موتورهای القائی از دو قسمت اصلی: 1) استاتور و 2)روتور تشکیل شده اند که قسمت ساکن (استاتور) دارای هسته مغناطیسی و شیار میباشد. سیم پیچهای استاتور به دلیل داشتن هارمونیکهای کمتر در نیروی محرکه مغناطیسی، به صورت توزیع شده در فضای استاتور و داخل شیارها قرار میگیرند. در اثر جاری شدن جریان در سیم پیچهای استاتور، یک میدان گردانی در فضای بین روتور و استاتور بوجود میآید بطوری که مقدار آن همواره ثابت است و در جهت عقربههای ساعت (در صورت رعایت توالی فازها) در حال گردش می باشد.
قسمت دیگر، روتور گردنده است که به دو نوع اصلی: 1)روتور قفسه ای و 2)روتور سیم پیچی شده[1] تقسیم میشود. در موتورهای القائی، روتور مشابه استاتور دارای هسته ای آهنی است که در بین آن شیارهائی تعبیه شده است و در داخل شیارها شمشهای آلومینیومی یا سیم پیچهای روتور قرار میگیرند.
در نوع روتور قفس سنجابی، شمشهای داخل شیارهای روتور، در ناحیه انتهایی روتور به دو حلقه، وصل شده است و همیشه تشکیل یک
مدار اتصال کوتاه را میدهد. در اثر القاء کوچکترین ولتاژ، جریان زیادی در آن جاری شده و میدان مغناطیسی اطراف هادی ها قابل ملاحظه می گردد. نوع روتور سیم پیچی شده، دارای یک سیم پیچ سه فاز است که با سیمهای عایقدار، برای همان تعداد قطبهای روی سیم پیچی استاتور، سیم بندی میشود. کلافها، در شکافها به طور یکنواخت و همیشه سه فاز – حتی اگر استاتور دو فاز باشد – توزیع شده اند و معمولاً به شکل ستاره به هم متصل میگردند.
میدان گردان، پس از عبور از فاصله هوایی با سطح روتور برخورد کرده و هادیهای روتور را که هنوز ساکن هستند، قطع میکند. به دلیل وجود سرعت نسبی بین میدانهای گردان و هادیهای ساکن، نیروی محرکه الکتریکی – مطابق قانون فارادی – در هادیها القاء میشود. فرکانس نیروی محرکه الکتریکی القاء شده در هنگام راه اندازی، با فرکانس تغذیه، یکسان است و مقدارش متناسب با سرعت نسبی بین میدانهای گردان و هادیهای روتور می باشد جهت آن نیز توسط دستور دست راست فلمینگ مشخص میشود. چون میله یا هادیهای روتور یک مدار بسته را تشکیل میدهند. لذا جریان در هادیهای روتور برقرار می گردد و جهتش به گونه ای است که طبق قانون لنز، با بوجود آورنده خودش مخالفت میکند. در این حالت به وجود آورنده جریان روتور، سرعت نسبی بین فوران گردان استاتور و هادیهای روتور میباشد. از این رو برای کاهش دادن سرعت نسبی، روتور، شروع به حرکت در همان جهتی میکند که با فوران میچرخد و سعی میکند به آن برسد. روتور، از جهت همزمان شدن با میدان استاتور، عملاً موفق نمیگردد. اگر این چنین میشد، در آن صورت، هیچ سرعت نسبی بین فوران گردان و روتور ایجاد نمی شد و همچنین نیروی محرکه القائی، جریان و گشتاور، برای گردش روتور بوجود نمی آمد.
در دو قرن اخیر پیشرفت روز افزون علم و ایجاد اختراعات و اکتشافات جدید و پیچیده تر شدن روابط انسان ها از جنبه های گوناگون و زندگی نوین شهری, نیازهای حقوقی به دنبال داشت که حقوق می بایست پاسخگوی آنها و همگام با آنها باشد.
سینما هم یکی از آن پدیده های جدید است. ایجاد روابط حقوقی مختلف و قراردادهای سینمایی در انواع حوزه های سینمایی، مالکیت معنوی آثار سینمایی و … مقررات و احکام جدیدی را طلب می کرد که حقوق سنتی به تنهایی پاسخگوی آن نبود.
حرفه ی «بدل کاری»[1] نیز جز هنرهای نمایشی در عرصه ی سینما است. حرفه ای که در سینمای اروپا و آمریکا سال ها است معمول ولی در سینمای ایران در حال شکل گیری حرفه ای است. مطرح شدن این حرفه در سینمای ایران نیز قابل توجه است:
سریال آلمانی «هشدار برای کبرا 11» یکی از پر فروش ترین و پر بیننده ترین سریال های جهان است و پخش جهانی دارد. این سریال به داشتن صحنه های جذاب اکشن و مخاطره آمیز مشهور است. یکی از بدل کاران این سریال، یک ایرانی می باشد[2].
این بدل کار حرفه ای پس از بازگشت به ایران، شروع به تشکیل گروه بدلکاری به سبک و سیاق کشورهای اروپایی و جذب جوانان و تعلیم آنها پرداخت. سازمان صدا و سیمای ایران با پخش 13 برنامه از گروه بدلکاران در ایام نوروز 86 سهم عمده ای در مطرح شدن این حرفه در سینمای ایران و مخاطبان آن داشت. این گروه هم اکنون در حال نقش آفرینی در فیلم های پلیسی و اکشن می باشد که نمونه آن فیلم های «حادثه سواران» و «کارناوال مرگ»است.
در حقوق ما قوانین و مقررات ناظر بر سینما اندک است و رجوع به منابع فقهی هم نمی تواند کارگشا باشد. در مورد حرفه بدل کاری نیز هیچ آیین نامه و نظام نامه و .. نداریم که زوایای حقوقی این حرفه را نشان دهد. در نتیجه ضرورت مطالعات حقوقی در زمینه های سینمایی
محسوس است و نگارنده نیز همین هدف را در نگارش این تحقیق در پیش رو دارد.
تحقیق حاضر به عنوان اولین گام جنبه های حقوقی این حرفه ی سینمایی را با استفاده از اصول و قواعد کلی حقوقی و منابع موجود و مقایسه با حقوق خارجی، بررسی می نماید.
قسمت اول: ارکان عقد
فصل اول: کلیات
بخش اول: تعاریف
دانشنامه آزاد ویکی پدیا بدل کاری را این گونه تعریف می کند.[3]
«بدل کاری به کارهای نمایشی خطرناکی می گویند که شخص ورزیده ای در فیلم ها و نماهنگ ها به جای هنر پیشه ی اصلی انجام می دهد و کسی هم که حرفه اش بدل کاری است، بدل کار[4] نام دارد.»
بدلکاری شامل هرگونه حرکت مخاطره آمیز و خطرناک می باشد مانند سقوط آزاد از برج ها-راندن خودروها و موتورسیکلت ها با سرعت زیاد در اتوبان ها و تصادف آنها- تعقیب و گریز خودروها- داخل شدن در آتش- آتش گرفتن- آویزان شدن از هلیکوپتر در حال پرواز- شیرجه از ارتفاع زیاد در رودخانه و دریاچه- انفجارها و تیراندازی ها- زد و خورد – شمشیربازی- چتربازی- درگیری با حیوانات درنده و سمی- لوکیشن های زیر آب و ..
به طور کلی در هر جا که حرکتی دارای ریسکی بیشتر از حد معمول برای خود اجراکننده و یا دیگران باشد بدل کاری محسوب می شود. پس مثلاً سوار شدن بر هواپیمای مسافربری نیز دارای اندازه ای ریسک است لیكن این ریسک متعارف است و بدل کاری محسوب نمی شود. در نتیجه هنرپیشه اصلی فیلم موظف است این سکانس را اجرا نماید.
یکی از تعهدات فیلم ساز در برابر هنرپیشه اصلی این است که نبایستی از هنرپیشه اصلی درخواست شود که ریسک اجرای بدل کاری را به عهده بگیرد.
:
قبل از جنگ جهانی اول ، به دلیل عدم توسعه بازارهای مالی و جدا نبودن مدیریت از مالکیت بیشترین توجه مدریت به کارایی عملیاتی و ارزیابی عملکرد و سرمایه گذاری های فیزیکی شرکت ها معطوف می شد . پس از جنگ جهانی اول و به تبع رشد و توسعه مستمر ، مدیریت از مالکیت جدا شد که این امر سبب به وجود آمدن مباحث متعددی از جمله تئوری نمایندگی ، فرضیه اطلاعات ، بازار کارا و … شد . اما آنچه در اقتصاد مهم است چیزی نیست که واقعا اتفاق می افتد ، بلکه تفاوت بین آن چیزی است که واقعا اتفاق می افتد با آنچه که پیش بینی شده بود یا مورد انتظار بود که اتفاق بیفتد . فرضیه اطلاعات و بازار کارا از جمله مباحثی هستند که در صدد تعیین ساختار یا مکانیزمی جهت تطبیق انتظار و واقعیت در اقتصاد خصوصا در بازار های سرمایه هستند و رتبه بندی تلاش در این مسیر است .

موضوع :
بیش از ربع قرن است که توجه استادان دانشگاهها در رشته های مالی و اقتصاد متوجه کارایی بازار سرمایه در کشور های مختلف شده است . چرا که در صورت کارابودن بازار سرمایه ، هم قیمت اوراق بهادار به درستی و عادلانه تعیین می شود و هم تخصیص سرمایه که مهمترین عامل تولید و توسعه اقتصادی است ، به صورت مطلوب و بهینه انجام می گیرد . اساسا سه نوع مفهوم کارایی بازار درای کارایی بازار در تخصیص منابع و سرمایه که این نوع کارایی منابع و سرمایه محدود جامعه را به بهترین مصارف تخصیص می دهد و بازار سرمایه را به سمت طرح های سرمایه گذاری سوق می دهد که بیشترین بازدهی را دارد .
شرکت های تولیدی به جهت رقابتی که با هم دارند به منظور کاهش بهای تمام شده ، بهبود کیفیت و افزایش تولید کالا و نهایتا افزایش قدرت سود آوری مستلزم استفاده از تجهیزات و ماشین الات جدید می باشند . برای سرمایه گذاری در چنین دارائیها سرمایه ای نیازمند تامین مالی است . یکی از منابع مهم تامین مالی شرکت ها ، انتشار و فروش سهام است که بورس اوراق بهادار ، بازار مناسبی برای این امر محسوب می شود . از طرفی تورم سهام به عنوان یکی از شاخص های بی ثبات در سطح اقتصاد کلان مطرح است که می تواند یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری اقتصادی و مالی تلقی گردد و بر بازده سرمایه گذاری تاثیر ذاز باشد . به همین منظور مدیران شرکت ها ، سهامداران و سزمایه گذاران آتی توجه خاصی به تورم و انتظارات تورمی دارند . بنابراین مشخص بودن رابطه بین تورم و بازده سهام می تواند راهگشایی برای مدیران و سرمایه گذاران آتی جهت تصمیم گیری محسوب گردد . در این تحقیقات متعددی در کشور های مختلف جهان اعم از کشور های توسعه یافته و در حال توسعه انجام شده است که نتایج متفاونی بدست آمد . این تحقیقات به دو گروه تقسیم شده است .
گروه اول محققین تحقیقات خود را در زمینه تعیین ارتباط بین تورم و بازده سهام از طریق اثرات مستقیم انجام داده اند . گروه دوم رابطه بین بازده سهام و تورم را به طور غیر مستقیم مورد بررسی قرار داده اند . بدین معنی که رابطه تورم و بازده سهام از طریق بررسی رابطه تورم و متغیر های واقعی اقتصاد کلان از یک طرف و رابطه متغیر های واقعی اقتصاد کلان و بازده سهام از طرف دیگر تعیین گردید که به اثر زنجیره ای نامیده شده است .
