ارزیابی عملكرد در تسهیل اثربخشی سازمانی یك وظیفه مهم مدیریت منابع انسانی تلقی میشود. در سالهای اخیر به نقش ارزشیابی عملكرد توجه زیادی معطوف شده است. به عقیده صاحبنظران یك سیستم اثربخش ارزشیابی عملكرد میتواند انبوهی از مزیتها را برای سازمانها و كاركنان آنها ارزانی دارد. لانجنكر و نیكودیم (1996)، بیان كردهاند كه سیستم ارزشیابی عملكرد؛
الف) بازخورد عملكردی مشخصی را برای بهبود عملكرد كاركنان فراهم میآورد،
ب) الزامات كارآموزی كارمند را معین میكند.
ج) زمینه توسعه كاركنان را فراهم و تسهیل میكند،
د) بین نتیجهگیری پرسنلی و عملكرد ارتباط نزدیكی برقرار مینماید و
هـ) انگیزش و بهرهوری كاركنان را افزایش میدهد.
همچنین رابرتس و پاولاك (1996) معتقدند كه ارزشیابی عملكرد برای مقاصد متعدد سرپرستی و توسعهای از جمله؛
الف) برای ارزشیابی عملكرد فردی بر حسب نیازهای سازمانی،
ب) پیشبینی بازخورد به كاركنان در جهت اصلاح یا تقویت رفتار آنها و
ج) تخصیص پاداش و ارتقای شغلی افراد، مورد استفاده قرار میگیرد.
در عین حال، امروزه بسیاری از نظامهای منابع انسانی و مدیریت معمول، مناسب به نظر نمیرسند و الگوهای قدیمی ناكارآمد تلقی میشوند. طی دهه اخیر، بسیاری از سازمانها دریافتهاند كه در عمل فاقد نظام ارزشیابی عملكردی كه بتوان از طریق آن اولویتها و اهداف خود را به كاركنان انتقال داد و بهسازی آنها را پی گرفت، هستند. انسان به دلیل گستردگی حیطههای شناختی و استفاده از ابزارهای مختلفی نظیر احساس، مشاهده، ادراك، تجربه و قدرت تعلق و تفكر در موضوعات مختلف بویژه در ارزیابی و تفسیر رفتار و عملكرد كاركنان حساس بوده و مجموعه این عوامل كاردستیابی مدیران به ارزیابی عملكرد مؤثر را تحت الشعاع قرار داده است(استردویك ،2005 ص10).
دلیل سازمان ها برای یافتن شاخص های فراگیر اندازه گیرنده عملکرد در فشار هستند محدودیتهای موجود در روشهای سنتی ارزیابی عملکرد از یک سو، و نگرشهای جدید نسبت به سازمان یا بنگاه اقتصادی از سوی دیگر، در تقویت تغییر نگرش در خصوص نحوه ارزیابی عملکرد سازمانها نقش چشمگیری داشته است. مدل کارت امتیاز متوازن[9] از جمله روشهایی است که نارساییها و نواقص روشهای سنتی ارزیابی عملکرد را تا حد زیادی پوشانده است
كارت امتیازی متوازن (BSC) که امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است(نوركلیت[10]، 2003) نه تنها یک ابزار اندازه گیری عملكرد فراگیر ویكپارچه است بلكه یك سیستم مدیریتی با رویكرد جدید مدیریت استراتژیك می باشد(آرویسون[11]، 1998) كه در دهه نود توسط رابرت كاپلان ودیوید نورتون معرفی شد. كه در دهه نود توسط رابرت كاپلان و دیوید نورتون معرفی شد. BSC یك مجموعه متنوع از شاخص های عملكرد را در چهار گروه ارائه می دهدكه شامل شاخص های عملكرد مالی، شاخص های ارتباط با مشتری، شاخصهای فرآیند داخلی كسب وكار و شاخصهای رشد و یادگیری میباشد (چنگ[12]، 2003؛ گاشو و همكاران[13]، 2002).
با گسترش روز افزون استفاده از روش BSC برخی از ایرادات نهفته در این روش به تدریج نمایان گشتند که از مهمترین آنها میتوان به ذهنی و زبانی بودن شاخص ها (اسپكباچر و همكاران[14]،2003) و استفاده از الگوهای نامناسب برای ارزیابی و همچنین یکسان بودن وزن شاخصها و مشخص نبودن اولویت میان آنها اشاره کرد. علاوه بر موارد ذکر شده ، در پایان کار یكپارچه كردن نتایج نیز توسط كاربران به صورت ذهنی انجام میپذیرد. برای رفع این موارد میتوان از از الگوریتمهای تصمیمگیری استفاده کرد.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 18 مرداد ماه 1339 تأسیس گردید. برخی از وظایف بانک مرکزی عبارتند از حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور، انتشار اسکناس و ضرب سکههای فلزی رایج کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی، نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور، تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور، نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری و…
رسالت اصلی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر آن است که با اجرای سیاستهای پولی و اعتباری شرایط مساعد برای پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم سازد و در اجرای برنامههای مختلف اعم از برنامههای تثبیت و توسعه اقتصادی پشتیبان دولت باشد.
در این تحقیق سعی بر آن است که با رویکرد نظام جدید ارزیابی عملکرد کارکنان دولت در سطح سازمان و استفاده از تكنیك TOPSIS جهت جمع بندی نتایج و ارزیابی مناظر رویکرد نظام جدید ارزیابی عملکرد کارکنان دولت ضمن حل مشکلات اشاره شده در فوق سعی بر استخراج نقاط قوت و ضعف، رتبه بندی آنها و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود عملکرد کارکنان بانک مرکزی بپردازیم.
به منظور ارزیابی کار، رفتار و تواناییهای کارکنان سازمان با توجه به ماده 12 و بند “ط” ماده 20 آئیننامه استخدامی کارکنان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در جهت برقراری ضوابط پرداخت افزایش حقوق سالانه، ارتقاء، تغییر شغل، انتصاب و آموزش کارکنان دستورالعملی را تدوین نموده است که بر اساس آن پرسشنامه ای برای این منظور تدوین شده است. پرسشنامه مذکور مطابق رویکرد نظام جدید ارزیابی کارکنان دولت، (نظام جدید ارزیابی کارکنان دولت، 20/10/83، موضوع بخشنامه شماره 1941155/1803) شامل معیارهای موجود در مدل زیر است:
” عملکردی” : نتایج حاصل از فعالیتهای انجام شده جهت اجرای وظایف محوله.
بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات همواره در جهت نیل به این هدف میکوشند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. دستیابی به این اهداف بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست. علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هرچه را که نتوانیم اندازهگیری کنیم نمیتوانیم کنترل کنیم و هرچه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد.
بانکها نهادهای مالی هستند که داراییها را از منابع گوناگون جمع آوری میکنند و آنها را در اختیار بخشهایی قرار میدهند که به نقدینگی نیاز دارند. از این رو بانکها شریان حیاتی هر کشور محسوب میشوند. به موازات ورود بانکهای خصوصی به بازارهای مالی، تقاضا برای انواع خدمات بانکی نیز افزایش چشمگیر یافته است. بانکها برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر در جهت افزایش سهم بازار و سودآوری به دنبال استفاده از انواع روشهای بهبود عملکرد در جذب مشتریان هستند، در این میان ارزیابی عملکرد بانکها از اهمیت خاصی برخوردار است و به یکی از مهمترین فعالیتهای مدیران بانکها تبدیل شده است ویژگیهای مدل ارزشیابی مورد استفاده به شرح ذیل می باشد:
جامعیت: توجه به تمامی ابعاد شایستگی متضمن؛عملكرد، توسعه، رفتار.
عینیت: ملحوظ نمودن نتایج فعالیتهای شغلی و دستاوردهای افراد در زمینه های توسعه و موفقیت های سازمانی.
مشاركت منابع ارزشیابی چندگانه : استفاده از نظرات مقام مافوق، همكاران/زیردستان، ارباب رجوع (مشتریان) و فرد ارزشیابی شونده در فرآیند ارزشیابی.
افزایش قدرت تشخیص و تمیز فرمهای ارزشیابی: استفاده از مقیاس های سنجش متناسب با ماهیت هر یک از معیارهای ارزشیابی و گسترش دامنه امتیازات.
ارتباط با سایر نظامهای مدیریت منابع انسانی: برقراری ارتباط منطقی بین نظام ارزشیابی كاركنان با نظامهای استخدامی، آموزش، ارتقاء و انتصاب.
هدف از این تحقیق ارائه یک متدلوژی برای ارزیابی عملکرد کارکنان بخش های مختلف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است که شاخص ها ی لازم به منظور رتبه بندی این بخش ها جهت تخصیص درست منابع، اصلاح سیستم پاداش ،تخصیص بهینه پاداش و امکانات ، ارزیابی کارکنان و مدیران در بخش های مختلف می باشد.
ارزیابی عملکرد کارکنان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نظام جدید ارزیابی عملکرد کارکنان دولت.
سوال اصلی:
عملکرد کارکنان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نظام جدید ارزیابی عملکرد کارکنان دولت چگونه بوده است؟
سوالات فرعی:
قلمرو مکانی تحقیق حاضر، شعب بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران می باشد.
از لحاظ قلمرو زمانی، این تحقیق از تیرماه1393شروع شده و تا دیماه 1393 خاتمه یافته است.
قلمرو موضوعی تحقیق عبارت است از ” ارزیابی عملکرد کارکنان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد نظام جدید ارزیابی عملکرد کارکنان دولت “.
ارزیابی عملکرد: به فرایند سنجش جامع عملكرد و در قالب عباراتی نظیر: كارایی، اثربخشی، معناداری، توانمندسازی قابلیت پاسخگویی در چارچوب اصول و مفاهیم برای تحقق اهداف و وظایف سازمانی، ساختاری، برنامهای و توسعه بلندمدت سازمان ارزیابی عملكرد سازمان اطلاق میشود.
AHP: به منظور تصمیم گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم، با توجه به شاخص هایی که تصمیم گیرنده تعیین میکند، بکار می رود. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی منعکس کننده رفتار طبیعی و تفکر انسانی است. این تکنیک، مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آنها مورد بررسی قرار می دهد و آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده، به حل آن می پردازد. این روش در سال 1970 توسط دکتر ساعتی پیشنهاد شد.
TOPSIS : این تكنیك از جمله روشهای جبرانی در MADM میباشد. منظور از جبرانی بودن اینست كه مبادله بین شاخصها در این مدل مجاز است. یعنی به طور مثال ضعف یك شاخص كه مبادله بین شاخصها در این مدل مجاز است. یعنی به طور مثال ضعف یك شاخص فاصله یك گزینه از نقطه ایدآل، فاصله آن از نقطه ایدآل منفی هم در نظر گرفته میشود. بدان معنی كه گزینه انتخابی باید دارای كمترین فاصله از ایدآل بوده و در عین حال دارای بیشترین فاصله را از ایدآل منفی داشته باشد.
[1] Marsland
[2] Jasso
[3] Wong-On-Wing Bernard, Lan Guo, Wei Li. Dan Yang
[4] Amy H.I.Lee, Wen-Chin Chen, Ching-jan Chang
[5] Roland Yeo
[6].Longenecker and Nykodym
[7]. Roberts and pavlak
[8]. Stredwick
[9] Balanced Scorecard
[10] Norreklit, Hanne
[11] Arveson, Paul
[12] Cheng, LiLi Eng, Nam Sang & Y.T.Mak, Chee Leong Chong
[13] Gascho Lipe ,Marlys & Steven Salterio
[14] Speckbacher, Gerhard & Juergen Bischof, Thomas Pfeiffer
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
امروزه مهمترین دغدغهی نظام آموزشی و پرورشی یك كشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایههای فكری در جامعهی اطلاعاتی و دانایی محور میباشد. برای آنكه همهی گروههای اجتماعی قادر باشند بطور مؤثّر در چنین جامعهای مشاركت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشاركت فعال و سازندهی اجتماعی را بیاموزند. تحقّق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و كاركرد مدارس به عنوان اصلیترین نهادهای آموزشی در جامعه میباشد. نظام آموزشی كشور به مدرسهای نیاز دارد كه با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصتهای نوینی را در اختیار افراد برای تجربهی زندگی در جامعهی اطلاعاتی قرار دهد، به گونهای كه این فناوری نه به عنوان ابزار، بلکه در قالب زیرساختِ توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفهای محسوب شود. (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
بكارگیری گستردهی فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش و پرورش، همزمان با تحوّل در رویكردهای آموزشی درجهان، زمینهی شكلگیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. این مدارس از جمله نیازمندیهای كلیدی جوامع دانشبنیان میباشند و رویكردهای توسعهی مهارتهای دانشی و كارآفرینی دانشآموزان را دنبال مینمایند. در این مدارس، فرایندهای یاددهی – یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یكپارچه برای ارتقای مهارتهای كلیدی دانشآموزان با تكیه بر فعالیتهای گروهی، در عصر دانایی محور فراهم میشود(حج فروش، اورنکی ،1382).
ازآنجاکه درحال حاضرمعلم محوری پایه آموزش و پرورش درکشور میباشد، به روزكردن مدارس، استفاده ازفناوریهای روز، برخورداری ازخلاقیتهای نوین درآموزش وپرورش ونیز اهمیت دادن به تواناییهای دانشآموزان، لازمة این تحوّل میباشد(عطاران،1382).
واژهی مدارس هوشمند چندی است در ادبیات آموزش و پرورش ما وارد شده است و فعالیتهای ارزشمندی نیز وَلو بصورت پراكنده در این حوزه انجام شده است. وزارت آموزش و پرورش با الهام از آموزههای دینی و مقتصیات زمانی و به منظور تحقّق اهداف سند چشم انداز ایران در سال 1404 و دستیابی به اهداف عالیه نظام تعلیم و تربیت و گسترش عدالت آموزشی، اقدام به تعریف ساختار، جایگاه، ساماندهی، شرایط و ضوابط توسعهی مدارس هوشمند بر اساس معیارهای علمی، بین المللی و شرایط بومی در سطح كشور نموده است. از این رو برای نیل به این هدف، نیاز به همّتی مضاعف داشته که ازجمله عوامل اصلی آن می توان به تغییرنگرش درشیوهی آموزش و مدیریت مراکز آموزشی و پرورشی و نیز تأمین زیرساخت مورد نیاز اشاره نمود. (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
هوشمندسازی مدارس یك اقدام مدبّرانه در راستای سند چشم انداز نظام، تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند توسعه فاوای آموزش و پرورش و ضرورتی انکار ناپذیر با هدف اجرای پیشرفتهترین روشهای مدیریتی و آموزشی و نگاه علمی و فناورانه به وضعیت كنونی نظام آموزشی و پرورشی كشوراست که اعمال تغییرساختار و معماری اجرایی درآنها باعث افزایش بهرهوری و مدیریت زمان برای مدیران، کارکنان، معلمان، دانشآموزان و همچنین اولیای دانشآموزان خواهد بود(زمانی و همکاران،1389).
هوشمند سازی مدارس كشور تحول تدریجی معماری مدرسه (شامل ساختار، فرهنگ، نقشها و …) و حركت به سمت تعالی و یادگیری سازمانی (ایجاد یك سازمان یادگیرنده) میباشد كه با پرورش نیروی انسانی متفكّر، خلّاق، پژوهنده و منتقد در تشکیل جامعهی داناییمحور در نظام ملی نوآوری آموزشی به منظور تحوّل در شیوههای یاددهی – یادگیری مشاركت دارد و با فراهم نمودن تسهیلات مناسب برای ترویج دانش و فناوری در سطح جامعه و رویکرد نظام آموزشی از حافظهگرایی به پژوهشمحوری و از معلممحوری به دانشآموز محوری، محیطی پویا و جذّاب برای شكوفایی استعدادها و بروز خلاقیتهای فردی و جمعی دانشآموزان، ایجاد می نماید. همچنین امكانات فناوریهای نوین (از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات) برای ارتقای كیفیت آموزشی و دسترسی به فرصتهای آموزش و یادگیری برای همه و ارتقای سطح علمی و مهارتهای معلمین، والدین و افراد جامعه را فراهم میكند. (محمودی و همکاران،1386).
در مدارس هوشمند کامپیوتر در نحوه تدریس و ارزشیابی تأثیر میگذارد و برنامههای درسی را تا حدودی تغییر میدهد. ولی در عین حال کارکردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی میماند چون در روابط اجتماعی به دانشآموزان یاری میرساند. در این مدارس دانشآموزان میتوانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچههای مدارس دیگر ارتباط برقرار کنند(منصوری ،1387).ورود به این عرصه به نوع جدیدی از آموزش نیاز دارد كه با آموزش سنتی كنونی بخصوص آنچه هم اكنون در مدارس ایران در جریان است همخوانی ندارد.
مدتی است برخی كشورهای جهان به تاسیس مدارس الكترونیكى یا آنچه در کشور ما مصطلح شده مدارس هوشمند دست زده اند. الگوى اولیه این مدارس از كشور انگلیس گرفته شده است و كشور مالزی یكی از پیشتازان ایجاد این مدارس به شمار میرود. با این رویكرد کشور ما هم از سال 1383 طرحی را بصورت پایلوت در چهار مدرسه اجرا كرده است. دانشگاهها هم به نوع دیگری از آموزش تحت عنوان آموزش مجازی متمایل شدهاند. (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
انگیزش از جمله مباحثی است که قرن ها توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است و دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ارزیابی انگیزش انسان بسیار پیچیده است را برخی از دانش آموزان علاقه زیادی به درس، مدرسه و تحصیل دارند و برخی علاقمند به این امور نیستند بررسی چگونگی و چرایی این انگیزه مورد سؤال و بحث بسیاری ازاولیاء، معلمان ومربیان است(رضوان و همکاران،1392).از آنجایی که تدارک محیط های مناسب برای دانش آموزان باعث افزایش انگیزش یادگیری آنان می شود از این رو معلمان باید زمان زیادی را جهت آموختن شیوه های آماده سازی محیط مناسب برای دانش آموزان صرف کنند،زیرا این عمل بسیار پیچیده است معلمانی که با تغییر پی در پی روش های تربیتی خود سعی در ایجاد تقویت و پیشبرد انگیزش تحصیلی هستند توصیه می شود که این عمل را بتدریج انجام دهند زیرا ایجاد تغییرات پی درپی حالتی از شوک در افراد ایجاد می کند(منصوری ،1387).
در مدارس هوشمند رایانه در نحوه تدریس و ارزشیابی تاثیر میگذارد و برنامههای درسی را تا حدودی تغییر میدهد ولی در عین حال كاركردهای اجتماعی مدارس بر جای خود باقی میماند چون در روابط اجتماعی به دانشآموزان یاری میرساند. در این مدارس دانشآموزان میآموزند انبوهی از اطلاعات را پردازش كنند و از این اطلاعات در جهت یادگیری بیشتر استفاده كنند(میراسماعیلی،1386). دانشآموزان حتی میتوانند با منابع علمی جهان و معلمان و بچههای مدارس دیگر ارتباط برقرار كنند. در مدارس هوشمند معلمان میتوانند به جای اینكه تلاش كنند خودشان پاسخی براى پرسشهای دانشآموزان پیدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسشهایشان را در رایانه پیدا كنند و براى بقیه بازگو كنند(صالحی، کاشانی،1386). البته مدارس هوشمند این كارایى را نیز دارند كه به دانشآموزان نشان دهند چه اطلاعاتی در وب موثق است تا كودكان و نوجوانان ضمن دریافت اطلاعات درست تحت تاثیر تبلیغات سوء اینترنت هم قرار نگیرند. در نهایت به كارگیری رایانه به معلمان خوش فكر كمك میكند به دوره آموزش براساس كتاب محوری و سخنرانی تكگویانه معلم در كلاس خاتمه دهند و سیستم آموزشى را به شكل سیستم مشاركتی، مبتنی بر آموزش توانایىهاى پژوهش، جمعبندى، تحلیل و نتیجهگیری دانشآموزان تبدیل كنند که این موارد باعث ایجاد انگیزش بیشتر برای پیشرفت دانش آموزان می شود(رستگار خالد،1389).
طرح موضوع
فرآیندهایی که رفتار را نیرومند و هدایت می کند از نیروهای درون فرد و محیط ناشی می شوند. انگیزه نیز فرآیندی درونی است که رفتار را نیرومند و هدایت می کند، بنابراین انگیزه اصطلاحی کلی برای مشخص کردن زمینه مشترک بین نیازها، شناخت ها وهیجان ها است. انگیزش تحت تاثیر 4عامل موقعیت، مزاج، هدف وابزار است. در مورد دانشجویان، انگیزه پیشرفت تحصیلی از اهمیت خاصی برخوردار است. با این انگیزه افراد تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقت آمیز تحصیل، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود را دنبال می کنند، تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و تحصیل را کسب نمایند. انگیزه نتایج حاصل از فعالیت دانش آموز بر میزان انگیزه وی تاثیر می گذارد و این اثر سبب می شود که یادگیرنده برای رسیدن به هدف بیشتر تلاش کند (چسمن،2010).همچنین پژوهش های انجام شده حاکی از آن است که موفقیت تحصیلی از تعامل بین متغیرهای موقعیتی مانند برنامه، روش های آموزشی ، شرایط عاطفی و فیزیکی محیط تحصیلی، نگرش نسبت به مسائل آموزشی و انگیزه پیشرفت فراگیران تاثیر می پذیرد. ترکیب دو دسته از انگیزه های پیشرفت یعنی انگیزه دورنی و انگیزه بیرونی، رفتار و فعالیت های تحصیلی دانش آموزان را جهت می دهد(لی و همکاران،2010).
آموزش رایج در مدارس کشور، یک آموزش سنتی و یا به عبارت دیگر آموزش فقط شنیداری می باشد. حداکثر اقدام تصویری در خصوص موضوعات مورد آموزش، نصب بعضی از پوسترهای رنگی بر روی تخته سیاه کلاس می باشد در روش دیداری شنیداری سعی می شود آموزش به کمک فیلم، انیمیشن، نماهنگ و … ارائه گردد در این روش ماندگاری مطالب قریب 20 سال می باشد در حالی که ماندگاری مطلب در روش شنیداری حداکثر 6 ماه است. در ضمن در روش دیداری – شنیداری مطالب علمی در محیطی جذابتر و در مدت زمان کمتر قابل انتقال است. در مدارس معمولی طرح درس معلم شامل مجموعه ایی از دستورالعمل ها- برنامه های درسی- سوالات تمرینات اضافه- امتحانات کلاس و .. اما در مدارس چند رسانه ایی علاوه بر این موارد معلم از مواد آموزش چند رسانه ای شامل فیلم- عکس- صدا – اسلاید و … استفاده می کند تا کیفیت و ماندگاری آموزش را ارتقا بخشد. این قدم اول در راه حرکت به سمت مدارس هوشمند است (پیش نویس راهبردی مدارس هوشمند،1384).
درقرون گذشته از اواخر دهه پنجاه میلادی تحولی در جهان آغاز شدكه بعداً آن را موج سوم نام نهادند موجی كه در پی آن برخی از كشورها به دنبال ایجاد ساختارهایی در جهت همراهی نظام آموزشی یا جامعه شتابنده و تحولات فزاینده آن بوده اند و به فكر بازكاوی- بازسازی – تغییرات و تحول اساسی در نظام های آموزشی خویش افتادند .از آن زمان تا كنون فناوری اطلاعات به عنوان راهبرد هدایت گراین موج پیشگام پیوسته ابداعات نوینی را برای بشر به ارمغان آورده است(منصوری ،1387).
بالاترین میزان موفقیت در امر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری زمانی حاصل می شود كه از سردرگمی و بهت زدگی در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات خارج شویم و ذهن و احساس خود را برشگفتی های یادگیری متمركز كنیم(میراسماعیلی،1386).
فناوری یا ارائه مجموعه متنوعی شیوه های آموزشی و یادگیری دانش آموز را برای كسب آگاهی در زمینه مورد علاقه شان تشویق می كند و یادگیری معنی دار را میسر می سازد(صالحی، کاشانی،1386). فناوری ارتباطات و اطلاعات ، بیش از هر چیز یك دیدگاه است كه نگرش مدیران را به منصه قضاوت بگذارد. بنابراین باید در جهت تغییر نگاه سنتی به آموزش، قبل از اجرای هر طرحی، اقدام كرد. و این تغییر نگرش درهمه كشورها ، وجه مشترك توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات است . به کار گیری گسترده فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند آموزش، همزمان با تحول در رویکرد های آموزشی در جهان، زمینه شکل گیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. این مدارس از جمله نیازمندی های کلید ی جوامع دانش محور است و رویکردهای توسعه مهارت های دانشی و کارآفرینی دانش آموزان را دنبال می نماید (زمانی و همکاران،1389).امروزه مهم ترین دغدغه نظام آموزشی و پرورش یک کشور، ایجاد بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایه های فکری در جامعه اطلاعاتی و دانایی محور است. برای آن که همه گروه های اجتماعی قادر باشند به طور موثر در چنین جامعه ای مشارکت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشارکت فعال و سازنده را بیاموزند) شفیع پورمطلق،یارمحمدیان،1390). تحقق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد مدرسه به عنوان اصلی ترین نهاد آموزشی در جامعه است. مدارس هوشمند رویکرد جدید آموزشی است که با تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی، تغییرات اساسی در فرآیند یاددهی و یادگیری را به دنبال خواهد داشت(شریفی و همکاران،1391).
حال باید دید که مدارس هوشمند چه مدارسی هستند و چه تعریفی برای آنها وجود دارد.مدرسه هوشمند مدرسه ای فیزیکی است و کنترل ومدیریت آن، مبتنی بر فناوری رایانه و شبکه انجام می گیرد و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزش یابی و نظارت آن هوشمند است که جهت ایجاد محیط یاددهی-یادگیری و بهبود نظام مدیریتی مدرسه و تربیت دانش آموزان پژوهنده طراحی شده است. در این مدارس، فرآیند یاددهی-یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارت های کلیدی دانش آموزان در عصر دانایی محور فراهم می شود(رضوان و همکاران،1392). الگوی اولیه این مدارس از کشور انگلیس در سال1996 گرفته شده است و کشور مالزی یکی از پیش تازان ایجاد این مدارس به شمار می رود. با این رویکرد، کشور ما هم از سال 1383 طرحی را به صورت آزمایشی در چهار مدرسه اجرا کرده است(نوحی و همکاران،1391).
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
با توجه به شرایط خاص اقتصادی که شرکت ها در آن درگیر می باشند، توجه به الزامات و خواسته های مشتریان و فراهم نمودن ابزاری جهت بهبود کیفیت محصولات مطابق با شرایط اقتصادی بیشتر حس میشود. رضایتمندی مشتریان، تاثیری شگرف بر حیات حال و آینده یک سازمان خواهد داشت. مشتری راضی به عنوان بلندگوی تبلیغاتی شرکت عمل کرده و همه را به سوی محصولات یا خدمات شرکت جلب می کند(شن و اتال ، 2000 ، 63).
افزایش رقابت، دسترسی به اطلاعات فراوان، وجود محصولات و خدمات مشابه و غیره سبب کاهش توان رقابتی سازمان ها گشته و تنها راه بقای آنان در گرو عرضه محصولات و خدمات با ارزش بیشتر و کیفیت فوق العاده می باشد و این مستلزم نوآوری و تحول در عرضه تولیدات، خدمات و کشف و ارزیابی نیازها و خواسته های مشتریان می باشد. چنانچه این نیازها به خوبی بازیابی شوند و طرحهای جدید تولید و بازاریابی ایجاد گردند، شرکت موفقیت بیشتری خواهد داشت (اوربان و هوسر، 1993، 25).
تا چند دهه قبل محصولات و خدمات ارائه شده از سوی سازمان ها، بیش از آن که منطبق با خواسته ها و الزامات مشتریان آنها باشد، نتیجه فکر خلاق مهندسان طراح آنها به شمار می رفت. به عبارت دیگر نقش مشتری در اکثر موارد تنها به یک مصر ف کننده قانع محدود میشد و این مهندسان سازمان بودند که در فرایند تکوین محصول نقش وی را نیز بازی میکردند. اما این تفکر تنها تا ده ههای آخر قرن گذشته دوام داشت و رقابتی شدن بازارها، فروپاشی مرزهای تجاری، جهانی شدن اقتصاد و در نهایت افزایش سطح توقعات و الزامات مشتریان، موجب افزایش توجه و اهمیت به خواسته ها و الزامات مشتریان گردید (رضائی و دیگران، 1386، 45).
عوامل زیادی در طراحی و توسعه محصول نقش دارند، یکی از این عوامل نیازهای مشتریان است، بررسی و تأمین رضایت مشتری با در نظر گرفتن خواستهها و الزامات مشتریان در طراحی و تولید محصولات در بلندمدت میتواند منجر به افزایش وفاداری گردد، عنصری که در شرایط متلاطم اقتصادی و رقابتی امروز کلید حیاتی و مایه نجات سازمانها به شمار می رود که به نوبه خود می تواند در افزایش سهم و سودآوری سازمانها نقشی بسزایی داشته باشد (کاوسی و سقایی، 1384، 17). شركتهایی كه به كیفیت و نیازهای مشتریان توجه می كنند، در صف مقدم رقابت قرار گرفته و میتوانند در این بازار رقابتی به بقا ادامه دهند. برای رسیدن به این هدف ابزارهای مختلفی در دسترس سازمانها قرار دارد. یکی از ابزارهای قدرتمند برای دخیل نمودن سلایق مشتریان، QFD می باشد. توسعه عملكرد كیفیت یكی از
مهمترین ابزار مدیریت كیفیت است كه برای طراحی و توسعه محصول مفید است. زمانی كه QFD برای طراحی محصول استفاده شود، ارتباطی بین نیازهای مشتریان و مشخصههای فنی طراحی از طریق ماتریس خانه كیفیت برقرار میگردد. ماتریس خانه كیفیت شامل ورودیهای گوناگونی است كه شامل اهمیت نیازهای مشتریان و رابطه بین این نیازها و مشخصههای فنی و همبستگی بین مشخصههای فنی مختلف (با یكدیگر) است(مظفری، 1389، 5).
صنعت الکترونیک به عنوان یک صنعت با ارزش افزوده بالا است و خصصوصا صنعت تولید تلویزیون به عنوان یکی از ستون های آن نقش مهمی در اقتصاد هر کشور بازی کند. هدف تحقیق آن است که با استفاده از ترکیب مدل QFD-SAW سازمان را قادر سازد تا به طراحی محصول مطابق با نیاز مصرف کنندگان بپردازد. در تحقیقات گذشته تاکید بر هزینه و مسائل زیست محیطی برای توسعه محصول می شد ولی این تحقیق با تاکید بر طراحی محصول در صدد بر طرف نمودن نیازهای مشتری است. چرا که توسعه با عملکرد مناسب می تواند در طول چرخه محصول موجب رضایت و وفاداری مشتریدر صنعت تلویزیون گردد. این پژوهش با توجه به گسترش سلایق مشتریان در صنعت صوتی وتصویری الکترونیک درصدد است، از این سلایق در جهت توسعه محصول و پیشی گرفتن از رقبا استفاده مطلوب نماید.
اهمیت و ضرورت تحقیق
موفقیت در بازارهای جهانی عصر حاضر٬ متعلق به سازمان هایی است که نیازهای مشتریان یا فراتر از آن را برآورده سازند.در دنیای پر رقابت امروزی شرط اصلی رقابت٬ ارائه محصولات و خدمات منطبق با نیازها و خواسته های مشتریان است.موفقیت محصولات و خدمات به این امر وابسته است که محصولات و خدمات چگونه نیازهای مشتریان را برآورده می سازنند. کیفیت به معنای امروزی آن عبارت است از مشخصه هایی از محصول یا خدمت که باعث برآورده شدن نیازها و انتظارات مشتری از آن محصول می گردد. ادبیات مدیریت کیفیت جامع[1] بیانگر این مطلب است که ایجاد کیفیت در محصول با طرح سوال « نیازهای مشتری چیست؟» آغاز می شود. گسترش کیفیت عملکرد[2] ابزاری مناسب در پاسخ به سوال فوق می باشد. گسترش کیفیت عملکرد یکی از آن دسته تکنیک هایی است که سازمان از همان مراحل ابتدایی چرخه عمر محصول یعنی فاز طراحی٬ در کسب رضایت مشتری یاری می دهد]9] . گسترش کیفیت عملکرد به عنوان یک فرایند تیمی به منظور طرح ریزی و طراحی محصولات جدید و یا توسعه محصولات فعلی به کار گرفته می شود. گسترش کیفیت عملکرد با استفاده از یک چارچوب منظم و مستند ٬ نیازها و خواسته های مشتریان را تعیین و به صورت مشخصه های فنی در محصول نمایان می سازد که این امر شرکت را قادر می سازد تا در مواجه با مسائل و مشکلات مربوط به کیفیت و رضایت مشتری٬ موضعی پیشگیرانه اتخاذ کند]17]. بنابراین ما در این پژوهش به بررسی نیازهای مشتریان و تعیین ارتباط آن با مشخصه های فنی٬ با در نظر گرفتن چند عامل سازمانی(هزینه٬ سهولت پیاده سازی مشخصه٬ تاثیرات مضر مشخصه برای محیط ) خواهیم پرداخت. برای اینکه بتوانیم این اطلاعات را به طور جامع بررسی کنیم٬ مدل پیشنهادی راماناتان و یان فنگ[3](2009) استفاده شد. اما به دلیل وجود مشکلاتی در مدل پیشنهادی آن ها٬ در این پژوهش به منظور رتبه بندی مشخصه های فنی با در نظر گرفتن چند عامل سازمانی٬ تکنیک SAW پیشنهاد گردید. انتظار ما از نتیجه تحقیق این است که با قرار گرفتن این اطلاعات در ماتریس طرح ریزی محصول٬ فرایند تحلیل تصمیم گیری در مورد اولویت بندی خواسته های مشتری تقویت شده و موجب بهبود تصمیم گیری در مورد انتخاب مشخصه مناسب گردد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
تمایل عمومی سازمانها به استفاده از روش های مدیریت پروژه هر روزه بیشتر و بیشتر می شود و این امر موجب نیاز به تحقیقات در زمینه های مختلف پروسه های مدیریت پروژه شده است. علاوه بر این افزایش برو نسپاری فعالیت ها و تمایل به استفاده از روش های پیمانکاری استفاده از مدیریت پروژه را در سازمان ها تشویق نموده است. برای سازمان های پروژه محور تشخیص تغییرات جاری محیط تجاری و پیشنهاد خدمات به مشتری از مهمترین اصول است. فعالیت های مدیریت پروژه در این گونه سازمان ها اساسا مهمترین فعالیت سازمان بوده و اجرای موفقیت آمیز پروژه در این محیط بسیار متغیر چالش های بسیاری را پیش روی آنها قرار خواهد داد. بنابراین برای افراد درگیر در پروژه ارزیابی نتیجه پروژه یعنی موفقیت یا شکست در پروژه. سیستم های سنجش عملکرد منجر به تعیین اهداف، نظارت و ارزیابی بازخوردها، به منظور کسب اطمینان مدیریت از میزان اثر بخشی روش های اجرایی به کار گرفته شده در راستای اهداف کلان می شوند.
داشتن درک درست از فاکتورهای مؤثر بر نتیجه پروژه بی نهایت مهم است. لذا یکی از دغدغه های اصلی در این نوع سازمان ها، ارزیابی مستمر عملکرد سیستم مدیریت پروژه می باشد. بنابراین می توان با مدل انتخابی برای ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت پروژه بر اساس کارت امتیازی متوازن، وضعیت جاری سیستم را با نگاهی همه جانبه سنجید و به دنبال آن نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی کرد تا در نهایت پیشنهادهایی در جهت بهبود عملکرد آن ارایه گردد.
بنابراین این تحقیق بر آن است که چگونگی عملکرد و نیز چگونگی اصلاح عملکرد سیستم مدیریت پروژه در سازمان های پروژه محور را بوسیله ارزیابی و توسعه معیارهای عملکردی پروسه های اجرایی پروژه ها مورد توجه قرار دهد.
1-3-اهمیت و ضرورت تحقیق:
تا دهه های گذسته سیستم های ارزیابی بیشتر با تأکید بر رویکردهای مالی صورت می گرفت و از معیارهایی چون نسبت اهرمی، نقدینگی و سودآوری استفاده ی زیادی به عمل می آمد. اما نتایج عملکرد در این سیستمها زمانی بدست می آمد که فرصت ایجاد تغییر و جلوگیری از ضایعات به پایان رسیده بود. در این سیستمها ارتباط بین اهداف سازمانی با آنچه کف کارگاه صورت می گرفت، شفاف نبوده و تنها عملکرد مدیریت های گذسته تحلیل می شد. این گونه سیستمها بیشتر بر جنبه های نظارتی محدود بوده اند و تأکیدی بر چگونگی بهبود نداشتند، زیرا در زمان بدست آمدن نتیجه فرصت ایجاد بهبود از دست رفته بود. بنابراین با توجه به موارد مورد اشاره، تغییراتی در سیستم های سنجش عملکرد پدید آمد و روش هایی مانند SMART، ENAPS، BSC مطرح شدند که معایب سیستم های قبل را نداشتند و در جهت بهبود عملکرد نیز راهکارهایی ارایه می کردند.
امروزه با افزایش متقاضیان استفاده از فراورده های پتروشیمی و با توجه به سیاست گسترش محصولات پتروشیمی و جلوگیری از خام فروشی توسعه و اجرای پروژه ها در زمینه پتروشیمی رشد چشم گیری داشته است. به طوریکه در حال حاضر تعداد پروژه های فعال شرکت های پروژه محور به چندین هزار رسیده است.
با توجه به گسترش تعداد پروژه ها لزوم استفاده از ابزارها و تکنیک های علمی مدیریت و کنترل پروژه بیش از پیش احساس می شود. به منظور انجام این کارها بر آن شدیم تا با مبنا قرار دادن استاندارد مدیریت پروژه PMBOK وضعیت موجود پروژه های یک شرکت پتروشیمی را بررسی کنیم. به عبارت دیگر با توجه به گستردگی حجم و تعداد پروژه ها در شرکت های پروژه محور و اینکه مدیریت مناسب پروژه های پتروشیمی به عنوان یک معیار در رتبه بندی عملکرد شرکت ها مورد نظر کارشناسان می باشد، بنابراین یکی از ابعاد مهم رقابتی در مقایسه عملکرد شرکت های پروژه محور بررسی وضعیت مدیریت پروژه ها می باشد. لذا به منظور بهبود این معیار شرکت ها می بایست نحوه انجام پروژه های خود را بررسی نموده تا ضمن شناسایی نقاط ضعف و قوت در جهت بهبود و اصلاح آنها گام بردارند.
1-4- اهداف تحقیق:
طبق تعریف، هر پژوهش، فعالیتی نظام مند است كه طی آن، یا دانش گسترش می یابد، یا وضعیتی توصیف و تبیین می گردد و یا در نهایت برای مساله یا مشكل خاص راه حل جویی می شود. با توجه به اینكه هر تحقیق با یك مساله و هدف خاص آغاز می گردد لذا بر پایه ماهیت مسائل مطرح شده و هدفی كه پژوهشگر از تحقیق دنبال می كند، آنها را طبقه بندی می كنیم. این نوع طبقه بندی بر میزان كاربرد مستقیم یافته ها و درجه تعمیم پذیری آنها به شرایط مشابه دیگر تاكید می كند[1].
از لحاظ هدف و روشی كه دنبال می شود دو نوع تحقیق بنیادی و كاربردی از هم متمایز می شود. از لحاظ هدف ،تحقیق كاربردی در
جستجوی دستیابی به یك هدف عملی است و تاكید آن بر مطلوب بودن فعالیت است. (به عبارت دقیق تر، تحقیق كاربردی تلاشی برای پاسخگویی به یك معضل و مشكل علمی است كه در دنیای واقعی وجود دارد.) دانشی كه از این طریق كسب می شود، راهنما و دستورالعملی برای فعالیتهای علمی خواهد بود[2].
تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت مساله و هدف تحقیق یك تحقیق كاربردی محسوب می شود. زیرا پژوهش كاربردی، پژوهشی است كه نه در جهت ارضای كنجكاوی های ژرف پژوهشگر بلكه حل مساله ای فردی، گروهی یا اجتماعی انجام پذیرد. در این پژوهش ها با توجه به فوریت نتیجه گیری، رابطه ای بین كار پژوهش و جامعه پدید می آید و به همان ترتیب و در همان زمان كه محقق به پژوهش می پردازد در اندیشه كاربرد دستاوردها نیز هست[1].
به طور کلی می توان سه هدف عمده و مهم را به شرح زیر برای این تحقیق برشمرد:
-اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت پروژه در صنعت پتروشیمی
– ارزیابی سیستم مدیریت پروژه در صنعت پتروشیمی
– ارایه مدلی کلی برای ارزیابی عملکرد سیتم مدیریت پروژه در سازمان های پروژه محور.
1-5- فرضیه های پژوهش:
در طرح تحقیقات مدیریتی، دو عنصر اصلی وجود دارد، فرضیه های تحقیق و متغیرهایی كه برای آزمون آنها بكار گرفته می شود . فرضیات از نظریات و تحقیقات گذشته منتج می شود و چراغ راه مطالعات جدید هستند. فرضیه عبارتی است آزمایشی كه رابطه مورد انتظار بین دو یا چند متغیر را به صورت دقیق و روشن بیان می كند. فرضیه را آزمایش هم می نامند، چون باید صحت آن از طریق آزمایش بررسی شود[3].
تحقیق حاضر شامل پنج فرضیه ذیل می باشد:
1-6- قلمرو تحقیق:
قلمرو زمانی تحقیق: مدت زمان مربوط به این پژوهش حدود 6 ماه است که به طور رسمی از تیرماه 1393 شروع شده است. این مدت صرف امور مقدماتی پایان نامه، جمع آوری منابع و مآخذ پژوهش، ارایه مدل، جمع آوری داده ها و اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها گردیده است.
قلمرو مکانی تحقیق: قلمرو مکانی موضوع شرکت پتروشیمی بندرامام می باشد و نتایج قابل بکارگیری و استفاده در کلیه شرکت های پروژه محور خواهد بود.
معرفی پتروشیمی بندرامام: مجتمع پتروشیمی بندر امام،در زمینی به مساحت حدود 270 هكتار،در ضلع شمال غربی خلیج فارس در استان خوزستان به فاصله 160 كیلومتری جنوب شرقی اهواز و 84 كیلومتری شرق آبادان در منطقه بندر امام خمینی قراردارد. سهولت دسترسی به خوراك ، سوخت و مواد اولیه استفاده از امكانات جاده ای شبكه راه آهن و حمل و نقل دریایی،وجود فرودگاه، دسترسی به آب مورد نیاز و همچنین كـمك به توسـعه و عمران استـان خوزستان به عنوان قطـب صنعت پتروشیمی در كشور، مهمتر اینكه ایجاد ارزش افزوده و جلوگیری از سوزانده شدن گازهای همراه نفت ویژگیهایی است كه انتخاب این مكان را توجیه می نماید.كارهای مقدماتی ساخت این مجتمع نظیر خاكریزی، تسطیح زمین، شمع كوبی، ایجادساختمان های موقت، ایجاد تاسیسات، آب و برق و اسكله ها از اوایل سال 1353 به تدریج آغاز گردید. عملیات ساختمان واحد های اصلی طرح كه از سال 1355 آغاز شده بود،در اسفند ماه 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالیكه 73 در صد پیشرفت نموده بود، متوقف گردید. در سال 1358 اقداماتی جهت شروع مجدد كارها انجام گرفت ولی با وقوع جنگ تحمیلی در مهرماه 1359 و متعاقب آن خروج پیمانكاران ژاپنی از ایران، عملیات ساختمانی طرح بطور كامل متوقف گردید.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
کسب وکار یک بازی شرطی است. Branderburger می گوید که لازمه موفقیت کسب و کار در درست بازی کردن نهفته است.در ساختار از زمانی که قیمت پایین بر تصمیم خرید مشتری تاثیر می گذارد، در بازار ایرلاین های ارزان قیمت انحصاری یا دوقطبی، ایرلاینی که قیمت بلیط هایش پایین تر باشد، نه تنها بر سود خودش بلکه بر سود رقیبش نیز اثر می گذارد (Kannan,2001:47)
استراتژی قیمت گذاری ایرلاین های ارزان قیمت محلی،برای تحریک بازار، بلیط های مجانی و رقابت در قیمت گذاری بلیط ها را در پیش می گیرند. رفتار خرید مشتریان بعنوان یک استراتژی اثربخش فرض گرفته شده. با این وجود با در پیش گرفتن استراتژیهای کسب و کار غیراخلاقی مثل قیمت های درنده و روش zero sum game یک بخش مجبور به ترک صنعت می شود.
(John 1944) در تئوری بازی او ، رویکردهای مشارکتی و غیرمشارکتی در بازی های کسب و کار و موقعیتهای اجتماعی در نظر گرفته می شود.جایی که که مشارکت کنندگان باید بین سود فردی و سود جمعی ، یکی را انتخاب کنند. این بازی ها سناریوهایی را شامل می شوند که شرکت کنندگان در آن باید تصمیماتی بگیرند نه تنها تک تک شرکت کنندگان، بلکه همه آنها را تحت تاثیر قرار دهد. این بعنوان یک وسیله در اقتصاد برا ی تجزیه تحلیل موقعیت رقابتی یعنی جایی که بازیگران تمام تلاش خود را برای افزایش عملکردشان در موقعیت استراتژیک می کنند،استفاده می شود. موفقیت آنها به چگونگی انتخاب آنها و چگونگی واکنش رقبا و عکس العمل آنها بستگی دارد. (Rashinghani,2004:81)
رشد فوق العاده ایرلاین ها ، باعث افزایش اعتقاد مردم به موفقیت استراتژیهای قیمت گذاری آنها شد. هرچند که در محیط آشفته کسب وکار (رشد ریسک سرمایه گذاری، رقابت شدید بین ایرلاین ها، و ..)، عدم قطعیت و چالش بزرگتری برای موفقیت استراتژی قیمت گذاری ایرلاین ها در برآوردن انتظارات مشتریان وجود دارد.
این مطالعه در تلاش برای رسیدن به بصیرت آینده در مورد استراتژی های تعیین قیمتهای ایرلاین ها می باشد.
2-2مراحل قیمتگذاری
در اولین مرحله باید هدف از قیمت گذاری تعیین شود. اهداف قیمت گذاری از تنوع بالایی برخوردارند. این مرحله، مهم ترین مرحله در قیمت گذاری است.
هر قیمتی منجر به ایجاد سطح متفاوتی از تقاضا میشود و از این رو، بر هدفهای بازاریابی شركت اثری متفاوت خواهد گذاشت. رابطه بین قیمتها و تقاضاهای حاصل باعث میشود كه یك منحنی تقاضا به وجود آید. برای تعیین میزان تقاضا لازم است كه حساسیت تقاضا نسبت به قیمت، برآورد منحنی تقاضا و كشش تقاضا در برابر تغییر قیمت نیز مورد بررسی قرار گیرند.
در حالی كه تقاضا میتواند سقف قیمتی را كه شركت برای محصولات خود در نظر میگیرد، تعیین میكند، هزینهها كف را تعیین خواهند كرد. بر این اساس هر شركتی باید قیمتی را در نظر بگیرد كه بتواند هزینههای تولید، پخش و فروش محصول را پوشش دهد و برای كار و ریسكی كه شركت پذیرفته، بازده معقولی ارائه كند.
هنگامی كه شركت با توجه به تقاضای بازار قیمت و هزینهها را برآورد میكند، باید هزینهها و قیمتهای شركتهای رقیب و واكنش آنها در برابر قیمت محصولات خود را مورد توجه قرار دهند و در محاسبات خود منظور كند.
در این مرحله باید از بین روش های متنوع قیمتگذاری روش مناسب را انتخاب كرد. بطور كلی روشهای قیمتگذاری عبارتند از:
قیمتگذاری بر مبنای افزودن به بهای تمام شده: در این روش كه ابتداییترین روش قیمتگذاری نیز محسوب میشود، قیمت با افزودن یك عدد استاندارد به بهای تمام شده تعیین میشود. این روش تنها زمانی كارساز واقع میشود كه قیمت تعیین شده بتواند فروش مورد انتظار را تضمین كند.
قیمتگذاری بر مبنای بازده مورد نظر: در این روش شركت قیمتی را تعیین میكند كه به یك نرخ بازده از سرمایهگذاری برسد. در اجرای این روش اگر شركت بتواند هزینهها و فروش را به صورتی دقیق برآورد كند بازده سرمایه مورد انتظار تحقق خواهد یافت. در غیر اینصورت شركت به نتایج مورد انتظار دست پیدا نخواهد كرد.
قیمتگذاری بر مبنای ارزش مورد تصور: در این روش، قیمتگذاری بر مبنای پنداشت خریداران در مورد ارزش محصول و نه بر پایه بهای تمام شده آن صورت میگیرد. سپس با استفاده از سایر اجزای تشكیل دهنده آمیزه بازاریابی، مانند تبلیغات، تلاش میشود تا بر ارزش مورد تصور در ذهن مشتریان افزوده شود. در بكارگیری این روش برای محصولات جدید نیاز به تحقیقات بازار است.
قیمتگذاری بر مبنای ارزش: این روش بر این پایه قرار دارد كه قیمت باید نشان دهنده ارزش بالای محصول برای مشتریان باشد. در این روش شركت باید دست به اقداماتی بزند تا بدون اینكه به كیفیت محصول لطمهای وارد آید محصولات را با هزینه كمتری تولید كند و یا با عرضه آنها را به قیمت پایینتر، تعداد بیشتری از مشتریان حساس به قیمت را جذب كند. این روش بیشتر در خرده فروشیها مشاده میشود.
قیمتگذاری بر مبنای نرخ رایج: در این روش فروشگاهها قیمتهای محصولات خود را بر مبنای قیمت محصولات شركتهای رقیب میگذارند. در این حالت امكان دارد شركتی محصولات خود را همانند، بیشتر یا كمتر از قیمت شركتهای عمده و رقیب تعیین كند. این روش هنگامی كه نتوان به راحتی هزینهها را محاسبه كرد یا واكنش رقبا نامشخص است بكار برده میشود.
قیمتگذاری بر مبنای پیشنهادهای مهر و موم شده: هنگامی كه شركتها برای انجام پروژههای پیشنهادهای مهر و موم شده میدهند، قیمتها بصورت رقابتی تعیین میشود. هنگام شركت در مناقصه، هر شركتی قیمت پیشنهادی را بر اساس انتظاراتی كه نسبت به قیمت شركتهای رقیب دارد و نه بر مبنای رابطه دقیق قیمت با هزینههای شركت یا تقاضای موجود تعیین میشود.
روشهای قیمتگذاری مورد بحث در مرحله قبل، باعث میشوند كه دامنه قیمتهایی كه شركت میتواند انتخاب كند محدود شود و به قیمت نهایی برسد. البته شركت هنگام انتخاب قیمت نهایی ناگزیر است عوامل دیگر تاثیر گذار را نیز مورد توجه قرار دهد. برخی از این عوامل تاثیرگذار عبارتند از: قیمتگذاری بر مبنای روانشناسی، سایر اجزای آمیزه بازاریابی تاثیرگذار بر قیمت، سیاستهای قیمتگذاری شركت و اثر قیمت بر سایر گروهها.(کاتلر، 1384: 121)
2-3 روش ها و ملاحظات قیمت گذاری
علی رغم اهمیت روزافزون عوامل غیر قیمتی در فرآیند بازاریابی جدید ، قیمت ، همچنان یکی از ارکان مهم ترکیب عناصر بازاریابی شناخته شده است . عوامل داخلی و خارجی زیادی بر تصمیمات قیمت گذاری یک شرکت تأثیر دارند .
عوامل داخلی عبارتند از : اهداف بازاریابی شرکت ، خطی مشی ترکیب عناصر بازاریابی شرکت ، هزینه و ملاحظات سازمانی .
اهداف شرکت در بازار هدف و اهداف شرکت در تعیین جایگاه در بازار از جمله عوامل تعیین کننده خطوط اصلی خط مشی قیمت گذاری به شمار می روند . بقا ، به حداکثر رساندن سود فعلی ، رهبری بازار از نظر سهم بازار و ارائه کالای با کیفیت، از جمله اهداف متداول قیمت گذاری اند. قیمت ، فقط یکی از ارکان ترکیب عناصر بازاریابی است که شرکت برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده می کند . تصمیمات مربوط به قیمت گذاری ، تحت تأثیر تصمیمات مربوط به طرح کالا ، توزیع و تبلیغات پیشبردی مربوط به آن قرار می گیرند .
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است