رشد هیجانی برای همه انسانها نوعی چالش است، کودکان در طی دورهای کمتر از یک دهه از درک هیجانی محدود به افرادی با شبکه هیجانی پیچیده تبدیل میشوند. با بالا رفتن سن، تعداد و پیچیدگی تجارب هیجانی و همین طور مطالبات برای نحوه ابراز هیجانی همگی افزایش مییابند تعجب آور نیست که برخی از کودکان در رویارویی با این چالشها درهم میشکنند و دچار اختلالهای هیجانی میشوند اختلالهای هیجانی سیری مزمن دارد و میتواند به شدت مزاحم روند عادی زندگی در دوران بزرگسالی میشود. (کلر و همکاران، 1993؛ راچمن، 1998، به نقل از کندال، ترجمه نجاریان، داوودی، 1384).
مطالعات اولیه در زمینه بروز ترسها، نگرانیها و اضطرابها در کودکان و نوجوانان آنها را در 3 تا 18 سال گزارش دادهاند. بل- دولان، لاست و استراوس در سال 1990 شیوع نشانههای اضطرابی را در یک نمونه 62 نفری از کودکان و نوجوانانی که هرگز از لحاظ روانی بیمار نبودهاند بررسی کردهاند. نشانههای اضطرابی مختلفی مخصوصا ترس از بلندیها، صحبت کردن در جمع و شکایتهای بدنی در تقریبا 20 درصد آزمودنیها شناسایی شد. این یافتهها بالاتر از برآوردهای قبلی گزارش شده در پیشینه است و بیانگر این هستند که نشانههای اضطرابی در سطوح غیر بالینی یا بالینی ممکن است نسبت به آنچه قبلاً انتظار میرفت با بسامد بیشتری در نوجوانان بروز کنند. روی هم رفته پژوهشگران ضرورت توجه بیشتری را به بررسی الگوهای بروز نشانههای اضطرابی در کودکان و بررسی عوامل رشدی و موقعیتی موثر بر این نشانهها مطرح کردهاند. پژوهشها تأثیرمنفی اضطراب دوران کودکی بر عوامل روانی اجتماعیمانند عملکرد تحصیلیو کارکرد اجتماعی را تأیید کردهاند. اختلال در عملکرد ممکن است به شدت تحت تاثیر همراه بودن حالتهای مرضی شدید با اختلالهای اضطرابی واضطراب با اختلالهایی نظیر افسردگی واختلال نقصتوجه باشد، دادههای تجربیپیوسته از این یافتهها حمایت کردهاند که اختلالهای اضطرابی در اوایل دوران کودکی و نوجوانی شروع میشوند و تا دوران بزرگسالی سیر مزمنی را طی میکنند. پژوهشها بیانگر این هستند که نشانههای اضطراب ممکن است در طی زمان بدتر شوند، توجه به آسیب شناسی روانی به افزایش شناخت ما از ماهیت و سیر این اختلالها کمک میکند. (ماش و بارکلی، ترجمه توزنده جانی، توکلی زاده، کمال پور، 1383).
دراواخر دههی 1990 باظهور پژوهشها، شیوههای درمانی مختلفتوصیف شدو کارایی درمانی آنها در خصوص اختلالهای اضطرابی دوران کودکی تائید گردید (اولندایک و همکاران 1994، به نقل از کندال، ترجمه نجاریان، داوودی، 1384). در میان درمانهای روانشناختی شواهدپژوهشی کافی مبتنی بر اثر بخشی مداخلههای رفتاری- شناختی برای اضطراب وجود دارد (بیدل و ترنر، 2005).
برای نمونه برنشتین، لیان، ایگان و تینسون (2005) نشان دادند که بکارگیری شیوه درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب کودکان موثر است. همچنین موثرترین درمان برای اضطراب کودکان را درمان شناختی رفتاری دانستهاند. با اینوجود یکی ازموضوعهای مهمدر درماناختلالهای اضطرابی کودکان (یاهر اختلال دیگر) این است که این کودکان به ندرت خودشان جویای درمان میباشند و اغلب، بزرگسالان وجود پریشانی را در کودک شناسایی کرده و درصدد درماناو بر میآیند. بدینترتیب کودکان انگیزه کمتری برای همکاری در فرایند درمان دارند و ایجاد یک رابطه درمانی با کودک کاری دشوار است (بیدل و ترنر، 2005).
از این نظر به کارگیری و آموزش والدین در برخورد با اضطراب کودکان ضروری به نظر میرسد.
یکی از اهداف CBT و درمان شناختی رفتاری این است که اضطراب کودکان را با تغییر دادن باورهایی که اضطراب را گسترش میدهند کاهش دهیم در CBT کودک میآموزد که «افکار» احساسات و خلق را که بر رفتار تاثیر میگذارند ایجاد کند. (هکن سک، 2008).
با این وجود یکی از موضوعهای مهم در درمان اختلالهای اضطرابی کودکان این است كه به نقش والدین در ایجاد اضطراب در فرزندان توجه شود. ممکن است توجه بیش از اندازه پدر و مادر، واکنشی به اضطراب کودک باشد و علت آن محسوب نشود. بسیاری از عوامل پرورش فرزندان با اضطراب سرو کار دارد یعنی در حالی که میدانیم برخی از شیوههای مراقبت از فرزندان با اضطراب در بچهها همراه است نمیدانیم که آیا نتیجه اضطراب هستند یا مسبب آن. «گلد اگنیند برگ» و «مارگارت شولبرگ»، اساتید دانشکده پزشکی جان هاپکینز نقش والدین در ایجاد اضطراب در كودكان را بررسی كردهاند.
والدینی که مدام در کارهای کودکان مداخله میکردند، کارهایی را که کودکان میتوانستند، باید مستقل انجام میدادند زیر بنای ناقص را در کودکان خود ایجاد میکردند. چنین والدینی در ایجاد و توسعه اضطراب کودکانشان مشارکت دارند. (جفری، 2006).
از این نظر به کارگیری و آموزش والدین در برخورد با اضطراب کودکان ضروری بنظر میرسد.
مشاوره گروهی والدین نوعی از تعلیم و تربیت گروهی است که برنامههای آموزشی و مشاورهای وسیعی را شامل میگردد و به والدین کمک میکند تا دانش و توانایی های خود را در زمینه پرورش و تربیت کودکان به نحو مطلوبی گسترش دهند.
و مشاوره گروهی مستلزم ایجاد رابطهای عاطفی است برای رسیدن به هدفها و مقاصد گوناگون و متعدد این شیوه یکی از شیوههای استفاده شده در درمان کودکان است. (شفیع آبادی، 1375)
عطف به مطالب فوق محقق تصمیم گرفته است که تاثیر مشاوره گروهی به شیوه شناختی رفتاری والدین بر کاهش اضطراب کودکان را بررسی کند. در این پژوهش محقق در پی یافتن این سوال است که آیا مشاوره گروهی والدین به شیوه شناختی رفتاری موجب کاهش اضطراب کودکان 10-7 ساله شهر تهران میشود؟
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
ممكن است اضطراب را نوعی درد داخلی دانست كه سبب ایجاد هیجان و به هم ریختن تعادل موجود می شود و چون بشر دائماً به منظور برقراری تعادل كوشش می كند بنابراین می توان گفت ه اضطراب یك محرك بسیار قوی است امكان دارد این محرك مضر باشد و این خودبستگی به درجه شخصیت افراد كه متوجه فرد است اضطراب متعادل یا نرمال آن است كه به شدت عكس العمل متناسب باشد با مقدار خطر و این خود مفیداست زیرا شخص را وادار می سازد كه با موفقیت ، خطرات را از خود دفع كند و بنابراین مقدار معتدل اضطراب برای رشد و تكامل صحیح شخصیت لازم است و در واقع هیچ فرد بشری نیست كه مقداری اضطراب نداشته باشد كه توجه به تفریحها و علائق آدمی باشد موسیقی و نقاشی گاهی اوقات می تواند تاثیر مثبت جهت كاهش عوامل روانی و مشكلات روحی در افراد باشد كه در تحقیق حاضر به نوع علاقه به موسیقی پاپ و تاثیر آن در كاهش اضطراب به همین موضوع پرداخته و اگر با این عملكرد ها بتوان مقدار اضطراب را كاهش داده و فرد را به سلامت روانی سوق دهیم (سید سعید محمدی – 1382).
سوال مسئله
آیا موسیقی پاپ می تواند تاثیر مثبتی در كاهش اضطراب داشته باشد.
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر این است كه آیا تمایل به موسیقی و نواختن آن می تواند از اضطراب و دلهره كاهش بدهد یا مخصوصاً اگر موسیقی، موسیقی پاپ باشد و نوع نواختن وسایل موسیقی مانند گیتار و… در اضطراب نقش موثری دارد یا نه.
اهمیت و ضرورت تحقیق
اضطراب بهایی است كه بشر كنونی برای تمدن می پردازد به نظر میرسد كه در این عصر به اصطلاح تمدن، مشكلات انسان را همواره رو به تزایر بوده است كه جنگها زندگی شخصی و خانوادگی بشر را در مخاطره انداخته او را در اندوه و ناآرامی اجتماعی رها كرده است امروزه موقعیتهای شغلی و فقر و تنگدستی برای میلیونها تن از افراد بشر نمایان است و به همین دلیل و جهت كاهش اضطراب باید راهكارهایی را
به كاربرد تا بتوان دلهره و لرزش و اضطراب را كم و كمتر كنیم كه موسیقی و نواختن آن می تواند عامل موثری در كاهش اضطراب به حساب نیاید و گاهی اوقات همین نواختن باعث بالا رفتن اضطراب در افراد می شود كه تمام این موارد می تواند به افراد و خصوصیات اخلاقی و شخصیتی آنها مرتبط باشد.
فرضیه تحقیق
موسیقی پاپ در كاهش اضطراب تاثیر مثبت دارد.
متغیرهای تحقیق
موسیقی پاپ متغیر مستقل
كاهش اضطراب و اضطراب متغیر وابسته
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
اضطراب در مفهوم به معنای یك درد روانی است كه فرد زمانی تجربه می كند كه با خطرات یا تهدیدهای بیرونی مواجه باشد اضطراب عبارتند از تنش های بدنی و روحی در برابر موقعیتهای مختلف و لرزش دست وپا و تپش بالای ضربان قلب و تعرق زیاد و بالاخره عبارتند از غره ای است كه آزمودنی از آزمون اضطراب بدست آورده است.
موسیقی پاپ عبارت است از نواختن یا گوش دادن به موسیقی كه از نوع مدرن و كلاسیك است و نواختن آن با وسایلی مثل گیتار – گیتار باس و ارگ و ساكسیفون – و…. دیگر صورت می گیرد.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
از لحظهی انعقاد نطفه و در طول زندگی که میتواند 60، 70، 80 یا 100 سال طول بکشد، انسان به تدریج دورههای مختلفی از شبه جنینی، نوزادی، نوبادگی، کودکی، نوجوانی، بزرگسالی، میانسالی و پیری را طی میکند و در طی این دوران تغییرات زیادی در انسان به وجود میآید . این تغییرات زمینههای زیادی را در بر میگیرد مانند تغییرات جسمی، شناختی و روانی – اجتماعی (وندرزندن،ترجمه گنجی،1385) .
برای بررسی و درک متغیرهای فردی مختلف موجود میان افراد در دوران نوجوانی و بزرگسالی، تاکنون تحقیقات زیادی صورت گرفته است هدف از انجام این تحقیقات، شناخت و درک اثرات خلق و خو، خودباوری، خویشتنداری، عزت نفس و … در ارتباط با شماری از رویدادهای اجتماعی نظیر رفتارهای پر خطر، سوءاستفادهها و بدرفتاری، افسردگی، خود کشی، خشونت و بزهکاری میباشد . شواهد متعددی نشان میدهد که خصوصیات فردی باشد در طی دوران نوجوانی و بزرگسالی تغییر میکنند . از آنجاییکه، اساس و پایه ی تواناییهای اجتماعی و فردی و خصوصیات فردی در دوره ی نوزادی و نوپایی شکل میگیرد، بنابراین محققان بهترین زمان را برای بررسی و مطالعه خصوصیات فردی و اجتماعی، اوایل دوره ی رشد مخصوصاً دوران نوباوگی میدانند (هوک، کلویر – ماوس، 2002) . نوباوگی و نوپایی به دو سال اول زندگی گفته میشود که یکی از پرجنب و جوش ترین دوران رشد است . قد کودکان نوپا در پایان سال اول 50 درصد و در دو سالگی 75 درصد بیشتر از زمان تولد استوزن نیز افزایش قابل ملاحظه ای نشان میدهد . در 5 ماهگی وزن نسبت به زمان تولد، 2 برابر، در یک سالگی، سه برابر و در دو سالگی، سه برابر و در دو سالگی، چهار برابر شده است . کودکان نوپا به جای افزایش منظم به صورت جهشهای کوچک رشد میکنند . در سر تاسر دوره ی نوبادگی مغز با سرعت حیرت انگیزی به رشد خود ادامه میدهد. تولید انبوه سیناپسها در مغز میتواند علت جهشهای رشد مغز در 2 سال اول زندگی باشد . شواهد تأکید میکنند که، چند سال اول زندگی، دورانی است که مغز خیلی شبیه اسفنج است، زیرا یادگیری مهارتهای جدید، سریع و چشمگیر است (برک،2001).
از لحاظ شناختی نوباوگان در طول سال اول به رویدادهای تازه وگیرا، توجه میکنند . آنها با انتقال به دوره ی نوپایی برای رفتار عمدی آماده تر میشوند و با پیچیده تر شدن برنامهها و فعالیتها مدت توجه در کودکان نوپا افزایش مییابد . همچنین از لحاظ حافظه در نیمه ی سال اول زندگی، میتوانند موضوعات را به یاد بیاورند . طبقه بندی نیز در کودکان نوپا در ابتدا جنبه ادراکی دارد که بر اساس شباهت ظاهری صورت میگیرد. اما در پایان سال اول ف طبقه بندیها، مفهومی میشود و بالاخره در حدود 11 ماهگی، کودکان نوپا میتوانند اشیاء را در دو طبقه دسته بندی کنند(کوپنیک،1987 به نقل از برک 2001).
از لحاظ رشد عاطفی و هیجانی، چون اندازه گیری جداگانه تغییرات درونی و فیزیولوژیکی در کودکان غیر ممکن است و از آنجائیکه تغییر در حالات چهره در واکنش به پدیدههایی که ایجاد هیجان میکند، همگانی است و با تغییر در دستگاه عصبی خود مختار همراه است، برخی از محققان از حالات چهره ی کودک عواطف خاصی را استنباط میکنند که مهمترین آنها عبارتند از خنده، ترس، خشم و غریبی کردن (ماسن،ترجمه یاسایی).
کودکان نوپا در ابراز عواطف و خلق و خو با یکدیگر متفاوتند. منظور از خلق و خو، تمایلات و ویژگیهای ذاتی است که اساس رفتار مشخص را تشکیل میدهد. برای مثال کاگان و همکارانش مشاهده کردند که برخی از کودکان از هنگام تولد، وقتی در مقابل یک شخص یا یک موقعیت ناآشنا قرار میگیرند، بیش از اندازه کمرویی نشان میدهند. این تفاوتها همچنان باقی میمانند و پیامدهای اجتماعی عمیقی به همراه میآورد (و ندرزندن،ترجمه ی گنجی، 1385).
خلق و خو کانون اصلی رشد شخصیت، تعهد و خود گردانی میباشد. خلق وخو شیوه ی منحصر به فردی است که شخص با افراد و موقعیتها ارتباط برقرار میکند. از هنگام تولد، تفاوتهای مشخصی از نظر ویژگیهای خلق و خویی در کودکان نمایان است (هوک، کلویر – ماوس، 2002).
به طور کلی میتوان گفت خلق و خو و شخصیت افراد تحت تأثیر دو دسته عوامل موروثی و عوامل محیطی شکل میگیرد . عوامل موروثی شامل ویژگیهای جسمی و آن دسته از آمادگیهایی است که احتمالاً از طریق وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. مثلاً بیماری اسکیزوفرن که تعداد بستری شدگان آن از بزرگترین ارقام بیماریهای دنیاست، در بین دوقلوهای یکسان که حتی در دو محیط کاملاً مختلف پرورش یافته باشند، به مراتب بیشتر از خواهران و برادران عادی است (احدی، بنی جمالی، 1380).
اگرچه تأثیرات ژنتیکی برخلق و خو مشخص است ولی در عوض هیچ تحقیقی نشان نداده است که نوباوگان سبکهای هیجانی خود را بدون حمایت محیط حفظ میکنند. در عوض وراثت و محیط معمولاً به کمک هم به ثبات سرشت یا خلق وخو را تقویت میکنند . از مهمترین عوامل محیطی که در خلق و خوی کودک تأثیر مهم دارد رفتار متقابل پدر و مادر با کودک میباشد که به آن اصل دو سویه میگویند . رشد کودکان محصول نقش متقابل بین خصوصیات خودشان و افرادی است که با آنها سروکار دارند و نتیجه ی عمده این کنش متقابل بین مادر و کودک، نوعی وابستگی عاطفی است که ایجاد امنیت روانی میکند (ماسن، ترجمه ی یاسایی، 1380) در تحقیقی که توسط هوک و کلویر ماوس، (2002)، انجام گرفت نتایج تحقیق نشان داد که
حساسیت و پاسخدهی مادران به عکس العملهای کودک موجب ایجاد احساس امنیت در سالهای اولیه ی زندگی کودک میشود و غالباً با افزایش حرف شنوی، همکاری و خود مختاری کودک نوپا همراه است . منظور از حساسیت در اینجا به رفتارهایی اطلاق میشود که به موجب آن مادر بر اساس سطح رشد و وضعیت فعلی کودک، به هر گونه اشاره و حرکت کودک نظیر نیات،اهداف و اقدامات توجه دارد و پاسخدهی به واکنشها یا رفتارهای مادرانه ایی اطلاق میشود که از اقدامات و رفتارهای کودک قابل پیش بینی بوده و یا بر آنها موثر هستند.
با توجه به این موضوع و اهمیت این رابطه، ما در این پژوهش، به بررسی خلق و خوی کودکان نوپایی که در مراکز شبانه روزی، نگهداری میشوند و از داشتن این رابطه و وابستگی عاطفی محروم هستند با کودکان نوپای همسال که در محیطهای عادی رشد و پرورش مییابند، میپردازیم تا مشخص شود آیا قرار گرفتن در شرایط محیطهای شبانه روزی، بر خلق و خوی آنان تأثیر میگذارد یا خیر؟
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در شرایط امروز، یادگیری دیگر نمی تواند محدود به دوره مطالعات رسمی باشد. اینك بیش از هر زمان دیگری نیاز به یادگیری مداوم وجود دارد، یادگیری كه محدودیت سنی، مكانی و زمانی نداشته باشد؛ این نوع یادگیری یادگیری خود-راهبری نام دارد. یادگیری خود-راهبر به معنای چرخه مداوم یادگیری از دوران كودكی و زمان آموزش رسمی تا دوران بزرگسالی و یادگیری مستقل در سرتاسر زندگی از طریق فرصتهای در دسترس (به شكل رسمی و غیررسمی) است. این نوع یادگیری شامل تلاش عمدی و ارادی یادگیرندگان با برنامه آگاهانه و عموماً متناسب با انگیزه ها، تجربه ها، دانش و تواناییهای آنان در یادگیری است. پیشنیاز و عامل اصلی یادگیری مادام العمر، مجهز بودن به مهارتهای سواد اطلاعاتی است(کدیور،1382).
نظر به اینکه امروزه مهارت های سواد اطلاعاتی در زندگی شخصی و حرفه ای نقش تعیین کننده ای دارد، از جمله مهارت های زندگی به شمار می رود. یادگیری در جهان متحول کنونی روندی مداوم دارد. آنجایی که نمی توان در تمام طول عمر از آموزش های رسمی بهره مند بود، افراد باید بتواند به صورت خود-راهبر به یادگیری بپردازند و اطلاعات، دانش و مهارت خود را با تغییرات همخوان کنند. برای این که بتوان به صورت خود-راهبر به یادگیری پرداخت، باید بتوان نیازهای اطلاعاتی خود را شناسایی کرد، و نسبت به راه های دسترسی به اطلاعات مورد نیاز و چگونگی ارزیابی و استفاده از این اطلاعات در زمان نیاز، آگاهی کافی پیدا کرد .از آنجایی که سواد اطلاعاتی، توانایی شناسایی، دسترسی و استفاده موثر از اطلاعات، باسوادان اطلاعاتی فراگیران مادام العمر به شمار می آیند و این امر، با توجه به تسلط گسترده فناوری نوین در تولید، ذخیره و توزیع اطلاعات از اهمیت خاصی بر خوردار است(حیدری موسی نارنجی،1388)
سواد اطلاعاتی شامل مهارتهایی است که موجب استفاده موِّثراز اطلاعات می شود،دردهه اخیر عمدتابه دلیل ایجاد پیوندبین سواد اطلاعاتی وخودراهبرشدن یادگیری گرایش به سواداطلاعاتی رشد قابل توجهی داشته بطوریکه بدون آن توانایی راه یابی هدفمند به دریای پهناور اطلاعات بخصوص برای دانشگاهیان غیر ممکن است (فیکست2001)
موسسه های آموزش عالی ملزم به کمک رسانی به دانشجویان هستند تا بتوانند توانایی اهی لازم را برای کسب مهارت سواد اطلاعاتیرا بدست آورندو تحقق یادگیری مادام العمر ماموریت محوری این موسسات است(قاسمی1385).
سواد اطلاعاتی مرز آموزش و یادگیری رااز محدوده کلاس درس فراتر می برد و به فرد این قدرت را می دهد که به راه جویی های خودراهبر وقابل اعتماد اقدام کند(لفس و پارتکر1995).
لذا ما در این مطالعه به دنبال پاسخ گویی به این سوال هستیم که آیا سواد اطلاعاتی می تواند دانشجویانی را تربیت نماید که در امر یادگیری خود راهبر شوند ؟
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
سواد اطلاعاتی ابزار ارتباط با دنیا در عصر حاضر است، دنیایی كه اطلاعات عنصر اولیه همه فعالیتهای بشری و عامل راهبردی در رقابتهای اقتصادی، سیاسی و غیره است کسب سواد اطلاعاتی به زمان خاصی محدود نمی شود، بلکه همیشگی است و به همین دلیل مبنای یادگیری
خود-راهبر به شمار می آید.
در حال حاضر اگر شخصی بخواهد از تمام اطلاعات جدید منتشر شده در زمینه تخصصی خود آگاه شود ، به طور قطع نخواهد توانست و تنها راه پیش روی او مطالعه گزینشی خواهد بود تخصصی شدن و گسترش موضوعات دانش بشری ، آسان شدن نشر مطالب و كارآیی زیاد وسایل نوین ارتباطی از قبیل شبكه های محلی ، اینترنت و … را می توان دلایل دیگر این مسئله به شمار آورد(سان پینگ،2004)
کسب مهارتهای سواد اطلاعاتی توسط دانشجویان موجب خواهد شد مهارتهای ارزیابی و مدیریتی آنان افزایش یابد و فناوری های اطلاعاتی به فراگیر کمک خواهد کرد تا فارغ از محدودیتهای زمانی ومکانی به یادگیری بپردازند(زمانی1382)
تبدیل فراگیرن به یادگیران خودراهبر باعث خواهد شد که آنان خود بتوانند نیازها واهداف خود رامتناسب با دانش موجود تعیین کنندوافزایش خودراهبری باعث افزایش پیشرفت تحصیلی ودرنهایت تداوم یادگیری همیشگی در دانشجویان خواهد شد
دانشجویان خودراهبر مسؤلیت رفع نیازهای یادگیری خود را بر عهده میگیرند وسواد اطلاعاتی یکی از ملزومات مدیریت دانش است که می تواند مبنای توسعه دانش مدار قرارگیرد(صفوی1385)
حال در چنین فضایی كه اطلاعات به سرعت در حال تولید و نشر در قالب های گوناگون الكترونیكی و غیرالكترونیكی، آن هم در ابعاد وسیع جغرافیایی است و جهان به سمت و سوی تبدیل به دهكده جهانی و شكستن مرزهای جغرافیایی و سیاسی در حركت است ، چگونه یك شخص تحصیل كرده و نیازمند اطلاعات می تواند اطلاعات جدید را به موقع كسب كرده و دانش خود را روزآمد نگاه دارد ؟ افراد جامعه چگونه میتوانند یادگیری مادام العمر را در چرخه یادگیری خویش جای دهند؟ برای پاسخ به این سئوال ها و دیگر سئوال های مشابه ابتدا باید به این سئوال پاسخ داد كه یادگیری خود-راهبر چیست ؟ با به دست آوردن شناخت از یادگیری خود-راهبر می توان تمامی مسائل مطرح شده را بهتر درك نمود و فهمید كه چرا امروزه خواندن و نوشتن به تنهایی معیار باسوادی نمی باشد .
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
تعیین میزان رابطه بین سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
1-4-2- اهداف جزئی
1- تعیین میزان برخورداری دانشجویان از سواد اطلاعاتی.
2- تعیین میزان برخورداری دانشجویان از خود راهبری یادگیری.
3- تعیین میزان رابطه بین سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری با توجه به ویژگیهای فردی دانشجویان( سن- جنسیت – معدل)
1-5- سوالات تحقیق
1- دانشجویان تا چه اندازه از سواد اطلاعاتی برخوردار هستند؟
2- دانشجویان تا چه اندازه از خود-راهبری یادگیری برخوردار هستند
3- تا چه اندازه بین سواد اطلاعاتی و خود-راهبری یادگیری دانشجویان با توجه به ویژگیهای فردی آنها(سن،جنس و معدل) رابطه وجود دارد؟
(استثنائا این پایان نامه فصل 5 و منابع ندارد)