران شتابزدگی کودکانه از بین میرود و جای خود را به نوعی آرامش و تفکر منطقی میدهد. نوجوان به تدریج وابستگی دوران کودکی به والدین را کم میکند و مستقل میشود. به همین علت، معاشرت و همکاری جانشین تک رویهای دوران نوجوانی میشود و فرد نیاز دارد که به احساس هویت دست یابد. در این فرآیند نوجوان خود را میشناسد و با دیگران ارتباط برقرار میکند.
علیرغم اهمیت شغل در زندگی فردی و اجتماعی انسانها، مردم کشور ما تصور روشنی در مورد شغل و نقش آن در زندگی ندارند و به دلیل نبودن یک بینش صحیح در مورد شغل، جامعۀ ما بهره کافی از زحماتی که مردم متحمل میشوند، نمیبرد. حال اینکه جوانان چگونه به انتخاب شغل دست میزنند و چرا برخی مشاغل را رها میکنند مسالهای است که مورد توجه جامعهشناسان، روانشناسان و مشاوران راهنمایی شغلی قرار گرفته است.
امروزه در حالی كه اقتصاد ما از نداشتن نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر در رنج است و مشاغل سنتی ما كه بعضا” منبع نیرومندی برای ایجاد درآمد و اشتغال هستند، می روند كه به بوته فراموشی سپرده شوند، همه ساله شاهد دیپلمه شدن صدها هزار جوان هستیم كه غالبا” فاقد مهارت فنی و حرفه ای هستند و از مشاغل یدی، فنی و حرفه ای رویگردان هستند و دارای ذهنیتی هستند كه تناسبی با وضعیت فعلی اقتصاد ما ندارد. همانطور كه می دانیم تغییر ساختار نظام آموزشی در كشور ما به منظور ترغیب دانش آموزان به رشته ها و شاخه هایی صورت گرفته است كه در آنها تأكید عمده بر مهارت آموزی است. اما بدیهی است كه تحمیل شاخه و رشته بر دانش آموزان، انتخاب های كور و تصادفی، آرزوهای شغلی نامتناسب با نیازهای واقعی جامعه موجب اتلاف سرمایه های هنگفتی در سطح كشور خواهد شد. لذا در مقطع كنونی ضرورت دارد تا به سنجش آرزوهای شغلی دانش آموزان پرداخته شود و تحقیق حاضر نیز از این منظر واجد اهمیت و ضرورت قابل توجهی است.
1-4 اهداف پژوهش
چنانچه از عنوان طرح برمیآید، هدف عمده و اصلی پژوهش حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی دختران شهرستان اندیمشك میباشد. تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب میشود كه هدف كلی بیشتر قابل دسترس بوده و دستیابی به آن میسر گردد. اهداف جزئی و ویژه كه در این تحقیق به آن پرداخته شده به شرح ذیل میباشند:
با توجه به اهداف یاد شده، سؤالات زیر پیش میآید:
1-5 سوالات تحقیق
1- آیا پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده دانش آموزان با آرزوهای شغلی او رابطه دارد؟
2- آیا بین سطح تحصیلات خانواده دانش آموز با آرزوهای شغلی او رابطه وجود دارد؟
3- آیا بین وضعیت تحصیلی دانش آموز (معدل) و آرزوهای شغلی او رابطه وجود دارد؟
4- كدامیك از عوامل خانواده، دوستان، اقوام.اولیاء مدرسه نقش مهمتری در كسب شکل گرفتن آرزوهای شغلی دانش آموزان ایفا می
كند؟
5- آیا بین شغل پدر و آرزوی شغلی دختران رابطه وجود دارد؟
6- چه رابطهای بین پایه تحصیلی دختران دانشآموز و آرزوی شغلی آنان وجود دارد؟
1-6 فرضیات
1- بهنظر میرسد بین پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین و آرزوهای شغلی دختران رابطه دارد.
2- بهنظر می رسد بین معدل دانشآموزان دختر و آرزوی شغلی آنان رابطه وجود دارد.
3- بهنظر می رسد بین تحصیلات پدر و آرزوی شغلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
4- بهنظر می رسد بین میزان درآمد خانوار و آرزوی شغلی دانشآموزان دختر رابطه وجود دارد.
5- بهنظر می رسد بین شغل پدر و آرزوی شغلی دانشآموزان دختر رابطه وجود دارد.
6- بهنظر می رسد بین پایه تحصیلی دختران دانشآموز و آرزوی شغلی آنان رابطه وجود دارد.
1-7 متغیر وابسته
متغیر وابسته در پژوهش حاضر آرزوهای شغلی دختران مقطع متوسطه شهرستان اندیمشک می باشد.
1-8 متغیر های مستقل
متغیر های مستقل در پژوهش حاضر که تاثیر آنها بر آرزوهای شغلی دختران مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از: پایگاه اقتصادی-اجتماعی، معدل، درآمد، مقطع تحصیلی، شغل پدر، شغل مادر، سطح تحصیلات والدین و بعد خانوار.
1-9 تعریف مفاهیم (نظری- عملیاتی)
در این قسمت مفاهیم اصلی بكارگرفته شده در پیمایش از منظر نظری و عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرند تا در درك مفاهیم و شاخصسازی آنها مشكلی پیش نیآید. مفاهیم اصلی عبارتند از: آرزوهای شغلی، متغیر های مستقل و سایر عوامل فردی كه در ذیل به تعاریف نظری و عملیاتی هر یك از مفاهیم یاد شده پرداخته میشود.
1-9-1 کار (شغل)
با استنباط از نشریات متعدد انتشار یافته توسط مركز آمار ایران، در تعریف كار می توان گفت: كار، آن دسته از فعالیت های اقتصادی (فكری یا بدنی) است كه به منظور كسب درآمد(نقدی یا غیر نقدی) انجام شود و هدف آن تولید كالا یا ارائه خدمت باشد. برای شروع به كار یك حداقل سن درنظر می گیرند. در نشریات مركز آمار به غیراز سرشماری 1365، در بقیه سرشماری ها سن 10 سالگی بعنوان حداقل سن ورود به فعالیت و بازار كار است. بنابراین، تمام افراد 10 ساله و بیشتر را می توان در دو طبقه فعال و غیرفعال قرار داد. افراد 10 ساله وبیش تر كه در هفته تقویمی قبل از هفته آمارگیری(هفته مرجع)، در تولید كالا و خدمات مشاركت داشته (شاغل) و یا از قابلیت مشاركت برخوردار بود ه اند(بیكار(، جمعیت فعال محسوب می شوند. سایر افراد10 ساله و بیشتر تحت عنوان جمعیت غیرفعال قلمداد می شوند.
تعابیر گوناگونی که از کار شده عبارتند از:
1-9-2 آرزوهای شغلی
این متغیر انتظار فرد را از موقعیت شغلی، ترجیح فردی از پایگاه و موقعیت شغلی را که تحصیل خواهد کرد و نیز رغبت، خواست و آرزوی فرد را از پایگاه و موقعیت شغلی و حرفه ایی که احراز خواهد نمود تبیین می کند (محسنی تبریزی و میرزایی، 1383: 22).
به عبارت دیگر آرزوهای شغلی، آن گروه از مشاغل را شامل می شود که فرد در آینده آرزو دارد به آنها بپردازد و معمولا در زمینه مشاغلی است که فرد تمایل به اشتغال در آن زمینه ها را دارد (شفیع آبادی، 1371: 94).
1-9-3 تعریف عملیاتی
منظور از آرزوهای شغلی در این پژوهش، پاسخی است که آزمودنی به پرسشنامه 23 سوالی که جهت سنجش میزان ترجیحات و آرزوهای شغلی در نظر گرفته شده است می دهد. عملیاتی کردن آرزوهای شغلی در فصل روش تحقیق به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
1-9-4 عوامل فردی
عوامل فردی یكی از مهمترین عوامل تعیین كننده آرزوهای شغلی میباشند. عوامل فردی به ویژگیهای فردی دانشآموزان ازجمله؛ سن، تحصیلات، ویژگیهای روانی و شخصیتی افراد، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و غیره اطلاق میشود. تحت تأثیر چنین ویژگیهایی افراد شغل های متفاوت را ترجیح میدهند. از میان عوامل فردی پایگاه اجتماعی- اقتصادی که نیاز به شاخص سازی دارد مورد بررسی قرار می گیرد.
1-9-5 پایگاه اجتماعی-اقتصادی
طبقه اجتماعی به بخشی از اعضای جامعه اطلاق میشود كه از نظر ارزشهای مشترك، حیثیت، فعالیتهای اجتماعی، میزان ثروت و متعلقات شخصی دیگر و نیز آداب معاشرت، از بخشهای دیگر جامعه تفاوت داشته باشند. در جوامع نوین سه شاخص بنیادی برای طبقه اجتماعی وجود دارند كه عبارتند از درآمد، شغل و تحصیلات. علاوه براین شاخصهای بنیادی، متغیرهای مهم دیگر طبقات اجتماعی عبارتند از مذهب، ملیت، جنسیت، محل سكونت و زمینه خانوادگی (كوئن، 1375: 178).
به لحاظ عملیاتی، برای سنجش و تعیین پایگاه اجتماعی- اقتصادی فرد از گویههای تحصیلات پدر و مادر، شغل پدر و مادر و میزان درآمد خانوار در ماه استفاده می شود.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مهاجرت بعنوان یكی از موضوعات محوری رشته جمعیتشناسی شناخته شده و از زمینههائی است كه در مطالعات جمعیتشناسی جایگاه ویژهای پیدا كرده است. مهاجرت از عوامل اصلی تغییر و تحول جمعیت و مهمترین عامل خارجی تغییر تعداد و ساخت جمعیت میباشد.
طبق تئوری گزینشی بودن مهاجرت، همراه با هرگونه فرصتی كه بهوجود میآید، بعضی از افراد مهاجرت را برمیگزینند و برخی ماندن را، این امر برحسب تصادف نیست. معمولاَ مهاجران ویژگیهایی دارند كه موجب میشود زمینههای رفتن یا ماندن را در مقایسه با آنهایی كه میمانند متفاوت ارزیابی كنند (اوبرای، 1370: 82). مطابق با این تئوری، حداقل در ابتدا مهاجرت گرایش دارد افراد نسبتاَ آموزش دیده، ماهر، خلاق و دارای انگیزههای بالای كاری را از جوامع فرستنده جذب كند. بررسیهای داخلی و خارجی كه درباره مهاجرت انجام شده توافق دارند كه تمایل و تصمیمگیری برای مهاجرت با سن، جنس، تحصیلات و رضایت از زندگی بستگی دارد. مطابق بررسی اسكلدون[1]، كسانیكه مهاجرت میكنند معمولاَ از بین افراد تحصیلكردهتر جامعه هستند، یعنی از خانوارهائی كه توان صرفنظر كردن از نیروی كار خانوادگی فرزند خود را داشته و آنها را به دانشگاه میفرستند. افراد باسوادتر موقعیتهای شغلی را كه در دیگر مناطق وجود دارد بهتر شناسایی كرده و با موقعیتهای جدید بهتر برخورد میكنند. اولین مهاجران از هر جامعهای به نحو تقریباَ تغییرناپذیری از نخبگان آن محل هستند (اسكلدون، 1380: 115).
مبدأهای مهاجرین كه اكثراَ از نقاط كوچك و محروم هستند، سرمایهگذاری عظیمی برنیروی انسانی خود نموده ولی به دلیل نداشتن سیستمهای جذب افراد تحصیلكرده همانند؛ دانشگاهها، ادارات و صنایع بزرگ و غیره، بسیاری از نیروهای انسانی ماهر خود را از دست میدهند، كه این امر مسائل مختلفی را در سطح جامعه به وجود میآورد. از نظر تحلیل ساختاری، مسائل ناشی از این الگوی مهاجرت را میتوان در سه سطح؛ محیط مبدأ، محیط مقصد و مهاجر و خانواده مهاجر بررسی نمود. گرچه بیشترین مسائل دامنگیر مبدأ میباشد، ولی نباید مسائل مربوط به مقصد و مهاجر را از نظر دور داشت.
مسالهآمیزترین جنبه این الگوی مهاجرت، محروم شدن مناطق فرستنده از نیروی انسانی ماهر با تحصیلات عالی میباشد. نیروی انسانی متخصص و ماهر در توسعه اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای نقش اساسی دارد. سرمایه مادی در هر جامعهای با نیروی انسانی متخصص و كارآمد است كه به جریان افتاده و به توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه میانجامد.
درخصوص اهمیت نیروی انسانی ماهر، ادوارد دانشن از كارشناسان اقتصاد آمریكا در تحقیقی راجع به عوامل موثر بر پیشرفت صنعتی كشورها بیان داشته كه: از میان 31 عامل مؤثر در امر پیشرفت صنعتی، مهمترین عامل، پرورش نیروی انسانی متخصص میباشد. به نظر وی، پیشرفت نیروی انسانی مهمترین عامل رشد اقتصادی و پیشرفت تحقیقات و علوم عامل دوم در رشد اقتصادی میباشد (شعبانلو، 1380: 8). این الگوی مهاجرت به نوعی تداعی كننده مسئله فرار مغزها میباشد. گرچه اصطلاح «فرار مغزها» برای نخستین بار به مهاجرت عظیم مهندسین انگلیسی به ایالات متحده آمریكا نسبت داده شده بود، ولی با این اصطلاح میخواستند به اهمیت مهاجرت متخصصین و تحصیلكردهها اشاره نمایند.
همچنین مهاجرت جوانان موجب كاهش نیروی جوان و رشد جمعیت، افزایش نسبت سالخوردگی و در نتیجه افزایش نسبت وابستگی در مبدأ میگردد. طبق بررسیهای وزارت امور اقتصادی و دارایی (1375: 25)، در روستاها و شهرهای كوچك، نرخ رشد جمعیت پایینتر از نرخ طبیعی میباشد. بنابراین، این الگوی مهاجرت، برای مبدأ چیزی جز فقر، عقبماندگی و وابستگی نمیتواند بههمراه داشته باشد.
علاوه بر مسائل یاد شده، مهاجران و خانوادههایشان در محیط جدید با مسائل بیشماری مواجه میشوند. مسائل روانی، عاطفی، اقتصادی و فرهنگی میتواند ازجمله این مسائل باشد. مطالعهای كه در زمینه اثر مهاجرت بر مرگومیر در هند صورت گرفته بود نشان داد كه مسكن مهاجرین اغلب بهداشت و تسهیلات بهداشتی رسمی ندارند. شرایط چنین مساكنی برای امید زندگی كودكان زیانآور نشان داده شده بود. پایین بودن اقتصاد مهاجران، آنها را مجبور كرده بود كه زمین را در مجاورت صنایع سنگین بدست آورند، كه این امر آنها و خانوادههایشان را در معرض بیماری عفونی و تنفسی قرار میداد (Stephenson etal., 2003).
رضایت از زندگی به عنوان ارزیابی کلی کیفیت زندگی بر اساس ملاکهای انتخاب شده عبارت است از مقایسه بین شرایط زندگی با ملاکهای شخصی. افراد هنگامی سطوح بالای رضایت از زندگی را تجربه میکنند که شرایط زندگی آنها با ملاکهایی که برای خود تعیین کردهاند، مطابقت داشته باشند. رضایت از زندگی را میتوان به عنوان جامعترین ارزیابی افراد از شرایط زندگی خود در نظر گرفت.
رضایت از زندگی، یك فرایند داوری است كه افراد، كیفیت زندگی خود را بر اساس ملاكهای منحصر به فرد خود ارزیابی میكنند. رضایت از زندگی، یك صفت پایدار و عینی نیست بلكه به تغییرات موقعیتی، حساس بوده و بر اساس برداشت و دیدگاه خود افراد در نظر گرفته می شود.
عوامل متفاوتی در رضایت از زندگی مشارکت دارند. برای مثال گیبسون (1986) تعامل اجتماعی، امونس و دینر (1985) عوامل شخصیتی، جورج (1981) سطح درآمد و طبقه اجتماعی، ویلیتس و کرایدر (1988) مذهب را در میزان رضایت از زندگی موثر دانستهاند. از طرفی رابطه رضایت از زندگی با عوامل گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته: حمید (1389)رابطه رضایت از زندگی با پیشرفت تحصیلی، کشاورز و دیگران (1388) پیش بینی کنندههای روانشناختی رضایت از زندگی، صادق مقدم و دیگران (1385) رضایت از ندگی در زنان شاغل و خانه دار و… ملاحظه میشود که بررسیهای مختلف از یک سو به نقش متغیرهای متعددی در رضایت از زندگی و از سوی دیگر به تاثیر رضایت از زندگی بر پدیدههای دیگر پرداختهاند، اما پژوهشیهایی که تاثیر رضایت از زندگی بر تمایل به مهاجرت را مورد بررسی قرار دهند کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. لذا در پژوهش حاضر تلاش میشود تا با رویکردی بین رشتهای به بررسی رابطه بین رضایت از زندگی و تمایل به مهاجرت پرداخته شود.
شهرستان آبادان در دهه های گذشته به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله افزایش زیر ساخت های صنعتی و کشاورزی و همچنین وقوع 8 سال جنگ تحمیلی با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبرو شده است. بطوری که روند مهاجرت در این استان از روند ویژه ای برخوردار بوده است. این شهرستان در 50 سال گذشته از نظر مهاجر پذیری و مهاجر فرستی تغییرات عمده ای داشته است. شهرستان آبادان امروزه نیز نقش قابل ملاحظه ای در فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و جغرافیای ایران دارد چرا که با داشتن پتانسیل های مساعد طبیعی و منابع معدنی بی شمار توانسته همواره نقشی مهم و سازنده در پویایی اقتصاد ایران بازی کند. با توجه به آنچه در بالا گفته شد می توان نتیجه گرفت که افراد به دنبال رضایت بیشتر از زندگی دست به مهاجرت می زنند. بر این اساس مساله محوری تحقیق حاضر این است که چه رابطهایی بین تمایل به مهاجرت از آبادان و رضایت از زندگی وجود دارد؟
1-3 اهمیت وضرورت تحقیق
مهاجرت بهعنوان یك واقعه اجتماعی با بسیاری از وقایع اجتماعی كه منبعث از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی و غیره جوامع هستند، در ارتباط بوده و حالتی تأثیرگذار و تأثیرپذیر (تعامل)ی با آنها دارد. شناخت این تأثیرپذیری از محركهای اصلی آن منجمله؛ تحصیلات، جنسیت، پایگاه اجتماعی– اقتصادی، ویژگیهای روانی و شخصیتی، تجربه مهاجرتی و تجربه اقامتی افراد، دافعه مبدأ، جاذبه مقصد، هزینههای مهاجرت و شبكه مهاجرتی میتواند به برنامهریزی درجهت استفاده مطلوب از این تأثیرپذیری بیانجامد و مسائل ناشی از این الگوی مهاجرت كه جامعه بطور عام و جمعیتشناسی بطور خاص با آن مواجه است را تعدیل نماید.
اصولاَ هدف از مطالعه نگرشها و گرایشها تأثیرگذاری بر رفتار است، بدلیل اینكه انواع گرایشها بهعنوان شاخصها یا عوامل پیشگویی رفتار شناخته شدهاند. در پیمایشهای گرایش به مهاجرت، بیشترین هدف دستیابی به آستانه مهاجرتی است. «آستانه مهاجرتی» نقطهای است كه فرد احتمالاَ در آن نقطه از نظر روحی، روانی و دیگر ویژگیهای فردی از موطن خویش- حداقل از نظر پیوندهای فكری– گسسته شده و از آن به بعد در تلاش برای بومگزینی جدید است. شاید بتوان با مسامحه گفت كه جهت اندیشه و پیوند فكری- معنوی فرد در آستانه مهاجرتی تغییر كرده و وی را به مهاجرت راغب میسازد (كاظمیپور، 1384: 32 ؛ رجبی،1380: 9 ؛ شریفی، 1376: 15). بنابراین، با مطالعه گرایش به مهاجرت و بررسی عوامل مؤثر بر آستانه مهاجرتی افراد، میتوان از احتمال وقوع رفتاری در آینده باخبر شد و فرصت كافی بدست آورد تا
بتوان این موج رفتاری را به نحو احسن سازمان داد.
بالان[2] در خصوص افزایش مطالعات مهاجرت اظهار داشته كه: افزایش در مطالعات مهاجرت از دهه 1960 به بعد شاید پاسخی برای گسترش علاقه در میان سیاستگذاران و برنامهریزان در مورد رشد جمعیت و مخصوصاَ شهرنشینی باشد. پیمایشهای شهری هماكنون به اهمیت اقامتهای كوتاه مدت در شهرها حساس بوده، درحالیكه قبلاَ نادیده گرفته میشد (Balan, 1981). پیمایش صمدی ملایوسفی (1382) در زمینه تأثیر مهاجرت بر شهرنشینی كشور نشان داد كه طی دو دوره 65– 1355 و 75– 1365، مهاجرت مهمترین عامل رشد جمعیت شهری سه استان هرمزگان، همدان و یزد بوده است. از بین عواملی كه باعث رشد جمعیت شهری شدهاند، سهم مهاجرت 04/49 درصد بوده است.
در ایران سازمان و نهادی كه مسئول ثبت اطلاعات مورد نیاز محققین درباره مهاجرت و مهاجران باشد وجود ندارد. بنابراین، از مشكلاتی كه برای پیمایشهای مهاجرت پیش میآید سخت بودن دسترسی به جامعه مهاجران بوده و این امر، وقت و هزینه زیادی را برای محقق تحمیل میكند. بدینطریق، اكثر تحقیقات مهاجرتی به صورت اسنادی و كتابخانهای صورت گرفته و از طرحهای پیمایشی و قرار دادن شخص بعنوان واحد تحلیل صرفنظر میشود. در این بررسی، از طریق سنجش گرایش به مهاجرت این فرصت به وجود میآید تا بتوان در مورد مهاجران بالقوه و به عبارتی مهاجران آتی برنامهریزی نموده و سیاستگذاران و برنامهریزان بتوانند از نیروهای حركتی آنها به طور مطلوبی استفاده نمایند.
1-4 اهداف تحقیق
چنانچه از عنوان طرح برمیآید، هدف عمده و اصلی در این تحقیق بررسی رابطه بین تمایل به مهاجرت از آبادان با رضایت از زندگی میباشد. تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب میشود كه هدف كلی بیشتر قابل دسترس بوده و دستیابی به آن میسر گردد. اهداف جزئی و ویژه كه در این تحقیق به آن پرداخته شده به شرح ذیل می باشد:
1- تعیین میزان رضایت از زندگی افراد و تاثیر آن بر تمایل مهاجرت از آبادان.
2- شناخت نگرش پاسخگویان نسبت به دافعههای مبدأ و تأثیر آن برتمایل به مهاجرت از آبادان.
3- تعیین میزان تمایل افراد برای مهاجرت از آبادان بر حسب ویژگیهای فردی آنان.
4- تعیین میزان رضایت از زندگی افراد بر حسب ویژگیهای فردی آنان.
5- تعیین میزان تمایل افراد برای مهاجرت از آبادان بر حسب پایگاه اقتصادی-اجتماعی شان.
6- تعیین میزان تمایل افراد به مهاجرت بر حسب نگرش آنان به پدیده مهاجرت.
1-5 سوالات تحقیق
1- رضایت از زندگی در یک محیط چه تاثیری میتواند بر تمایل به مهاجرت از آن محیط داشته باشد؟
2- ویژگیهای فردی (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصیلی و …) و دافعه مبدأ چه تأثیری میتوانند در تمایل به مهاجرت افراد داشته باشند؟
3- چه رابطهای بین ویژگیهای فردی (همانند: سن، جنس، محل سكونت، مقطع تحصیلی و …) و میزان رضایت از زندگی افراد وجود دارد؟
4- آیا پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد بر میزان تمایل به مهاجرت آنان تاثیر دارد؟
5- چه رابطهایی بین نگرش فرد به مهاجرت و تمایل به مهاجرت وجود دارد؟
6- آیا رضایت از زندگی بر نگرش فرد به مهاجرت تاثیر دارد؟
1-6 فرضیات تحقیق
1-7 متغیر وابسته
متغیر وابسته در پژوهش حاضرتمایل به مهاجرت از شهر آبادان می باشد.
1-8 متغیرهای مستقل
متغیر های مستقل در پژوهش حاضر که تاثیر آنها بر تمایل به مهاجرت از شهر آبادان مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از: میزان رضایت از زندگی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سن، جنس، تحصیلات، شغل، دافعه مبدا و قومیت.
1-9 تعریف مفاهیم (نظری- عملیاتی)
در این قسمت مفاهیم اصلی بكارگرفته شده در پیمایش از منظر نظری و عملیاتی مورد بررسی قرار میگیرند تا در درك مفاهیم و شاخصسازی آنها مشكلی پیش نیآید. مفاهیم اصلی عبارتند از: رضایت از زندگی، تمایل به مهاجرت، دافعه مبدا و سایر متغیر های مستقل که در ذیل به تعاریف نظری و عملیاتی هر یك از مفاهیم یاد شده پرداخته میشود.
1-9-1 رضایت از زندگی
تعریف نظری
مراد از رضایت از زندگی نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه های زندگی، هم چون زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است. در واقع رضایت از زندگی یعنی اینکه در شرایط کنونی فرد از نظر جسمی، از نظر تحصیلی، شغلی و مادی چیزهایی را که دارد با آرزوهایش تطبیق میکند.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
از وظایف اساسی آموزش و پرورش عمومی در هر کشور انتقال میراث فرهنگی جامعه،پرورش استعدادهای دانش آموزان و آماده سازی آنها برای شرکت فعال در جامعه است. هیچ بخشی از فعالیتهای اقتصادی ،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی دیده نمی شود که عملکرد آنها بی ارتباط با وضع سواد، سطح معلومات، مهارت، دانش وآگاهیهای جمعیت انسانی باشد. به سخن دیگر آموزش رسمی وکسب مهارتهای علمی یکی از نیاز های اصلی مرتبط با توسعه درهرجامعه است.
در آغاز هزاره سوم، بخشی از جوانان و نوجوانان کشورمان که قرار است توسعه و پیشرفت کشور به دست آنان رقم بخورد، نه تنها در سطوح اولیّه تحصیلات متوقف شده اند بلکه توفیق ثبت نام در پایه اول دبستان را نداشته و از نعمت خواندن و نوشتن نیز بی بهره اند. در جامعه ای مانند ایران ، که توسعه همه جانبه ا ز آرزوهای صد ساله آن می باشد، کم سوادی و بی سوادی جوانان هردومسئله است.
دراین تحقیق مسئله محرومیت تحصیلی فرزندان، با نگاهی جامعه شناختی و جمعیت شناختی مورد پژوهش قرارمی گیرد و برای این منظور خانواده و خصوصیات اجتماعی-جمعیتیِ آن به عنوان مهمترین عامل و زمینه برای پرورش و رشد کیفی فرزندان، مدّ نظر قرار گرفته است. خانواده های ایرانی در فاصله سالهای 1335 تا 1365 بیشترین زاد و ولد و بیشترین رشد در بُعد خانواده را تجربه کرده اند. تعدادِ زیاد فرزندان در یک خانواده علاوه بر تقلیل منابع مادّی خانواده، توجه و حمایت والدین به هر یک از فرزندان را نیز کاهش میدهد و به قول جمعیّت شناسان، کمیّت فرزندان بر کیفیّت آنان برتری می یابد. یکی از جنبه های رشد کیفی فرزندان، فراهم کردن زمینه و شرایط مناسب جهت تحصیل و علم آموزی آنان با توجه به توانمندیشان تا سطوح مناسب و در خور جامعه ای خواهان توسعه می باشد.
در این پژوهش تئوریها و دیدگاههایی از قبیل،کارکردگرایی، دیدگاه ستیز، نابرابری اجتماعی و مدارس، بُعد خانواده و پیشرفت فرزندان، به عنوان چارچوپ نظری تحقیق و مبنایی برای انتخاب متغیر ها وآزمون فرضیه ها مورد استفاده قرارمی گیرند.
روش تحقیق دراین پژوهش از نوع تحلیل ثانویه داده ها واطلاعات است. داده های مورد استفاده در این تحقیق مربوط به طرح « آمارگیری از ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوار» می باشد که در سال 1380 توسط مرکز آمار ایران به اجرا درآمده است. واحد تحلیلِ این تحقیق را فرد و خانوار تشکیل می دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خانوارهای معمولی ایرانی ساکن در نقاط شهری و روستایی کشور است که دارای فرزندان 17 تا 30 سال تمام می باشند.
تحقیق حاضر در پنج فصل تدوین شده است. در فصل اول مسئله اصلی تحقیق و ضرورت و اهمیت انجام این پژوهش مطرح گردیده است ، در فصل دوم به بیان دیدگاهها و مبانی نظری و همچنین پیشینه تحقیقات انجام شده در ارتباط با مسئله تحقیق، در فصل سوم مباحث روش شناختی این تحقیق، در فصل چهارم نتایج تحلیلهای توصیفی و استنباطی داده های تحقیق، و در نهایت بحث و نتیجه گیری پایانی تحقیق در فصل پنجم ارائه شده است .
این تحقیق ماحصلِ راهنماییها، همفکرییها و زحمات بیدریغ و ارزشمند، اساتید گرانقدرم، آقای دکتر حسین محمودیان، استاد راهنما و
آقای دکتر محمود قاضی طباطبایی، استاد مشاور، است. دراینجا سپاس و امتنان قلبی خود را نسبت به این دو استاد بزرگوار ابراز می دارم. همچنین از استاد عزیزم آقای دکتر محمد میرزائی، استاد داور، که با پیشنهادات اصلاحی خود بر غنای این تحقیق افزودند و نیز خانم دکتر ماری – لادیه فولادی از انجمن ایران شناسی فرانسه که در تهیه طرح « آمارگیری از ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوار در ایران » با مرکزآمار ایران مشارکت داشته و و با پیشنهاد شایسته خود زمینه به کارگیری داده های طرح مذکور را ایجاد کردند، ممنون و سپاسگزارم.
1-1 طرح مسئله و ضرورت تحقیق :
مسئله اصلی و محوری در این تحقیق بررسی نقش و تأثیر شرایط اقتصادی ،اجتماعی و جمعیتی خانواده بر احتمال محرومیّت از تحصیل و یا بهره مندی تحصیلی فرزندان می باشد.
جامعه ای را در دنیا سراغ نداریم که بدون گسترش افقی و عمودی وضعیت باسوادی ،دانش وآگاهی بتواندبه درجاتی از شکوفایی اقتصادی ،فرهنگی، سیاسی و…درطول تاریخ نسبت به زمان ومکان خود دست یافته باشد.درشرایط کنونی ودر عصری که هر سه سال ، دانش و اطلاعات بشری ، دو برابر می شود،نه تنها بی سوادی بلکه کم سوادی و ترک تحصیل زود هنگام نیز به عنوان محرومیّت تحصیلی قلمداد می شود ودر جامعه ای مانند ایران که خواهان توسعه و پیشرفت می باشد ،بی سوادی وکم سوادی هر دو مسئله است.
«در گرد همایی وزرای آموزش وپرورش کشورهای آسیایی در توکیو در سال 1962 میلادی ، این هدف که کلیه کشورهای آسیا تا سال 1980 پوشش تحصیلی ابتدایی خود را به صد در صد برسانند مطرح وپذیرفته شد.هر چند تلاشهای ارزشمندی برای نیل به این هدف در عموم کشورها انجام گرفته ولی تعداد قابل ملاحظه ای از کشورهای این قاره در پایان قرن بیستم میلادی هنوز به هدف پوشش کامل در سطح تحصیلات ابتدایی نرسیده اند . عدم موفقیت در نیل به این هدف عمدتاً ناشی از میزان بالای رشد جمعیت این کشورها در نیم قرن اخیر بوده است .ایران نیز از جمله کشورهایی است که در نیم قرن اخیر به ویژه در فاصله سالهای 1335 تا 1365 با رشد جمعیت شتابان و بی سابقه ای روبه رو بوده است.»(زنجانی و دیگران ، 1381 :81).
با اینحال میزان مدرسه روی در سطح ابتدایی ، از سال 1970 تا آغاز دهه 90 در کشورهای کم درآمد و متوسط افزایش زیادی یافته است ، به گونه ایکه می توان نتیجه گرفت که اهداف مدرسه روی ابتدایی عمومی تقریباً تحقق یافته است ( کلود شستلند و کلود شنه ،1380 :143).
در ایران نیز طی سالهای اخیر پوشش ثبت نام افزایش چشمگیری داشته است به طوریکه پوشش واقعی تحصیلات ابتدایی از 78 درصد در سال 1365 به 92 در صد در سال 1375 رسیده است(زنجانی ودیگران، 1381 :82).
اگر چه در سالهای اخیر موفقیت قابل توجهی از لحاظ پوشش ثبت نام در مدارس ابتدایی ، حتّی در دور افتاده ترین نقاط روستایی کشور ، بدست آمده و این موفقیت خود عاملی
در جهت کاهش میزان بی سوادی در سالهای آینده خواهدشد،با این حال مسئله ایکه که از آن به عنوان کم سوادی یادشد،همچنان باقیست.
کم سوادی، محصول ترک تحصیل زود هنگام دانش آموزان به خصوص در مقاطع تحصیلی پایین می باشد. ترک تحصیل زود رس یا عدم ارتقاء به مقاطع بالاتر ، حتی تا مقطع راهنمایی ،موجباتِ بازماندگی و محرومّیت بخشی عظیمی از نوجوانان و جوانان کشور را ازحقّ کسب دانش و مهارتهای بالاتر وبهتر فراهم کرده است.علاوه براین ترک تحصیل زودرس ، یکی از ضایعات تربیتی و اتلاف در سرمایه های آموزش و پرورش یک کشور محسوب می شود.
در غالب کشورها از جمله ایران ،در حالیکه هنوز همه کودکان لازم التعلیم به مدارس راه نیافته اند و هنوز تعدادی از بزرگسالان و جمعیت فعّال آنها بی سواد مانده اند ،مسئله افت تحصیلی که ترک تحصیل زودرس و مردودی از شاخصهای اصلی آن می باشد،یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی نظام آموزش وپرورش است. این معضل در ایران هر سال ده ها میلیارد ریال بودجه کشور را به هدر میدهد و نیروهای بالقوه انسانی جامعه را از آموزش وپرورش خارج می کند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایه های جامعه که همان نیروی انسانی است، بی ثمر می ماند.آمارهای بدست آمده از تحقیقات در مدارس کشور نشان دهنده آن است که افت تحصیلی به صورت مردودی ، ترک تحصیل ویا صور دیگر ، مقدار زیادی از منابع مالی و استعدادهای انسانی جامعه ما را تلف کرده و آثار زیانباری بر جای می گذارد (گلشن فومنی ، 1380 :166-165 ).
ارائه آموزش و پرورش یکسان برای همه دانس آموزان به رغم تفاوتهای فردی و تفاوت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند یکی از عوامل مؤثربرافت تحصیلی محسوب شود.
طی چند دهه گذشته ، پیشرفتهای چشمگیری نیز در زمینه سواد آموزی بی سوادان در سطح جهان مشاهده شده است .در ایران نیز اسناد و شواهد آماری مؤید آن است که پس از انقلاب در آموزش بزرگسالان موفقیتهای چشمگیری بدست آمده است.در تأیید این ادّعا ، جدول 1-1زیر تنزّل در صد بی سوادان (اکثریت بالای 15 سال) را بر حسب شهر و روستا ، قبل وبعد از انقلاب اسلامی مشخص می سازد.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در دنیای كنونی نیل به اهداف توسعه بدون به حساب آوردن نیمی از جمعیت جامعه كه زنان آن را تشكیل می دهند، شدنی نیست. این در حالی است كه زنان بویژه در مناطق روستایی، نقش عمده ای در تولید محصولات برعهده دارند كه بدون مشاركت آنها دستیابی به توسعه ناممكن به نظر می رسد البته در میان این زنان نیز، قشری وجود دارد كه سرپرست مرد خانوار خود را به دلایل گوناگونی از دست داده اند كه نقش آنها را در خانوار مضاعف كرده است. در بسیاری از كشورهای جهان سوم، راهبردهایی برای مشاركت عملی زنان در توسعه و برطرف شدن موانع اتخاذ شده است كه یكی از این راهبردها، توانمندی زنان است كه صرفاً به مفهوم بهره مندی آنان از مزایا و نتایج برنامه های توسعه نیست، بلكه آنان باید در اجرای برنامه ها و طرح های توسعه مشاركت فعالانه داشته باشند كه یكی از طرق آن پرداخت اعتبارات خرد به زنان سرپرست خانوار روستایی برای انجام فعالیت های كوچك در جهت افزایش درآمد، عدالت اجتماعی و اشتغال آنان می باشد. تلاش در جهت فراهم آوردن امكانات زندگی بهتر برای افراد بسیار تهی دست به خصوص زنان سرپرست خانوار، از طریق معرفی راهنمای جدید پس انداز و دریافت اعتبار، گرچه بسیار مهم است لیكن همواره با مشكلاتی روبرو است. امروزه اهمیت نقش زنان توسط صاحبنظران گوشه و كنار دنیا و در معاهده های رفع تبعیض و معاهده ژنو گوشزد می شود و بسیاری از دست اندركاران به این مسئله كه باید توسعه از روستاها شروع شود، اذعان دارند. لذا با توجه به عقب نگه داشتن این زحمت كشان، به نظر می رسد كه در درجه اول، وجود تشكل هایی در روستاهای كشور برای تشویق زنان روستایی به كار اظهار نظر و حل مشكلات و ارائه راه حل ها توسط خودشان ضروری است. اما بدون وجود سرمایه و اعتبارات لازم به فعلیت در آوردن استعدادها و بهره برداری از توان های طبیعی و انسانی توسعه پایدار امكان پذیر نیست. تامین مالی زنان، نقش بسیار موثری در آگاهی، احساس عزت و كرامت انسانی، احساس هویت، پویایی، تحرك، شادی و احساس مسئولیت فردی و جمعی، احساس برابری با مردان، رونق اقتصادی خانواده و جامعه، سرمایه گذاری اشتغال، مشاركت، مبارزه با فقر را در پی دارد. بدون تردید، درك كردن زنان، واگذاری بعضی از نقش ها به آنان و درگیر كردن آنها در فرآیند توسعه، منجر به پویایی فرهنگی شده و بدین طریق از بسیاری از بحران های انسانی، اجتماعی و محیطی می توان ممانعت به عمل آورد.
از آنجا كه توانمندسازی ابعاد گسترده و وسیعی دارد و در مجال این تحقیق نمی گنجد: در این پژوهش سعی شده است كه بیشتر از بعد اقتصادی قضیه به این مسئله نگاه شود ولی برای آشنایی بیشتر به طور خلاصه انواع توانمندسازی در ذیل آورده می شود.
توانمندی سیاسی – آموزشی: از طریق آموزش برای خود اتكایی یا آموزش برای آگاهی های ضروری، ظرفیت و قابلیتی را در مردم ایجاد می كنند تا به موضوعاتی نظیر دموكراسی و عدالت تمسك جسته و به احساس استقلال در تفكرات و نوع نگرش به جهان (جهان بینی) و سطح مطلوب بهزیستی و رفاه دست پیدا كند.
توانمندی تكنولوژیكی: از طریق شناخت دانش و مهارت های درونی كه با همكاری بین المللی تكمیل می شود جهت حل مسائل رشد، زیست محیط و رفاه انسانی ضرورت دارد. این امر مستلزم گسترش و سهیم كردن تكنولوژی هایی است كه بهره وری نیروی كار را افزایش داده، نیروی بالقوه كسب درآمد را بالا ببرد، رفاه انسانی را افزایش بخشیده و تاثیرات منفی زیست محیطی را كاهش دهد
توانمندی فرهنگی و روحی / معنوی: فرهنگ و معنویت آگاهانه اساس موجودیت انسان و بنیان جوامع سالم انسانی بسیاری را تشكیل می دهد. اخیراً در مباحث مربوط به توسعه بسیاری از محققین در مورد مسائل زیست محیطی و توسعه، از فرهنگ و معنویت به عنوان عوامل بنیادین در راستای تغییر جهت به سوی توسعه پایدار یاد می كنند. (شادی طلب الف، 1381، 20-19)
توانمندی اقتصادی: كه از طریق آن، افراد، جوامع، دولت با دریافت اعتبارات و به كارگیری آنها در فعالیت های مختلف مدیران توسعه خود می شوند كه منجر به افزایش رفاه و اشتغال و درآمد می گردد.
در این تحقیق زنان سرپرست خانوار تحت پوشش طرح حضرت زینب كبری (س) مورد نظر قرار گرفته شده است كه از طرف كمیته امداد امام خمینی (ره) به بانك كشاورزی معرفی شدند. شایان ذكر است كه این تسهیلات اعطایی از طرف بانك كشاورزی فقط با معرفی این نهاد صورت نمی گیرد بلكه نهادهای مختلفی مانند سازمان بهزیستی، سازمان زندان ها، جهاد كشاورزی و.. در این مهم دخیل هستند ولی در اینجا آن بخش از زنانی كه در روستاهای بویین زهرا (به عنوان یكی از شهرستان های قزوین) تحت پوشش این طرح با معرفی كمیته امداد امام خمینی (ره) قرار گرفته اند مورد پژوهش قرار می گیرد تا پیامد این اعتبارات خرد بر توانمندی اقتصادی آنان بررسی گردد.
1-2- طرح مسئله:
در ایران، در بسیاری از روستاهای كشور، شكل غالب تولید، سازمان خانوادگی تولید است كه این می تواند نمایانگر اهمیت نقش افراد خانواده در فعالیت های موجود در روستاها باشد. با ژرف شدن در تقسیم كار جنسیتی در این واحدها می توان به وظایف بی شمار و آشكار و پنهان زنان پی برد. بطور كلی زنان در كنار كارخانه و پرورش كودكان و وظیفه همسری به صورت مستقیم و غیرمستقیم در تولید نقش دارند، هرچند كه كمتر به عنوان شاغل محسوب می شوند و عمدتاً این وظایف با امور خانه داری تلفیق شده و جزو وظایف روزانه آنان به حساب می آید. بنابراین، نقش تولیدی زنان روستایی كمتر تجلی اقتصادی و حتی اجتماعی یافته است.
از دیرباز، زنان در روستاها به فعالیت هایی نظیر بذركاری، نشاء صیفی جات، تنك، وجین كردن چغندر قند و پنبه، كوبیدن حبوبات و كمك در بوجاری محصولات مزرعه – جمع و جور كردن امور دامداری و خشك كردن گوشت برای مصرف در فصل سرما می پردازند و در واقع توانمندی آنان می تواند در رفع نگرانی مردان خانوار كه همواره نگران تامین حامی و یار و یاوری برای انجام كارهای مزرعه هستند، بسیار مثمرثمر باشد. (شهبازی، 1381)
و یا اداره سازمان هایی مانندواره كه بیشتر زنانه و با كاركردهای نهان و نمایان می باشد از جمله فعالیت های زنان را شامل می شود كه برای افزایش سودمندی دامداری معیشتی و نیمه معیشتی برای تولید فراورده های شیری (كافی كردن میزان شیر و نیروی كار و صرفه جویی در این دو عامل) تا به امروز، تداوم یافته است. (فرهادی، 1370)
در این میان ، زنانی وجود دارند كه به دلایل مختلف سرپرست خانوار خود را از دست داده اند و بار بیشتری را به دوش می كشند.
از آنجا كه توسعه مفهومی كیفی و چند بعدی است كه هدف عمده آن كاهش فقر و بیكاری و توزیع مناسب ثروت و درآمد است و همه گروه های جامعه را مدنظر قرار می دهد، در راه رسیدن به توسعه، همه افراد جامعه و حتی فقیران باید مشاركت داشته باشند، اما آنچه مورد توجه است، این است كه فقرا چگونه می توانند در امر توسعه مشاركت كنند. این مسئله به خصوص در مورد زنان سرپرست خانوار روستایی كه از امكانات اجتماعی محدودتری برخوردارند، بسیار مورد توجه است. زن روستایی، گرچه در فعالیت های اقتصادی روستا نقش عمده ای ایفا می كند، ولی ارزش اقتصادی فعالیت های او در محاسبات ملی دیده نمی شود و این از آن رو است كه در اغلب موارد، فعالیت های اقتصادی زنان روستایی جزو وظایف آنها در تامین نیاز خانوار به شمار می رود. به دیگر سخن، فعالیت های اقتصادی زنان روستایی، فعالیت های مربوط به بخش غیررسمی اقتصاد است. بدین ترتیب وقتی ارزش اقتصادی برای فعالیت زن روستایی در نظر گرفته نشود، درآمدی هم برای او ایجاد نمی شود و در چرخه اقتصادی شكافی به وجود می آید. تولید صورت گرفته است ولی درآمدی به دست نیامده است و این مسئله منجر به فقیر شدن زنان روستایی می شود. یكی از مهمترین راهكارها در جهت از بین بردن فقر زنان، توانمندسازی آنان است. توانمندسازی زنان كه اغلب با استفاده از ابزار تامین مالی خرد صورت می گیرد، راهی برای هدایت زنان به سمت انجام فعالیت های تولیدی و درآمدزا است.
امروزه با توجه به مهاجرت جوانان و یا مردان خانواده ها به شهرهای كوچك و بزرگ اهمیت فعالیت زنان، خصوصاً زنان سرپرست خانوار بیشتر نمایان می شود و ضرورت اعتبارات خرد در ایجاد فعالیت های كوچك برای توانمندساختن زنان سرپرست خانوار روستایی، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. بطوری كه، سال 2005 میلادی را سال اعتبارات خرد نامیده اند كه هدف فقرزدایی، عدالت اجتماعی و ایجاد اشتغال را دنبال می كند.
در این راستا، بانك كشاورزی با كمك سایر نهادها مانند كمیته امداد خمینی (ره)، سازمان بهزیستی، سازمان زندان ها و جهاد كشاورزی و… با مد نظر داشتن اهدافی خاص، سعی در توانمندسازی زنان سرپرست خانواده نموده است. یكی از مكانیزم های بانك كشاورزی و كمیته امداد امام خمینی (ره) درخصوص توانمندسازی زنان، اجرای طرح حضرت زینب كبری (س) است كه در این تحقیق سعی شده است تا جایگاه اعتبارات پرداختی توسط بانك كشاورزی كه با معرفی واجدین شرایط از طرف كمیته امداد امام خمینی (ره) صورت می گیرد، مورد بررسی قرار گیرد كه آیا طرح حضرت زینب كبری (س) با مكانیسمی كه در حال اجرا است، می تواند براهداف از پیش تعیین شده خود كه ایجاد درآمد و اشتغال و توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار است جامه عمل بپوشاند؟
1-3- اهمیت مسئله:
نقش اعتبارات خرد در آغاز هزاره سوم به عنوان یكی از رویكردهای مهم برای رفع فقر و توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی قرار گرفته است و به زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال روستا كه در توسعه بسیار مؤثرند توجه شده است. در این راستا ردكلیفت[1] (1987) معتقد است: «در امر توسعه پایدار، مردم در كانون این امر قرار داشته و رشد اقتصادی نه به عنوان یك هدف، بلكه به مثابه یك وسیله تلقی می شود. در این گونه از توسعه، فرصت های زندگی نسل های آتی همراه با فرصت های زندگی نسل های حاضر مورد حمایت قرار گرفته و نظام های اكولوژیكی را كه كل حیات، وابسته به آنها است محترم می دارند. در این نگرش، حفظ حقوق شهروندی، حقوق سیاسی، افزایش مشاركت، فرصت های اجتماعی، عدم تبعیض، امنیت و كرامت انسانی و ارزش های فرهنگی، آگاهی و معرفت و جلوه گر شدن آثار عقل، آزادی های انسان، بهبود رفاه مادی و معنوی، افزایش سطح سلامتی و بهداشت، افزایش طول زندگی، مشاركت خلاق هر دو جنس زن و مرد، كیفیت زندگی آینده و… از اهداف اولیه آن تلقی می شود.» (Redclift 1987 , 1340) به نقل از (حسین رحیمی، 1381، 319)
حال اگر منابع اعتباری به عنوان یكی از اصول بنیادین توسعه در دسترس زنان روستایی قرار گیرد و آنان تامین مالی شوند، در این صورت، زنان روستایی افرادی كارآفرین و موفق خواهند بود كه در حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی روستا تحولی شگرف ایجاد خواهند كرد. برای توانمندسازی زنان روستایی خصوصاً سرپرست خانوار، تدوین برنامه های دراز مدت و جامع ضروری است. اما یكی از پیش شرط های آن دسترسی به اعتبارات است.
اهمیت اعتبارات خرد در كاهش فقر بویژه از آن جهت دارای اهمیت است كه اولاً بطور معمول وام های كلان بخصوص در كشورهای در حال توسعه به دلایل مختلف نصیب افراد فقیر نمی شوند. ثانیاً، همان گونه كه با دوری (Bhaduri,1983)، رائو (Rao,1980) باردهان (Bardhan,1980) و گات همكاران (Ghate & others,1992) عنوان كرده اند، عواملی مثل وجود قدرت های انحصاری و یا بالا بودن نرخ بهره باعث شده كه منابع مالی غیررسمی نیز نتوانند اعتبارات لازم را در اختیار قشر فقیر جامعه قرار دهند. نكته مهم آن است كه بسیاری از فقرا تنها به این دلیل فقیر مانده اند كه مبالغ اولیه و كوچك را برای رونق دادن به فعالیت هایشان در اختیار ندارند. آن گونه كه آدام اسمیت بیان می كند اگر شخصی قادر به دست آوردن مبلغ كوچكی باشد، می تواند مبلغ بزرگتری را نیز كسب نماید. اما مهم آن است كه چگونه آن مبلغ كوچك را در بدو امر به چنگ آورد. همانطور كه اسمیت اشاره كرد و ما نیز در ضرب المثل های خود داریم، پول، پول را می سازد. از آنجا كه اعتبارات خرد در واقع همان شرایط به دست آوردن مبالغ اولیه را فراهم می سازد، پس اعتبارات خرد می تواند فی النفسه نقش مهمی در كاهش فقر داشته باشند. (بخشوده و سلامی، 1384)
در واقع، اعتبارات خرد، ابزاری پایدار، قدرتمند و كلیدی برای رفع فقر و وسیله ای برای سازگاری در جهت نیل به جنبه های فراموش شده عدالت اجتماعی مثل فقر، بیكاری و تبعیض و راهی برای توانمندسازی فقرا و رفع موانع توسعه اقتصادی است.
از آنجا كه كاهش فقر و گرسنگی – امكان تحصیل برای كودكان، حداقل تا پایان مقطع دبستان، توانمندسازی زنان، كاهش مرگ و میر كودكان، مبارزه با بیماری ها، حفظ محیط زیست، مشاركت جهانی برای توسعه، تامین نیروی جسمانی مادران از اهداف هزاره سوم در نظرگرفته شده است، نقش اعتبارات خرد در این راستا، خصوصاً توانمندسازی زنان روستایی در توسعه روستایی بسیار مهم جلوه می كند. همچنین با آزمون سازگاری بین برنامه های اعتبارات خرد با سند چشم انداز 20 ساله كشور و برنامه چهارم توسعه در سطح كلان، می توان پی برد كه هیچ ناسازگاری مشهودی بین محورهای تعیین شده در برنامه چهارم توسعه و مكانیزم اعتبارات خرد وجود ندارد چراكه اعتبارات خرد كاملاً مردمی هستند و همانطور كه الگوی توسعه ایران برحفظ كرامت انسان ها استوار است، برنامه اعتبار خرد برنامه ای است گروهی و اجتماعی و در واقع نوعی سرمایه اجتماعی محسوب می شود. (نوری نائینی، 1384)
بنابراین در كشور بعد از انقلاب، نهادهای مختلفی مانند بانك كشاورزی و كمیته امداد امام خمینی (ره)، وزارت جهاد كشاورزی این ضرورت را احساس كرده و اقدام به پرداخت اعتباراتی تحت عنوان اعتبارات خرد جهت توانمندسازی زنان روستایی نموده اند كه می توان برتعدادی از آنها اشاره نمود.
مثلاً: در این راستا، طرح های زیر در بانك كشاورزی در رابطه با زنان طراحی شده و به مرحله اجرا درآمده است.
1-طرح حضرت زینب كبری (س) (خاص زنان سرپرست خانوار)
2- طرح تعمیر و بهداشتی كردن كارگاه های قالیبافی
3- پرداخت تسهیلات به شركت های روستایی زنان
4- طرح آتیه بانك كشاورزی. (عرب مازار و سعدی، 1383، 19)
5- طرح ایران با هدف تجهیز منابع و اعتبار برای زنان ایران.
این طرح مختص زنان كشور است. افتتاح كنندگان هر یك از انواع حساب های سپرده ای یا قرض الحسنه، مشمول استفاده از امتیازات خدمات عمومی این طرح هستند. در این طرح، خدمات بانكی برای زنانی كه به علت كهولت سن یا بیماری نمی توانند به شعب بانك مراجعه كنند، در محل سكونت آنان انجام می شود و موارد مصرف وام قرض الحسنه برای تامین كمك هزینه جهیزیه، تامین كمك هزینه تحصیلی (دانشگاه)، تامین كمك هزینه خود اشتغالی خود و فرزندان و تسهیلات و تعمیرات مسكن استفاده می شود. (سلطان محمدی، 1383، 27)
كمیته امداد امام خمینی (ره) نیز چه در زمینه توانمندسازی، چه در زمینه حمایتی اقداماتی برای زنان روستایی انجام داده است. از جمله طرح های حمایتی، می توان به طرح مددجویی اشاره كرد كه شامل مددجویانی می شود كه معمولاً بنا به عللی از قبیل بی سرپرستی، از كار افتادگی سرپرست، معلولیت سرپرست، استیصال و درماندگی و بیماری سرپرست تحت پوشش قرار می گیرند.
كمتیه امداد امام خمینی (ره) در زمینه خودكفایی مددجویان خود نیز فعالیت های مهمی را انجام داده است.
طرح ها و فعالیت هایی كه جهت خودكفایی مددجویان تحت حمایت توسط این نهاد انجام می گیرد، یكی از اصولی ترین و شایسته ترین خدمات می باشد در این راستا، فعالیت های كمیته امداد در زمینه خودكفایی مددجویان حول چند محور عمده به شرح زیر است:
1-پرداخت وام خودكفایی، تهیه و واگذاری مواد اولیه و وسیله كار.
2-رسیدگی و نظارت بر فعالیت های خودكفایی خانواده های تحت حمایت
3-ارائه آموزش های فنی و حرفه ای
4- كاریابی برای مددجویان، ایجاد زمینه لازم برای جذب شدن مددجویان آموزش دیده در بازار كار.
5- پرداخت وام از محل تسهیلات تبصره های قانون بودجه.
6- پرداخت وام به زنان روستایی سرپرست خانوار (طرح حضرت زینب كبری (س)).
7- تهیه مقدمات لازم برای خودكفایی دسته جمعی و گروهی از طریق كارگاه های آموزشی و تولیدی.
8- تامین فضای خود كفایی. (گزارش آماری كمیته امداد – 1383)
دفتر امور زنان روستایی وزارت جهادكشاورزی (از دفاتر تابعه معاونت ترویج و مشاركت مردمی) نیز از سال 1379 تلاش هایی را برای ایجاد صندوق اعتبار خرد در مناطق روستایی با هدف طراحی یك الگوی بومی از اعتبار خرد كه منطبق با شرایط كشور باشد، آغاز نمود. هدف اصلی این صندوق توسعه منابع انسانی و تشكیل نهادهای اجتماعی رسمی برای زنان با هدف ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی در جوامع روستایی با محوریت اعتبار و پس انداز است.
از میان طرح های در حال اجرای نهادهای مختلف، برای بررسی پیامد اعتبارات خرد، ابتدا تصمیم به پژوهش در زمینه صندوق های اعتبارات خرد گرفتم و در این زمینه به روستای شادمهن از توابع فیروزكوه مراجعه شد تا پیامد این صندوق ها كه در واقع نوعی بانك
زنان روستایی است بر توانمندسازی زنان بررسی شود، ولی به دلیل اینكه یك تحقیق جامع در زمینه بانك پذیری روستاییان در روستای حصاربن توسط خانم دكتر شادی طلب (1380) اجرا شده بود، تصمیم به بررسی پیامد طرح حضرت زینب كبری (س) در فعالیت دامداری در زمینه توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در بویین زهرا گرفته شد.
علت انتخاب طرح حضرت زینب كبری (س) این بود كه این طرح خاص زنان سرپرست خانوار روستایی است و این قشربه عنوان فقیرترین فقرا شناخته شده اند و بكارگیری صحیح اعتبارات خرد در ایجاد شرایطی برای افزایش درآمدشان مهم به نظر می رسید. هرچند كه چالش هایی بر سر انتخاب زنان سرپرست خانوار به عنوان فقیرترین فقرا وجود دارد از جمله اینكه شاید توسط فرزندان بزرگسال آنها تحت حمایت قرار گرفته و وضعیت بدی نداشته باشند و یا به این علت كه چون فرهنگ كاركردن در چنین خانواده هایی وجود دارد حتی دختران آنها نیز به فعالیت مشغول بوده و وضعیت خانواده از نظر مالی چندان نامناسب نباشد و یا اینكه زنان سرپرست خانوار در وضعیتی باشند كه فردی تحت تكفل آنها نباشد و درآمد آنها كفاف زندگی شان را بدهد ولی با توجه به موارد گفته شده نظر غالب براین است كه آنان فقیرترین فقرا هستند.
1-4- سوالات:
در این تحقیق سعی می شود به سوالات زیر پاسخ داده شود:
1-نحوه دسترسی زنان به اعتبارات خرد چگونه است و مشكلات موجود در این زمینه چیست؟
2- آیا طرح اجرا شده (طرح حضرت زینب كبری (س)) توانسته در ایجاد فرصت های شغلی و افزایش درآمد زنان سرپرست خانوار موثر باشد؟
3- آیا مقدار اعتبارات پرداختی به زنان سرپرست خانوار برای ایجاد فعالیت یا گسترش آن مناسب بوده است؟
4- آیا اگر میزان اعتبارات پرداختی به زنان سرپرست خانوار افزایش یابد، توانمندسازی آنان را تسریع می كند؟
5- نارسایی های احتمالی طرح حضرت زینب كبری (س) چیست؟
1-5- دیدگاه انتخابی تحقیق:
با توجه به اینكه اعتبارات خرد به عنوان رهیافتی در كاهش فقر و توسعه مناطق روستایی از دهه های 1980 و 1990 مورد توجه قرار گرفته است، دیدگاه های مختلفی در این زمینه كه ملهم از مباحث عمده در اقتصاد نئولیبرال است، مطرح شده است كه از آن جمله می توان به دیدگاه بازارگرا، دیدگاه دولت گرا و دیدگاه جامعه گرا اشاره كرد.
در دیدگاه بازارگرا، بازار مالی، بازار رقابت كامل است و توجه خاصی به كاهش دخالت دولت دارد چراكه معتقد است روستاییان نظیر سایر واحدها قادرند نیازهای خود را از طریق مكانیسم بازار برطرف كنند.
در دیدگاه دولت گرا، 3 رهیافت خود پایداری مالی، رهیافت كاهش فقر و رهیافت فمنیستی وجود دارد.
در این دیدگاه، بازار مالی بازار انحصاری است و نرخ بهره بسیار بالا است و اعتقاد براین است وام هایی كه در اختیار روستاییان قرار می گیرد نه تنها مشكلات آنها را حل نمی كند، بلكه آنها را فقیرتر می نماید.
پس دولت از طریق سیستم بانكی منابع مالی و اعتباری را با بهره كم در اختیار روستاییان فقیر (كه در این تحقیق منظور زنان سرپرست خانوار روستاهای بویین زهرا هستند) قرار می دهد.
در دیدگاه جامعه گرا، هرگونه دخالت دولت باید با مشاركت و همكاری روستاییان هم در ابعاد مالی و هم غیرمالی صورت گیرد. در این تحقیق كه هدف بررسی پیامد اعتبارات خردپرداختی توسط طرح حضرت زینب كبری (س) كه هدف خود را توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار از طریق پرداخت وام هایی با كارمزد پایین عنوان كرده است با دیدگاه دولت گرا و پارادایم مطرح شده در این دیدگاه یعنی پارادایم خود پایداری مالی زنان نگریسته می شود هرچند كه در مواردی با بافت روستاهای ایران تفاوت های بنیادی دارد كه در جای خود به آن پرداخته می شود.
1-6- اهداف تحقیق:
هدف هایی كه در این تحقیق دنبال می شوند عبارتند از:
– اهداف عمومی تحقیق:
– اهداف اختصاصی تحقیق:
1- بررسی تاثیر سن و میزان تحصیلات زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی اقتصادی آنها
2- بررسی نقش تعداد افراد تحت تكفل زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی اقتصادی آنها.
3- بررسی تاثیر نوع مصرف و مبلغ تسهیلات در توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی.
2-تعریف مفاهیم
كلمه اعتبار معانی زیادی دارد، اما در لغت به معنی اعتماد و تكیه كردن، قول، اطمینان، منزلت و آبروست.
معنی اصطلاحی آن عبارت است از اطمینانی كه بانك یا موسسه ای به شخص ابراز نموده تا مبلغی از سرمایه خود را در اختیار او قرار دهد.
در تعریفی دیگر اعتبار، انتقال موقتی قدرت خرید از افراد حقیقی یا حقوقی به فرد دیگری است كه كارایی و مدیریت لازم جهت فعالیت را دارد ولی فاقد سرمایه كافی است.
ولی بطور كاربردی، اعتبار عبارت است از هر نوع قراردادی كه به موجب آن بانكی بنا به درخواست و برطبق دستورات یك مشتری، مامور است كه مقابل اسناد معینی به شخص ثالث یا به حواله كرد او وجهی پرداخت نماید. (نادری مهدیی، 1381، 35)
در تعریف وام و یا اعتبار بطور كلی می توان گفت: مقدار پول یا جنسی و یا خدمتی است كه شخص برای مدتی (محدود و مشخص یا نامشخص) در مقابل اخذ بهره یا مقداری اضافه و یا بدون دریافت بهره و مبلغ اضافی (قرض الحسنه) با دریافت وثیقه و یا به اعتبار شخصی در اختیار شخص دیگر قرار می دهد. (طالب، 1372، 54 و 53)
وام ها را می توان به شكل های مختلفی تقسیم بندی كرد: (از جمله مصرفی، تولیدی، نقدی، جنسی، كوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت (با توجه به زمان بازپرداخت.)
همانگونه كه در نمودار زیر نشان داده می شود، وام ها را می توان به دو گروه مصرفی و تولیدی تقسیم كرد.
وام های تولیدی، خود به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شوند. وام های مستقیم، وام های است كه بطور مستقیم در تولید به كار گرفته می شود. در حالی كه وام های غیرمستقیم در مواردی نظیر خانه سازی، ایجاد زیرساخت ها مثل توسعه جاده و ایجاد شبكه آبرسانی مورد استفاده قرار می گیرد. تنها نقشی كه وام های مصرفی غیرتولیدی در زندگی روستاییان دارند، افزایش بدهی روستاییان است. در حالی كه وام های مصرفی تولیدی، باعث كاهش احتمال زیان می شوند و نوسان های مصرف را در مقابل نوسان های فصلی درآمد، هموار می كند. (معظمی، 1377، 28)
1) Redclift
برای خرید و دانلود متن کامل این پایان نامه می توانید اینجا کلیک کنید